سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزاران سؤال

93717

تروریسم مقدس ایوانجلیست‌ها

اصول و مبانی جریان ایوانجلیست‌ها در ایالات متحدة آمریکا حمایت همه جانبة عقیدتی و سیاسی از صهیونیسم می‌باشد و آنها اعتقاد دارند که به وسیلة آنها حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفة دینی دارند برای تسریع در عملی شدن این حوادث کوشش نمایند؛ و این جریان نوظهور در پروتستانتیسم با عنوان «صهیونیسم مسیحی»166 شهرت دارد. ایوانجلیست‌ها تبلیغ می‌کنند که مسیح همیشه در امور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله کرده است و اعلام می‌دارند که خواست دولت اسرائیل در حقیقت خواست مسیح می‌باشد و مذاکرات صلح در خاورمیانه بیهوده است و تأسیس کشور اسرائیل بزرگ از رودخانة نیل تا رودخانة فرات، خواست مسیح می‌باشد که به زودی عملی خواهد شد.

آنها هم‌چنین تبلیغ می‌کنند که آمریکا را مسیح به وجود آورده است تا در آخرالزمان علیه ضد مسیح (دجّال) در جنگ نهایی مقدس آرمگدون جنگ نماید. از این‌رو آنها همواره خواستار یک آمریکای قدرتمند و مقتدر می‌باشند و از افزایش بودجة نظامی حمایت می‌کنند. آنها حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان را ضروری می‌دانند. آنها در سخنرانی‌های دینی خود ترویج می‌کنند که قدرت‌های شیطانی می‌کوشند آمریکا را نابود نمایند.167

ایوانجلیست‌ها با تبلیغات گسترده در دهة اخیر، احساسات عمیق را برای جنگ آرمگدون به وجود آورده‌اند. آنها هرکسی را که با آنها موافق نباشد ضد دین، ضد مسیح و ضد اخلاق معرفی می‌کنند و به هواداران خود آموزش می‌دهند که از مخالفان خود تنفّر شدید داشته باشند.168

آنها اعتقاد دارند که صهیونیست‌های یهودی فلسطین اشغالی، در آغاز هزارة سوم میلادی، مسجد اقصی و صخره در بیت‌المقدس را منهدم خواهند نمود و به جای آن معبد بزرگ را بنا خواهند کرد. روزی که یهودیان، مسجد الاقصی و مسجد صخره در بیت‌المقدس را منهدم کنند جنگ نهایی آرمگدون به رهبری آمریکا و انگلستان آغاز خواهد شد. در این زمینه رهبران دینی ایوانجلیست‌ها کتاب‌های متعددی را در ده سال گذشته در آمریکا به چاپ رسانده و نام آنها را «کتاب‌های آرمگدون» گذاشته‌اند. آنها هم‌چنین با فروش کتاب، نوار ویدیو و وسایل نجات در جنگ آرمگدون، بازاری یک میلیارد دلاری در آمریکا به وجود آورده‌اند. در این کشور هشت «حوزة علوم دینی» بزرگ متعلق به ایوانجلیست‌ها فعالیت‌ دارند که مسائل مربوط به آغاز جنگ آرمگدون و حوادث آخرالزمان را به دانشجویان علوم دینی آموزش می‌دهند.

ایوانجلیست‌های متعصّب در آمریکا 100 میلیون پیرو دارند و آنها در هر دو حزب بزرگ آمریکا یعنی جمهوری‌خواه و دموکرات صاحب نفوذ می‌باشند و همراه صهیونیست‌های یهودی، دولت ایالات متحدة آمریکا را کاملاً در اختیار دارند. در ایالات متحدة آمریکا و دیگر کشورهای پروتستان جریان 1500 فرقة مسیحی دارای این اعتقاد در سطح جهان برای جنگ آرمگدون، تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دهند و برای تسریع در ظهور مسیح، کوشش می‌نمایند وضعیتی را پیش آورند که سراسر جهان نابود شود، چرا که مطابق اعتقادات آنها مسیح فقط بعداز نابودی کامل جهان ظهور خواهد نمود. نویسندگان غربی این اعتقادات را به عنوان «تروریسم مقدس»169 معرفی می‌کنند.

در آخرین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، لابی صهیونیسم بین‌الملل، جورج دبلیو بوش کاندیدای حزب جمهوری‌خواه را که یک ایوانجلیست جنگ‌جو و طرفدار معتصب صهیونیسم می‌باشد با رأی دیوان عالی آمریکا به قدرت رساندند. اصول سیاست خارجی آمریکا اکنون بر «حملة پیش‌گیرانه»170 علیه کشورهایی که مخالف سیاست‌های آمریکا می‌باشند استوار است. بعداز به وجود آوردن حادثة 11 سپتامبر 2001، دولت آمریکا جنگ علیه اسلام و مسلمانان جهان را به بهانة جنگ علیه تروریسم آغاز کرده است. اکثر دولتمردان آمریکا که از ایوانجلیست‌های جنگ‌جو می‌باشند با هدف عملی نمودن خواسته‌های مسیح و پیش‌گویی‌های انجیل در آغاز هزارة سوم میلادی و به بهانة جنگ علیه تروریسم، جنگ صلیبی را علیه اسلام آغاز کرده و اعلام نموده‌اند که این جنگ تا سلطة مطلق بر جهان اسلام ادامه خواهد یافت.

دولتمردان آمریکایی قرن بیست و یک را «قرن آمریکا»171 قلمداد می‌کنند. در این رابطه «مرکز هستة مشاوران»172 در آمریکا مطالعات و پژوهش‌های هماهنگی دربارة سلطة کامل بر جهان اسلام انجام می‌دهند و شعار آنها «از جمهوری تا امپراتوری»173 می‌باشد.174

هدف اصلی دولت آمریکا و صهیونیسم بین‌المللی نابودی کامل اسلام و مسلمانان می‌باشد و آنها با تسلط کامل بر جهان اسلام می‌خواهند ارزش‌های ضد اسلامی خود را بر مسلمانان جهان تحمیل نمایند. برای مقابله با تهدید‌های فزایندة نظامی آمریکا در خاورمیانه و جهان اسلام، دانشمندان مسلمان به جای خودباختگی در مقابل آمریکا می‌باید با صراحت و شجاعت از اصول، مبانی و ارزش‌های اسلامی دفاع نمایند.

امروز آمریکا به خاطر سیاست‌های سلطه‌جویانة خود به منفورترین کشور در جهان تبدیل شده است. علاوه بر این، آمریکا با رکورد بی‌سابقة اقتصادی روبه روست و با وجود فساد و ناهنجاری‌های گستردة اخلاقی و اجتماعی در جامعة امروز ایالات متحدة آمریکا این کشور به سوی مرگ طبیعی و تدریجی و حتمی خود گام برمی‌دارد و در آینده‌ای نزدیک، جهان، فروپاشی کامل ایالات متحدة آمریکا را نظاره خواهد نمود؛ ان‌شاءالله.

حیدر رضا ضابط

ماهنامه موعود شماره 55


منابع مالی ایوانجلیست‌ها

یکی از ویژگی‌های برجستة ایوانجلیست‌ها که در رادیو و تلویزیون برنامه‌های دینی پخش می‌کنند گردآوری کمک و اعانة مالی برای امور تبلیغات دینی و ادارة ایستگاه‌های رادیو و تلویزیون خود می‌باشد. ایستگاه‌های تجاری رادیو و تلویزیون با پخش آگهی‌های تجاری درآمد مالی به دست می‌آورند، ولی ایوانجلیست‌ها به نام مسیح از مردم تقاضای کمک مالی می‌نمایند و بیشترین انتقادات به همین روش آنها وارد شده است.

آنها چنین تبلیغ می‌کنند که مسیح خواسته است پیروان وی از لحاظ مالی قدرتمند باشند و هرچه بیشتر به مسیح کمک مالی نمایند، مسیح هم ثروت آنها را چند برابر افزایش خواهد داد. آنها با ارسال نامه‌های مستقیم و ایمیل به هواداران خود تقاضای کمک مالی می‌نمایند. فقط در سال 1980، 9 برنامه دینی که از شبکه‌های تلویزیوین آمریکا پخش می‌گردید موفق شد 350 میلیون دلار کمک مالی از هواداران خود دریافت نماید.142 فروش کتاب‌های دینی، نوارهای ویدیویی و صوتی و کالای هنری، دینی، انجام دعا و مشاوره از مهم‌ترین منابع درآمدزا می‌باشد. هم‌چنین لباس مخصوص برای مراسم عبادی، برچسب‌ها، فروش خاک و آب از فلسطین به عنوان خاک و آب مقدس، دکمه، گردنبد و زیوراآلات زنان، البسه و مدال‌ها با پیام‌های مخصوص، تمبرهای یادبود، کارت پستال، آلبوم عکس، تقویم سالیانه، کتب حاوی سرودهای دینی و جعبة خودنویس برای فروش به بازار ارائه می‌گردد و تهیة این کالاها را به هواداران خود تبلیغ می‌نمایند.

به میزان کمک‌های مالی مردم به ایوانجلیست‌ها، از مالیاتی که باید به دولت بپردازند کم می‌گردد و این باعث افزایش کمک‌های مالی مردم به مؤسسات ایوانجلیست‌ها شده است. بیش‌تر مؤسسات دینی ایوانجلیست‌ها، از پرداخت مالیات به دولت معاف می‌باشند، ولی اکثر آنها حساب خود را به دیوان محاسبات دولتی ارائه نمی‌کنند و ارائه حساب از جانب آنها به دولت اختیاری می‌باشد، چرا که رهبران ارشد ایوانجلیست‌ها؛ مانند جری فالول و پت رابرتسون اعلام می‌کنند هرگونه مداخله در مؤسسه‌های وابسته به آنها مداخله در امور خدا می‌باشد.143

«بنیاد تثلیث»144 که در سال 1973 در آمریکا تأسیس گردید، اعلام داشته که ایوانجلیست‌ها توسط شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی دینی متعلق به آنها در سال 2002، 2/1 20 میلیارد دلار درآمد کسب نموده‌اند. در آمریکا بیش از 1300 ایستگاه دینی رادیویی و تلویزیونی و 600 ایستگاه تجاری روزانه برنامة تبلیغی مسیحی پخش می‌کنند و در این کشور بیش از یک هزار ایستگاه رادیویی و تلویزیونی وجود دارند که در هفته به طور متوسط 14 ساعت برنامة دینی پخش می‌کنند.

 


 

ایوانجلیست‌ها در برنامة دینی خود از موسیقی بیش‌ترین استفاده را می‌کنند و غیر از برنامه‌های موسیقی، اخبار، تئاتر، میزگردها، نمایش‌ها، برنامه‌های دینی برای کودکان، خیمه‌شب بازی، و مسابقات علمی همراه با جوایز، دیگر برنامه‌های آنها را تشکیل می‌دهد.

با افزایش نفوذ ایوانجلیست‌ها در برنامه‌های دینی در رادیو و تلویزیون، حضور مردم در کلیسا رو به کاهش است و این کاهش در «نوار انجیل»145 که ایالت‌های جنوبی و غربی میانه آمریکا را تشکیل می‌دهند محسوس‌تر است. در آمریکا کلیسا‌هایی را که در طول هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادی در کلیسا حضور یابند «کلیسای عظیم»146 می‌نامند. در این کلیساها علاوه بر مراسم عبادی، خدمات مشاوره‌ای و تفریحی نیز ارائه می‌گردد. این نوع کلیساها علاوه بر ایالت‌های «نوار انجیل» در ایالت‌های شرقی و شمالی این کشور دایر شده است. این کلیساها مهد کودک‌ها و مدارس جدیدی را که در آنها به دانش‌آموزان آموزش ویژه دینی ارائه می‌گردد اداره می‌کنند. کلیساهای یاد شده برای جذب مردم به ویژه جوانان، برنامه‌های تفریحی را به اجرا می‌گذارند.

«انستیتو هارت‌فورد برای تحقیقات دینی»147 اعلام نموده است که در ایالات متحدة آمریکا نزدیک به نیم میلیون کلیسا وجود دارد و فقط در 2 درصد کلیساها، هر هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادی شرکت می‌نمایند و در 75 درصد کلیساهای آمریکا هر هفته تنها 50 تا 75 نفر در مراسم عبادی حضور می‌یابند. مطابق گزارش «مرکز تحقیقات دینی پرینستون»148 در آمریکا از نیم میلیون کلیسا فقط در 600 کلیسا هر هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادی شرکت می‌کنند و اکثر این کلیساها در ایالت‌های جنوبی مانند کالیفرنیا، تگزاس، جورجیا و فلوریدا وجود دارد و وابسته به کلیساهای «کنوانسیون بابتیست‌های جنوبی» و «اجتماعات خدا»149 می‌باشند. در آمریکا 20 تا 25 درصد جمعیت را مسیحیان ایوانجلیست تشکیل می‌دهند و تعداد آنها بیش از 80 میلیون نفر می‌باشد.150

بیشترین بینندگان برنامه‌های دینی تلویزیون در آمریکا از ایالت‌هایی در منطقة «نوار انجیل» می‌باشند.151 در ایالت‌های شرقی آمریکا که جمعیت آن 23 درصد کل جمعیت کشور را فقط 11 درصد جمعیت آن، این برنامه‌های دینی تلویزیون را تماشا می‌کنند.152 ایالت‌های جنوبی که 3/1 کل جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند بیش از 50 درصد آنها این برنامه‌های تلویزیونی دینی ایوانجلیست‌ها را مشاهده می‌کنند.153 در ایالت‌های غربی آمریکا بینندگان این برنامه از 10 درصد هم کمتر می‌باشد، لیکن با افزایش مهاجرت‌ها از جنوب به ایالت‌های غربی و غرب میانه، تعداد بینندگان این برنامه‌ها رو به افزایش است.154 سن 3/2 تا 4/3 بینندگان این برنامه‌ها بیش از پنجاه سال می‌باشد و 60 تا 70 درصد آنها را زنان تشکیل می‌دهند.155

اکنون تعداد مردم آمریکا که سن آنها بیش از 65 سال باشد 29 میلیون نفر می‌باشد و جمعیت بزرگ‌سالان این کشور تا سال 2030 دو برابر خواهد شد و تعداد آنها از 65 میلیون نفر خواهد گذشت.

45 درصد ایوانجلیست‌ها در ایالت‌های جنوبی این کشور سکونت دارند و سن 54 درصد از آنها بین 18 تا 50 سال می‌باشد. جمعیت ایوانجلیست‌ها مرتب رو به افزایش است، چرا که آنها طرفدار تشکیل خانواده با فرزندان بیش‌تر هستند و با طلاق و سقط جنین به شدت مخالفت می‌کنند.156


 

ایوانجلیست‌های معروف آمریکا

1) جری فالول: او یکی از معروف‌ترین ایوانجلیست‌های آمریکا می‌باشد. وی فرزند کری فالول است که از شدت شراب‌خواری در 55 سالگی در گذشت. جری فالول در سال 1956 از «دانشکدة انجیل بابتیست»89 واقع در اسرینگ فیلد میسوری90 فارغ التحصیل شد و سپس کشیش گردید و به لینچ برگ ویرجینیا91 بازگشت. وی یک کارخانة متروکة مشروبات غیرالکلی را خرید و در آن محل کلیسایی بزرگ با ظرفیّت هفده هزار نفر احداث کرد که یکی از بزرگ‌ترین اجتماعات عبادی روز یکشنبة آمریکا در این کلیسا برگزار می‌شود.

جری فالول با زنی که در «کلیسای بابتیست» شهر لینچ برگ پیانو می‌نواخت ازدواج نمود. وی اولین برنامة دینی در رادیو را در سال 1956 از ویرجینیا پخش کرد و آن‌را «وقت قدیمی ساعت انجیل»92 نامید که تا امروز هم به‌طور منظم پخش می‌گردد. فالول اکنون سخنرانی‌های تبلیغی خود را از 260 ایستگاه رادیویی در آمریکا پخش می‌کند. وی در سال 1973 در شهر لینچ برگ ویرجینیا دانشکده‌ای برای تربیت مبلّغان مسیحی با عنوان «دانشکدة لیبرتی» تأسیس نمود که در حال حاضر به دانشگاه تبدیل شده است.

فالول عضو رسمی کلیسای «کنوانسیون بابتیست‌های جنوبی» است که با نفوذترین و بزرگ‌ترین کلیسای ایوانجلیست‌ها در آمریکا می‌باشد. وی در سال 1979 یک مؤسسة سیاسی و اجتماعی با عنوان «اکثریت برای اخلاق»93 به وجود آورد که یکی از مؤسسات فعال سیاسی اجتماعی ایوانجلیست‌ها می‌باشد.94 این مؤسسه طرفدار حفظ ارزش‌های سنتی خانواده است و با طلاق، هم‌جنس بازی، ازدواج در دادگاه و ابتذال در رسانه‌های عمومی به شدت مخالفت می‌کند و برای الزامی کردن مراسم عبادی در مدارس دولتی فعالیت می‌نماید. فالول در انتخابات ریاست جمهوری سال‌های 1984 و 1989 از رونالد ریگان آشکارا حمایت کرد و در تبلیغات انتخاباتی شرکت فعال داشت و حمایت ایوانجلیست‌ها در این انتخابات باعث پیروزی ریگان گردید. شعار انتخاباتی وی در انتخابات سال 1980 این بود: «نه من گناهکارم، نه تو گناهکاری، بلکه آمریکا گناهکار است و برای نجات آمریکا همه باید فداکاری کنند»95

در ژوئن 1980 تظاهراتی را در پایتخت‌های ایالات پنجاه‌گانة آمریکا با عنوان «من عاشق آمریکایم»96 برگزار نمود و شعار این راهپیمایی چنین بود: «آمریکا تو خیلی جوان هستی که بمیری».97 این مراسم از 215 ایستگاه تلویزیونی آمریکا پخش گردید. در این برنامه، سخنرانی‌ها و پیام‌های نمایندگان کنگره و استانداران ایالت‌هایی که طرفدار اعتقادات ایوانجلیست‌ها بودند پخش می‌گردید. فالول در دوران ریاست جمهوری ریگان به مدت هشت سال کشیش رسمی کاخ سفید گردید.

فالول مانند سایر ایوانجلیست‌ها آمریکا طرفدار و حامی اسرائیل است. وی در سخنان خود اظهار می‌دارد عیسی مسیح دعای یهودیان را اجابت نمی‌کند، ولی از وجود اسرائیل حمایت می‌کند؛ چرا که مطابق اعتقادات ایوانجلیست‌ها در آخرالزمان یهودیان از سراسر جهان باید به سرزمین فلسطین مهاجرت نمایند و هم زمان با ظاهر شدن دجّال، 144000 نفر از یهودیان به مسیح اعتقاد پیدا خواهند نمود و همراه «مسیحیان دوباره تولّد یافته» و مسیح به بهشت خواهند رفت و آنگاه تمامی یهودیان جهان به دست دجّال کشته خواهند شد.98 هفت سال بعداز ظاهر شدن دجّال، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولّد یافته به زمین فرود خواهند آمد و دجّال را در محل فلسطین در جنگ نهایی مقدس (آرمگدون) شکست خواهند داد و مسیح پس از آن برای مدت هزار سال99 حکومت جهانی را به پایتختی بیت‌المقدس رهبری خواهد کرد.100

فالول مانند دیگر رهبران برجستة ایوانجلیست در آمریکا دشمنی علنی علیه، اسلام و رسول اکرم(ص) دارند. در اکتبر 2002، فالول در یک سخنرانی که از شبکه‌های تلویزیونی در آمریکا پخش گردید آشکارا به حضرت رسول اکرم(ص) اهانت نمود که بعداز این سخنرانی، مسلمانانِ سراسر جهان علیه وی اعتراض شدید نمودند.

2) پت رابرتسون: وی یکی از رهبران با نفوذ ایوانجلیست‌ها در آمریکا و صاحب شرکت تلویزیونی دینی «شبکة سخن‌پراکنی مسیحیان»101 می‌باشد که در سال 1961م در شهر ویرجینیا تأسیس نمود. ارزش فعلی این شرکت تلویزیونی 230 میلیون دلار می‌باشد و بعداز شبکة تلویزیونی سی.ان.ان (CNN ) و ESPN Sports بزرگ‌ترین شبکة تلویزیونی در آمریکاست.

رابرتسون در سال 1989 یک سازمان فعال سیاسی را با عنوان «ائتلاف مسیحیان برای آمریکا» تأسیس نمود که وظیفة آن جلب آرای مردم در انتخابات برای حزب جمهوری‌خواه می‌باشد. وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1988یکی از کاندیداهای حزب جمهوری‌خواه بود و سه میلیون نفر از اعضای حزب یاد شده از کاندیدا شدن وی حمایت کرده بودند.

در آمریکا 556 میلیون نفر از سیاست‌های «ائتلاف مسیحیان برای آمریکا» حمایت می‌کنند و رأی آنها برای پیروزی کاندیدهای حزب جمهوری‌خواه نقش حیاتی دارد. اعضای شورای مرکزی این ائتلاف 40 درصد اعضای «شورای ملی حزب جمهوری‌خواه»102 را تشکیل می‌دهند.

رابرتسون برای تربیت مبلّغان مسیحی، دانشگاهی در ویرجینیابیچ به نام «دانشگاه ریجنت» تأسیس کرده است که در آن بیش از سه هزار دانشجو تحصیل می‌کنند. شبکة «سخن‌پراکنی مسیحیان» متعلق به وی از چهار ایستگاه تلویزیونی و پنج ایستگاه رادیویی، برنامه‌های دینی خود را در شبانه‌روز پخش می‌کنند. برنامه‌های این شبکه از ماهواره و کابل منتشر می‌گردد. رابرتسون در برنامه‌های دینی در این شبکه، از مسیحیان تقاضای اعانه و کمک مالی می‌نماید. بودجة سالیانة این شبکه 55 میلیون دلار می‌باشد.103 این شبکه از تمامی امکانات و تکنولوژی جدید به‌طور گسترده بهره می‌گیرد و 1500 کارشناس کارمند این شبکه می‌باشند.

رابرتسون در معادن طلا در لیبریا و معادن الماس کنگو کینشاسا سرمایه‌گذاری وسیع کرده است.104 تنها در سال 2000، 60 میلیون دلار درآمد شخصی داشته و اکنون ثروتمندترین کشیش در جهان شناخته می‌شود.

رابرتسون بعداز حادثة 11 سپتامبر 2001 اظهار داشت که مسیح، آمریکا را به سبب افزایش گناه در جامعه عذاب نموده است. وی به شدت مخالف جنبش فمنیسم می‌باشد و آن‌را باعث افزایش سقط جنین و روی آوردن زنان به جادوگری و خرافات و هم‌جنس‌بازی می‌داند. بعداز این‌که سه تن از قضات دیوان عالی آمریکا به طرفداری و حمایت از هم‌جنس بازی در ماه می سال 2000 رأی صادر کرده بودند او برای عزل این سه قاضی تبلیغاتی گسترده را با عنوان «عملیات برای آزادسازی دیوان عالی»105 آغاز نموده است. وی در کتاب معروف سلطنت سری106 اعلام می‌کند که رأی دیوان عالی کشور که مخالف قوانین و ارزش‌های مسیحیت باشد واجب الإطاعة نیست.107

رابرتسون نیز مانند سایر ایوانجلیست‌ها طرفدار سرسخت اسرائیل و صهیونیسم می‌باشد و مطابق اعتقادات جدید پروتستان‌ها دربارة «عملی نمودن خواسته‌های مسیح»108 و «تحقق پیش‌گویی‌های انجیل»109 تأیید همه جانبه از دولت غاصب فلسطین اشغالی را یک وظیفة دینی برای خود می‌دانند. رابرتسون مانند دیگر ایوانجلیست‌ها به‌طور گسترده چنین تبلیغ می‌کند که مسیح تا سال 2007 حتماً ظهور خواهد نمود و کتابی را با عنوان پایان عصر110 تألیف نموده و در آن تأکید می‌نماید که جنگ نهایی مقدس (آرمگدون) بعداز سال 2000 و قبل از سال 2007 آغاز شده، در این جنگ سراسر جهان نابود خواهد شد و فقط ایوانجلیست‌ها که خود را «مسیحیان دوباره تولّد یافته» معرفی می‌کنند نجات خواهند یافت. وی در کتاب دیگر خود نظام نوین جهانی،111 «جهانی شدن»112 اقتصاد و تقویت سازمان‌های بین‌المللی را موانع اصلی در تحقق یافتن اهداف دینی ایوانجلیست‌ها قلمداد می‌کند و تهدید می‌نماید که در آغاز هزارة سوم، ایوانجلیست‌ها این وضعیت جهان را تحمل نخواهند کرد و دنیا در آغاز هزارة جدید باید منتظر اقدامات عملی جنگ‌جویان مسیحی باشد.

3) هال لیندسی:113 وی یکی از رهبران معروف دینی پروتستا‌ن‌ها و مبلّغ برجستة انجیل در ایالات متحده آمریکا محسوب می‌شود. وی در آمریکا به عنوان «پدر مکتب اعتقاد به تحقق پیش‌گویی‌های انجیل»114 معروف است. لیندسی صاحب «شبکة سخن‌پراکنی تثلیث»115 و ماهنامة «شرح وقایع آخرالزمان»116 و فصلنامة «شمارة معکوس»117است. لیندسی بیش از بیست کتاب در تفسیر پیش‌گویی‌های انجیل تألیف کرده است و محور این کتاب‌ها آغاز جنگ نهایی آرمگدون در فلسطین و ظهور دوبارة مسیح در آغاز هزارة سوم می‌باشد. کتاب‌های معروف وی در این موضوعات به قرار زیر می‌باشد:

1) شمارة معکوس جنگ نهایی آرمگدون،118 چاپ سال 1983؛

2) زمین؛ سیارة بزرگ گذشته،119 چاپ 1970؛

3) جنگ برای بیت‌المقدس،120 چاپ 2001.

هال لیندسی یک ماه بعداز حادثه 11 سپتامبر 2001 کتابی را با عنوان آمریکا بر سر دو راهی121 تألیف نموده در آن تبلیغ می‌کند که حادثه 11 سپتامبر 2001 زمینه‌ساز آغاز جنگ نهایی آرمگدون می‌باشد. قبل از این حادثه همین نویسنده در آغاز سال 2001 کتابی را با عنوان در پیشگویی‌های انجیل، جای آمریکا کجاست؟122 تألیف کرده بود. در این کتاب، نقش دولت ایالات متحدة آمریکا در جنگ نهایی آرمگدون بیان شده است. در این کتاب، نقش دولت ایالات متحدة آمریکا در جنگ نهایی آرمگدون بیان شده است. نویسنده در این کتاب تلقین می‌نماید که دولت ایالات متحدة آمریکا جنگ آرمگدون را رهبری خواهد نمود و انگلستان نیز متحد و همکار آمریکا خواهد بود.

4) بیلی گراهام:123 وی معروف‌ترین ایوانجلیست در ایالات متحدة آمریکاست و در میان پروتستان‌های سراسر جهان شهرت فراوانی دارد. وی ارتباط بسیار نزدیکی با تمامی رؤسای جمهوری ایالات متحده آمریکا داشته است و تا اواخر دورة ریاست جمهوری جیمی کارتر، کشیش رسمی کاخ سفید بود. اکنون فرزند وی فرانگلین گراهام124 کشیش رسمی کاخ سفید می‌باشد.

بیلی گراهام و فرزندش طرفدار جدی اسرائیل و صهیونیسم می‌باشند و در سخنرانی‌های خود علیه اسلام و مسلمانان مطالب زیادی ایراد می‌کنند. بیلی گراهام در سال 1983 کتابی را با عنوان نزدیک‌شدن صدای سُم اسب‌ها125تألیف نمود و در آن کتاب تبلیغ کرد که در آغاز هزارة سوم در پایان جنگ آرمگدون، مسیح، سوار بر اسبی سفید رنگ و با شمشیری دو لبه در دست ظهور خواهد نمود و در این جنگ ضد مسیح (دجّال) را هلاک نموده، حکومت یک هزار ساله‌اش را به پایتختی بیت‌المقدس تأسیس خواهد نمود. کتاب معروف دیگر وی تا جنگ آرمگدون،126چاپ 1981 است که در آن از پروتستان‌های سراسر جهان می‌خواهد برای حضور در جنگ نهایی مقدس آرمگدون در آغاز هزارة سوم آماده باشند.

شایان ذکر است که بیشتر کشیش‌های ارتش اشغال‌گر آمریکا در عراق را ایوانجلیست‌های متعصب از «کنواسیون بابتیست‌های جنوبی» تشکیل می‌دهند و مبلّغان مسیحی وابسته به این کلیسا زیر سرپرستی کشیش فرانکلین گراهام که اکنون کشیش رسمی کاخ سفید می‌باشد تحت عنوان کارهای امدادی مشغول تبلیغات مسیحی در عراق می‌باشد و بودجة ویژه‌ای در این رابطه با عنوان «کیسة سامری»127 اختصاص داده‌اند.

از دیگر ایوانجلیست‌های معروف که صاحب شبکه‌های رادیو و تلویزیون تبلیغات مسیحی در ایالات متحدة آمریکا می‌باشند، از افراد زیر می‌توان نام برد:

1) جیمی سواگارت:128 وی صاحب هشت ایستگاه رادیویی می‌باشد و برنامه‌های دینی وی از 222 ایستگاه دیگر پخش می‌شود.

2) جیمز رابیسون:129 سخنرانی‌های تبلیغی وی از 64 ایستگاه تلویزیونی پخش می‌شود. وی در کشورهای مختلف جهان سوم تبلیغات مسیحی را با عنوان «مؤسسة بین‌المللی توسعة زندگی»130 انجام می‌دهد.

3) رِکس هامبارد:131 مقرّ وی در «کلیسای جامع آینده»132 در اکرون اوهایو می‌باشد و برنامه‌های دینی وی توسط 650 ایستگاه رادیویی و تلویزیونی به هفت زبان برای 18 کشور آمریکای لاتین و آفریقا پخش می‌گردد.

4) پُل گراویچ:133 وی مدیر کنونی «شبکة سخن‌پراکنی تثلیث» می‌باشد که مقر آن در لُس آنجلس است. برنامه‌های دینی این شبکه بعداز شبکه‌های دینی سی.بی.ان (CBN) و پی.تی.ال (PTL) 134 پر بیننده‌ترین شبکة دینی در آمریکا می‌باشد.

5) اول رابرتز:135 وی از سال 1954 در تلویزیون سخنرانی‌هایی در قالب تبلیغات دینی ایراد می‌کند و در شهر تولسا دانشگاهی به نام خود تأسیس کرده است.

6) رابرت شولر:136 مقرّ وی در «کلیسای جامع بلور»137 در گاردن گرو کالیفرنیا می‌باشد و از سال 1970م برنامه‌های تبلیغی دینی را با عنوان «ساعت قدرت»138 تهیه می‌کند که از 149 ایستگاه رادیویی و تلویزیونی در آمریکا پخش می‌شود. این برنامة دینی به ویژه برای تربیت دینی سربازان و افسران ارتش آمریکا در پادگان‌ها و مراکز نظامی این کشور پخش می‌گردد.139

7) کنیت کوپ لند: سخنرانی‌های تبلیغی دینی وی با عنوان «صدای پیروزی»140 از 600 ایستگاه رادیویی و تلویزیونی در آمریکا و 135 ایستگاه رادیویی در کشورهای مختلف آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین پخش می‌گردد.

8) جاک وان ایمپ:141 وی یکی دیگر از ایوانجلیست‌های معروف آمریکاست که ظهور مسیح در آغاز هزارة سوم را به شدت تبلیغ و اعلام می‌کند که «مسیحیان دوباره تولّد یافته» برای جنگ نهایی مقدس آرمگدون آماده باشند. وی چند فیلم سینمایی درباره حوادث آخرالزمان و جنگ آرمگدون تولید کرده است.

راس باگلی، رایچارد دی هان، پول وان گوردر، فرانک پولارد، چارلز ستانلی، رابرت تیلستون، جیمز کندی و لیستر سام رال، از دیگر ایوانجلیست‌های معروف در آمریکا می‌باشند که در شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی آمریکا سخنرانی‌های تبلیغی ایراد می‌کنند.

شایان ذکر است که بیشتر این رهبران ایوانجلیست در آمریکا به فساد و رسوایی مالی، اخلاقی و جنسی دچار شده‌اند که شرح آنها تألیف مقاله‌ای مستقل را می‌طلبد، ولی آنها با در دست داشتن شبکه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی بر کارهای خود سرپوش می‌گذارند.


اوانجلیست

ایوانجلیست‌ها برای پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی خود تعدادی مؤسسه را در آمریکا تأسیس کرده‌اند که در سطح کشور فعالیت می‌کنند:

1) ائتلاف مسیحیان برای آمریکا:66 این مؤسسه که در سال 1989 تأسیس گردید یکی از سازمان‌های فعال سیاسی ایوانجلیست‌ها می‌باشد که در همة ایالات پنجاه گانة آمریکا بیش از 1700 دفتر دارد و دو میلیون نفر عضو فعال این سازمان می‌باشند. در این سازمان بیش از 50000 فعال سیاسی و 25000 کشیش عضویت دارند. بودجة سالیانة آن بیش از 25 میلیون دلار می‌باشد و از سال 1991م همه ساله اجتماع سالیانة سراسری را با عنوان «جاده‌ای به سوی پیروزی»67 برگزار می‌کنند که در آن به اعضای فعال آن برای کاندیدا شدن در انتخابات، تبلیغات انتخاباتی و ادارة رسانه‌های عمومی آموزش ویژه داده می‌شود. این مؤسسه از مسیحیان متعصّب می‌خواهد که در تمامی انتخابات از شورای محلی گرفته تا ریاست جمهوری شرکت فعال داشته باشند و به کاندیدای مورد تأیید مؤسسه رأی دهند.68

2) میزگرد دینی:69 این مؤسسه در سال 1979 تأسیس گردید که در آن فرماندهان ارشد ارتش، سیاستمداران و رهبران برجستة ایوانجلیست عضویت دارند و مسئولیت آنها تأیید سیاستمدارانی است که از ارزشهای دینی و سنتی مسیحی پیروی می‌کنند، تا در انتخابات مختلف به پیروزی برسند.

 

3) ائتلاف آمریکایی برای ارزش‌های سنتی:70 این مؤسسه در سال 1983 تأسیس گردید و 43000 کلیسا عضو این مؤسسه می‌باشند. اعضای آن برای حفظ ارزش‌های سنتی و دینی مسیحی، کوشش می‌کنند کنگرة آمریکا قوانین مورد نیاز را به تصویب برساند و در انتخابات، کاندیدایی را که طرفدار ارزش‌های سنتی و دینی باشد معرفی و تأیید می‌کنند. ایوانجلیست‌های معروف عضو این ائتلاف می‌باشند.

4) جنگ صلیبی علمی بین‌المللی برای مسیح:71 این مؤسسه برای تبلیغات دینی و سنتی در دانشگاه‌های آمریکا در سال 1951 در دانشگاه لُس آنجلس تأسیس گردید. این مؤسسه علاوه بر تبیلغات دینی در دانشگاه‌های آمریکا مبلّغان را برای تبلیغات مسیحی به کشورهای مختلف اعزام می‌کند و 16000 مبلغ مسیحی در سراسر جهان دارد و بودجة سال 2000 این مؤسسه، 300 میلیون دلار بود.72

5) زنان علاقه‌مند به آمریکا:73 این مؤسسه در سال 1979 تأسیس گردید و فعال‌ترین مؤسسة فعالیت‌های دینی و سیاسی زنان طرفدار اعتقادات ایوانجلیست‌ها در آمریکا می‌باشد. در این مؤسسه بیش از 600000 زن عضو می‌باشند و 800 دفتر در سراسر کشور دارد و بودجة سالیانة آن بیش از 10 میلیون دلار می‌باشد. این مؤسسه برای دفاع از ارزش‌های دینی و سنتی و حفظ خانواده فعالیت گسترده دارد.

6) انجمن خانوادة آمریکایی:74 این انجمن که در سال 1977 تأسیس گردید و برای ترویج اخلاق و آداب دینی و سنتی در رسانه‌های عمومی آمریکا فعالیت می‌کند و علیه ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی که برنامه‌های ضداخلاقی، خشونت‌آمیز و مبتذل پخش می‌کنند تبلیغات کرده، از مردم می‌خواهند این برنامه‌ها را تحریم نمایند.

7) انجمن ملی ایوانجلیست‌ها:75 این مؤسسه در سال 1942 تأسیس گردید و از منافع ایوانجلیست‌ها در مسائل دینی، اجتماعی و سیاسی دفاع می‌کند.

8) بنیاد آزادی مسیحیت:76 این مؤسسه، به ایوانجلیست‌ها، برای به دست آوردن مقام و پُست‌های دولتی، آموزش می‌دهد.

9) بنیاد میراث:77 این یکی از فعال‌ترین مؤسسه‌های «هستة مشاوران»78 متعلق به ایوانجلیست‌ها می‌باشد که در شکل‌دهی سیاست‌های دولت‌های حزب جمهوری‌خواه نقش حیاتی ایفا می‌کند. «پروژه‌ای برای قرن جدید آمریکایی»79 و «انستیتو واشنگتن برای سیاست‌گذاری در خاور نزدیک»80 و «چالسیدون»81 از دیگر مؤسسات هستة مشاوران می‌باشند که تحت نفوذ ایوانجلیست‌ها فعالیت می‌نمایند.

10) مرکز آمریکایی برای حقوق و عدالت:82 این مؤسسه برای حفظ منافع بنگاه‌های سخن‌پراکنی دینی که توسط ایوانجلیست‌ها اداره می‌شود تأسیس شده است.

11) انجمن اخبارنویسان دینی:83 در این انجمن اخبارنویسان وابسته به ایوانجلیست‌ها که اخبار روزانة دینی برای رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها تهیه می‌کنند عضویت دارند و این انجمن از منافع آنها دفاع می‌کند.

12) بنیاد کنگرة آزاد:84 این مؤسسه برای اعمال نفوذ در کنگره فعالیت دارد و ایوانجلیست‌های برجسته عضو این بنیاد می‌باشند.

13) انجمن حزبی محافظه‌کاران:85 این مؤسسة سیاسی نیز تحت نفوذ ایوانجلیست‌ها می‌باشد.

14) روزنامة «صدای مسیحیت»:86 مقرّ این روزنامه در کالیفرنیاست و مواضع ایوانجلیست‌ها را بیان می‌کند. این روزنامه به طور منظم «کارت گزارش»87 دربارة نمایندگان کنگره پخش می‌کند. در این کارت، به نمایندگان کنگره برای دادن رأی به لوایح در کنگره نمره داده می‌شود و به نمایندگانی که از لوایح مربوط به مسائل دینی، سیاسی و اجتماعی مورد تأیید ایوانجلیست‌ها حمایت نمایند بیشترین نمره داده می‌شود و آنان به هواداران ایوانجلیست‌ها در سراسر آمریکا معرفی می‌شوند تا مورد تأیید آنها نیز قرار گیرند. این کارت، در حقیقت یک اسلحة سیاسی است که علیه نمایندگان کنگره که مخالف افکار ایوانجلیست‌ها می‌باشند به کار گرفته می‌شود.


اوانجلیست

ایوانجلیست‌ها در آمریکا عضو فرقه‌های مختلفی از پروتستان‌ها می‌باشند. در آمریکا تاکنون بیش از 1500 فرقه در میان پروتستان‌ها به وجود آمده و این تعداد مرتب رو به افزایش است. ایوانجلیست‌ها با آنکه از فرقه‌های مختلف می‌باشند، با یک هدف، تبلیغات دینی را انجام می‌دهند. از این‌رو پروتستان‌ها آنها را «مافوق کلیسا»46 می‌نامند و افرادی مانند چارلز گراندیسون فینی47 (1875ـ 1762م)، دیوایت ال مودی48 (1899 ـ 1837م) و بیلی سندی49 (1935ـ 1862م) را رهبران «جنبش تبلیغ انجیل»50 و «مافوق کلیسا» می‌دانند.51

ایوانجلیست‌ها خود را به عنوان اثرگذراران مشروع در تغییر فرهنگ آمریکایی و رسانه‌های عمومی و نیز پیشگامان مبارزه علیه لیبرالیسم سکولار در جامعة آمریکا در طول قرن بیستم معرفی می‌کنند.52 آنها از مناظرات کلامی با دانشمندان ادیان دیگر به شدت پرهیز می‌کنند و از احساسات و وابستگی‌های محلی برای تبلیغات دینی در رادیو، تلویزیون، مجلات و اینترنت به خوبی بهره می‌برند. در آمریکا ارتباط نزدیک میان دیدگاه‌های محافظه‌کاران ایوانجلیست با ایدئولوژی محافظه‌کار سیاسی کاملاً مشهود است.

انگیزة مهم و برجستة ایوانجلیست‌های آمریکایی بسیج مسیحیان جامعة این کشور در راستای اهداف محافظه‌کاران سیاسی می‌باشد. در آمریکا مطابق آمارهای مختلف 80 تا 100 میلیون مسیحی در این کشور طرفدار ایوانجلیست‌ها می‌باشند و اکثریت مطلق آنها از حزب محافظه‌کار جمهوری‌خواه حمایت سیاسی همه جانبه انجام می‌دهند.

ایوانجلیست‌ها با حضور گسترده در برنامه‌های رادیویی قبل از جنگ جهانی دوم در میان رؤسای جمهوری آمریکا اعمال نفوذ می‌کردند. هری اس. ترومن رئیس جمهوری آمریکا در سال‌های 1953 ـ 1945 که از حزب دموکرات بود اعلان می‌دارد: «اگر بیداری اخلاقی و روحانی در آمریکا به وجود نیاید این کشور نابود خواهد شد». ژنرال دوایت دیوید آیزنهاور، از حزب جمهوری‌خواه و رئیس جمهوری آمریکا در سال‌های 1953 ـ 1961 اظهار می‌دارد برای جلوگیری از فاجعة ملی در آمریکا باید حیات نو روحانی به وجود آید». بعداز فتح ژاپن در جنگ جهانی دوم، ژنرال داگلاس مک آرتور، حاکم نظامی آمریکا، رسماً از مبلّغان مسیحی دعوت به عمل می‌آورد که در ژاپن تبلیغات دینی گسترده انجام دهند. با حمایت دولت آمریکا ایوانجلیست‌ها بعداز جنگ کره (1950ـ 1953) تبلیغات وسیع دینی را در کرة جنوبی و کشورهای خاور دور و جنوب شرقی آسیا انجام داده‌اند.

در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 1976 ایوانجلیست‌ها از کاندیدای حزب دموکرات، جیمی کارتر که عضو کلیسای بنیادگرایان مسیحی به نام «کنوانسیون بابتیست‌های جنوبی»53بود و ادعّا می‌کرد «مسیحی دوباره تولّد یافته» است، حمایت نمودند و کارتر باحمایت همه جانبة ایوانجلیست‌ها به قدرت رسید. مجلة «نیوزویک» سال 1976 را «سال ایوانجلیست‌ها» نامید. در این انتخابات، ایوانجلیست‌ها رسماٌ وارد حوزة سیاسی شدند و جامعة آمریکا و جهان در سطحی گسترده متوجه این جریان جدید شدند.54

از آغاز سال 1979م شعار آنها این بوده است که هنگام آن فرا رسیده که برای تغییر مسیر آمریکا و نجات این کشور، مسیحیان متدیّن از کلیسا وارد کنگره (پارلمان آمریکا) شوند. مطابق یک نظرسنجی که در سال 1980 انجام شد 90 درصد کشیشان آمریکا اظهار نمودند کلیسا مناسب‌ترین محل برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی می‌باشد. این امر برای تمامی کشیشان ضروری است.55 در آمریکا بیش از 400 هزار کلیسا وجود دارد که 110 هزار کلیسا در اختیار ایوانجلیست‌ها قرار دارد.

با نفوذ ایوانجلیست‌ها در دولت جیمی کارتر (1976ـ1980) مسئلة حفظ ارزش‌های سنتی خانواده مورد توجّه دولت قرار گرفت.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 1980 ایوانجلیست‌ها از رونالد ریگان حمایت کردند، چرا که وی نیز خود را «مسیحی دوباره تولّد یافته» نامیده و وعده داده بود خواسته‌های آنها را عملی سازد.56

در روز‌های 28 و 29 آوریل 1980 ایوانجلیست‌ها در واشنگتن، پایتخت آمریکا اجتماعی بزرگ را با عنوان «واشنگتن برای عیسی مسیح»57 به‌وجود آوردند که در آن نیم میلیون ایوانجلیست‌ از سراسر آمریکا شرکت نمودند. در این اجتماع دو روزه، رهبران ارشد دینی ایوانجلیست‌ها در سخنرانی‌های خود از دولت‌مردان خواستند که در مسائل سیاسی و اجتماعی مطابق تعلیمات انجیل عمل نمایند تا مورد تایید آنها قرار گیرند و در پایان، خواسته‌های سیاسی و اجتماعی خود را در یک اعلامیه بیان نمودند. شعار آنها در این اجتماع این بود: «نه من گناهکارم، نه تو گناهکاری، بلکه آمریکا گناهکار است و برای نجات آمریکا باید فداکاری نمود».58

رونالد ریگان اولین برنامة تبلیغات انتخاباتی برای ریاست جمهوری را در روزهای 21 و 22 اوت 1980 در ری یونیون آرنا، دالاس در میان ایوانجلیست‌ها برگزار نمود. در این اجتماع، پانزده هزار تن از نمایندگان ایوانجلیست‌ها از سراسر آمریکا شرکت داشتند و تعهد نمودند که ریگان را در این انتخابات به پیروزی برسانند.59 بعداز پیروزی قاطع ریگان در این انتخابات، ایوانجلیست‌ها به عنوان یک قدرت فرهنگی و اجتماعی در جامعة آمریکا ظهور نمودند.60

رونالد ریگان اولین برنامة تبلیغات انتخاباتی دومین دوره ریاست جمهوری خود را در سال 1984 از محل یاد شده در حضور هفده هزار ایوانجلیست‌ از سراسر آمریکا برگزار نمود. در این جلسة تبلیغاتی، ایوانجلیست‌ معروف آمریکا جری فالول که در دورة اول ریاست جمهوری ریگان کشیش رسمی کاخ سفید شده بود اعلان می‌کند که «دیانت و اخلاق از سیاست جدا نیست».61

در سال 1983 ریگان طرح «ابتکار دفاع استراتژیک»62 را در یک جلسة دینی در میان ایوانجلیست‌ها اعلام می‌کند و از شوروی سابق به عنوان «امپراتوری شیطانی»63 نام می‌برد؛ چرا که ابوانجلیست‌ها شوروی سابق را امپراتوری شیطانی معرفی می‌کردند.

در انتخابات سال 2000 ایوانجلیست‌ها رسماً از جورج دبلیوبوش حمایت کردند و از طرفداران خود خواستند که الگور، کاندیدای حزب دموکرات را شکست دهند. الگور نیز در جلسات سخنرانی انتخاباتی‌اش از شعار ایوانجلیست‌ها «عیسی مسیح چه خواهد کرد»64 بهره گرفته، اعلام می‌نمود که وی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی این شعار را مدنظر داشته است.65


به مبلّغان انجیل ایوانجلیست4 می‌گویند. قبل از جنگ جهانی دوم ایوانجلیست‌ها به عنوان بنیادگرا5 معروف بودند، لیکن بعداز جنگ جهانی دوم آنها خود را به عنوان «ایوانجلیست‌» معرفی کردند. شعار آنها بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگی است، تا از این راه در آمریکا حکومتی برمبنای بنیادهای انجیل به وجود آورند. آن دسته از ایوانجلیست‌ها را که از راه تلویزیون برنامه‌های تبلیغی پخش می‌کنند «تلی وانجلیست»6 می‌نامند.

آنها در اوایل قرن بیستم اصول مسیحیت را با عنوان «بنیادها»7 تبیین نمودند که تا سال 1915م دوره دوازده جلدی را در آمریکا منتشر کردند و به سبب همین مواضع برای اولین بار اصطلاح «بنیادگرا» برآنها اطلاق گردید.

از جانب بنیادگرایان مسیحی در آمریکا در سال 1919م مؤسسه‌ای با عنوان «انجمن جهانی بنیادهای مسیحی»8 تأسیس گردید و ویلیام بل ریلی9 بنیان‌گذار آن بود.10 بعداز جنگ جهانی دوم آنها خود را به عنوان مبلّغان انجیل (ایوانجلیست) معرفی کردند و مؤسسه‌ای به نام «اعضای جهانی ایوانجیلی»11 را در سال 1951م به وجود آوردند و خود را به جای بنیادگرایان به عنوان محافظه‌کاران مسیحی معرفی کردند.

آنها با جدیت دربارة عملی نمودن خواسته‌های مسیح12 و تحقق پیش‌گویی‌های انجیل13 تبلیغ می‌کنند و اعلام می‌دارند «ظهور دوبارة مسیح»14 بسیار نزدیک است و مسیحیان برای ظهور دوبارة مسیح وظیفه دارند انجیل را در سراسر جهان تبلیغ نمایند. از این‌رو، ایوانجلیست‌ها علاوه بر راه‌اندازی تعدادی ایستگاه رادیویی برای تبلیغات دینی در آمریکا، اولین ایستگاه رادیویی برای پخش برنامه‌های دینی در سطح جهان را در شهر کیوتو، اکوادور در روز 25 دسامبر 1931م با عنوان «منادی دعای خیر عیسی مسیح»15 افتتاح نمودند و این ایستگاه رادیویی تا سال 1985م برنامه‌های خود را برای 22 کشور آمریکایی لاتین و کارائیب پخش می‌کرد.

تا سال 1932 م بیش از 400 برنامة دینی از 80 ایستگاه رادیویی پخش می‌گردید، که در سال 1939م شمار آنها به 152 ایستگاه و در سال 1942م به 456 ایستگاه رسید. کلیة ایستگاه‌های رادیویی که برنامه‌های دینی را در آمریکا تا این سال پخش می‌کردند بزرگ‌ترین شبکه رادیویی در این کشور شدند.16 در سال 1955م، کارل ماک اینتایر17 از مبلّغان معروف انجیل، برنامه‌های تبلیغی خود را از بیش از 600 ایستگاه رادیویی در آمریکا پخش می‌نمود و بیلی جیمز هارگیس18 تا سال 1961م برنامه تبلیغی دینی را در بیش از 200 ایستگاه رادیویی و دوازده ایستگاه تلویزیونی منتشر می‌نمود.

یکی دیگر از مبلّغان انجیل در رادیو قبل از جنگ جهانی دوم در آمریکا، هربرت دبلیو آرمسترانگ19 بود که فرقة جدیدی را با عنوان «کلیسای جهانی خدا»20 به وجود آورد و برنامه‌های دینی وی در آمریکا شهرت یافت.21 امروز در آمریکا بیش از 300 ایستگاه رادیویی وجود دارند که برنامه‌های دینی را در شبانه‌روز پخش می‌کنند.22 در آمریکا 750 تن از «مبلّغان رادیویی انجیل»23 فعالیت دارند و 1550 ایستگاه رادیویی در این کشور عضو انجمن ملی سخن پراکنی دینی می‌باشند که برنامه‌های رادیویی پخش می‌کنند.

ایوانجلیست‌ها رادیو را برای تبلیغ انجیل وسیله‌ای شگفت‌انگیز و تلویزیون را ابزاری معجزه‌آسا می‌دانند که در تحقق اهداف دینی دستاوردهای شگفت‌انگیزی داشته است. از این‌رو با توسعة تلویزیون در آمریکا، آنها برنامه‌های دینی را در شبکه‌های مختلف تلویزیونی پخش کردند. اولین برنامة دینی در تلویزیون آمریکا در سال 1940 پخش شد و سخنران این برنامه کشیش کاتولیک فولتن ج. شین24 بود.


اوانجلیست

 

تحول و پیشرفت سریع در مخابرات در دگرگونی زندگی اجتماعی جوامع در قرن بیستم نقش به‌سزایی داشته است و در این عرصه، رادیو و تلویزیون بیشترین نقش را ایفا نموده‌اند. در ایالات متحده آمریکا، از آغاز پخش برنامه‌های رادیویی، اجرای برنامه‌های دینی جزء لاینفک فرهنگ این کشور گردید. بعد از توسعة تلویزیون در این کشور در دهه 1960م، مبلّغان مسیحی به رادیو و تلویزیون روآوردند و هم‌اکنون بیش از صد برنامة دینی مسیحی را به شکل سندیکا در این کشور پخش می‌کنند و جامعة آمریکا را از این جهت بی‌نیاز کرده‌اند. در دهه 1980م با توسعة ایستگاه‌های یو.اچ.اف.1 و ماهواره آنها توانستند برنامه‌های تبلیغی مسیحی را از رادیو و تلویزیون در مناطق مختلف جهان پخش نمایند؛ بن آرمسترانگ، رئیس «انجمن ملی سخن پراکنی دینی»2 اظهار می‌دارد: «تلویزیون وسیله‌ای اعجازآمیز از جانب خداست که با آن باید انجیل را در سراسر جهان تبلیغ نمود».3


صهیونیست مسیحی 

اوانجلیست ها معتقد به بازگشت مسیح هستند و به قدری زمان ظهور مسیح را نزدیک می دانند که خود را برای نبرد آرماگدون آماده می کنند. اوانجلیست ها فرزندانشان را به موسسات مذهبی از جمله Jesus Camp     (کمپ مسیح) می فرستند تا در این مراکز از نظر روحی، فرهنگی و نظامی آموزش ببینند تا برای کمک به مسیح (ع) آماده باشند؛ زیرا معتقدند که مسیح در زمان فرزندان آن ها باز می گردد. البته ما مسلمانان به عنوان دشمن اصلی آن ها هستیم و در واقع برای کشتن ما آموزش می بینند. آنها معتقدند بوش از اولیای خدا و یا حتی نعوذبالله تجلی اوست و با حمله به عراق زمینه را برای ظهور مسیح آماده کرده است. نکته ی مهم این که 25 درصد آمریکایی ها یعنی چیزی حدود 80 میلیون نفر اوانجلیست هستند و معتقدند که مسیح در اوایل هزاره ی سوم باز خواهد گشت و همین افراد برای قتل ما مسلمانان آماده اند.

صهیونیسم همیشه مترادف یهودیت نیست ، بلکه صهیونیسم به تفکری اطلاق می شود که اعتقاد دارد که ظهور مسیح بسیار نزدیک است و باید در جهت آن تلاش کرد.البته مسیحیان صهیونیست معتقدند که مسیح به زمین باز خواهد گشت ، اما یهودیان صهیونیست معتقدند که مسیح موعود در تورات ، همان مسیحی است که در آخرالزمان باز می گردد و مسیحی که 2000 سال قبل به دنیا آمد،پیامبر دروغین بود.صرف نظر از مطلب فوق در اکثر موارد هر دو گروه صهیونیست اعتقادات واحدی دارند.از جمله ی این اعتقادات، اعتقاد به تشکیل دولت یهودی در بیت المقدس، تخریب مسجدالاقصی و احداث معبد سوم سلیمان (ع) به جای آن و تشکیل دولت یهودی از نیل تا فرات می باشد. بنا به اعتقاد آنان بعد از انجام اعمال فوق ، مسیح به زمین باز می گردد و در جنگ نهایی آرماگدون به کمک مسیحیان و یهودیان صهیونیسم بقیه ی ملل جهان را از بین برده و پادشاهی 1000 ساله ی مسیح آغاز می گردد و یهودیان صهیونیسم نیز مسیحی می گردند.این مساله به عنوان راهبرد سیاسی کشورهای با حاکمیت صهیونیسم(اسراییل، آمریکا ، و تاحدی انگلستان) قرار گرفته و البته مطلبی است که برای عموم مردم این کشورها جنبه ی اعتقادی داشته ، اما برای سردمداران کشورهای مذکور به عنوان دستاویزی برای پیشبرد مقاصد شوم و شیطانی به کار رفته است.هر چند صحت این اعتقادات هم قویا ً مطرود است. برای آشنایی بیشتر با مطلب مذکور، به مقاله ی زیر که درباره ی صهیونیسم مسیحی(Evangelism    ) است و از سایت موعود گرفته شده است ، توجه فرمایید. مقاله ی زیر به شکل کاملا ً تحقیقی به این مطلب برداخته و خواندن آن خالی از لطف نیست ، هر چند سطرهایی از آن نیاز به بازبینی و تصحیح دارد که انشاالله این مهم به زودی انجام خواهد شد


اوانجلیست , • نظر
خروج: خدایان و پادشاهان
نگاهی به فیلم «خروج:خدایان و پادشاهان» ساخته ریدلی اسکات
پژمان کریمی

در سال 1730 میلادی فرقه‌ای مسیحی در انگلستان پا گرفت که  مسیحیت انجیلی (Evangelicalism) نامیده شد.
این فرقه از قرن 18 میلادی در آمریکا گسترش یافت، به گونه‌ای که می‌توان گفت اغلب پیروان این فرقه هم اینک در آمریکا زندگی می‌کنند.
بنا به تعبیری؛مسیحیت انجیلی، رستگاری– این غایت بنیادین بشری- را در جوهرو متن انجیل– که البته نمونه اصیل آن دچار تحریف شده - جستجو می‌کند و یکی از مبانی آن؛ تلاش فراوان برای گسترش آموزه‌های انجیل است!
این فرقه اما،دارای ابعاد اعتقادی دیگری است که ماهیت سیاسی آن را چشمگیرتربرملا و توصیف می‌کند.
 اوانجلیست‌ها یا همان پیروان مسیحیت انجلیلی برآن‌اند که برای ظهور حضرت عیسی(ع) باید، یهودیان بر سرزمین عبری– فلسطین – قدرت و استیلای کامل و همیشگی یابند. در ادامه، نبردی ناگریز میان یهودیان و نیروهای شر یعنی مخالفان یهود و انجیل مقدس در می‌گیرد. محل این نبرد خونبارنقطه‌ای به نام آرماگدون –جایی در فلسطین- است. پیروز نبرد آرماگدون، همانا یهودیان هستند که با برافراشتن پرچم پیروزی، سبب ظهور حضرت مسیح و آغاز حکومت جهانی مسیحی می‌شوند! این باور، درست نقطه پیوند تفکر صهیونیستی یهودی مبنی بر استیلا جویی با اوانجلیسم تلقی می‌شود و سبب شده که اوانجلیست‌ها نام «مسیحیان صهیونیست» را بر پیشانی گیرند.
پیوند استراتژیک اوانجلیست‌ها یا مسیحیان صهیونیست و صهیونیست‌های یهودی،امروزه در صحنه رسانه‌ها و بویژه عرصه هنر هفتم کاملا مشهود است!
در واقع ابزار هنر و جدی‌تر، از شش زمینه هنری دیگر، «سینما»، به یاری تفکر اوانجلیستی آمده است تا استیلای محتوم یهودیان صهیونیست بر دشمنان انجیل و چرایی یاری آنان بدست اوانجلیست‌ها به باور جهانیان برسد و ظرفیت فکری پذیرش تقدس یهود (صهیونیست) و حکومت جهانی انجیلی فراهم شود! نقطه عزیمتی که از بن مایه عقلی و استدلال اصیل دینی - مسیحی برخوردار نیست.
آنچه اشاره شد،مهمترین دلیل و منطق روی آوردن هالیوود به تبلیغ مبانی مسیحیت صهیونیست و یاریگری صهیونیسم یهودی است!
این تبلیغ،گاه در آینه آن گروه از فیلم‌های هالیوودی نمایان می‌شود که راوی زندگی پیامبران الهی معرفی می‌شوند. از جمله این آثار باید به فیلم خروج(هجرت): خدایان و پادشاهان (Exodus: Gods and Kings) ساخته «ریدلی اسکات» با فیلمنامه‌ای از «دم‌کوپر»، «بیل‌کالج»، «جفری‌کین»، «استیون‌ زیلیان» و محصول 2014 آمریکا اشاره کرد.
 این اثر با بازی «کریستین بیل» در نقش «موسی بن عمران» ، به‌دست کمپانی صهیونیستی فاکس قرن بیستم تهیه شده  است.این کمپانی یکی از شش کمپانی بزرگ تولید فیلم آمریکاست که نقش زیادی در حمایت از فیلم‌های صهیونیستی و آخر الزمانی - مانند «آواتار» (avatar) ساخته جیمز کامرون- داشته و دارد.
کمپانی یاد شده، به دست «ویلیام فاکس» مجاری الاصل در سال 1915 بنیان گذاشته شد. یعنی همان مقطعی که «دیوید.و.کریفیث» فیلم 
نژاد پرستانه «تولد یک ملت» 
(The Birth of a Nation) را کارگردانی کرد و به گفته‌ای؛ خبر از تولد سینمای آمریکا داد. مالک امروز فاکس قرن بیستم اما، «روپرت مرداک» یهودی صاحب «نیوزکرپریشن» (News Corporation) شرکت مادرتخصصی رسانه‌های گروهی چندملیتی است.
«خروج: خدایان و پادشاهان» در سال 2014 ساخته شد. درهمان سال که فیلم «نوح» (noah) به دست «دارن آرنوفسکی» و با بازی «راسل کرو» در نقش «نوح نبی» ساخته شد تا نشان دهد هالیوود برای روایت آنچه زندگی پیامبران می‌خواند و جلوه می‌دهد، اراده‌ای از پیش تعیین شده و نیرومند دارد!
جالب است بدانید فیلم نوح نیز به دست کمپانی بزرگ پارامونت پیکچرز(Paramount Pictures) حمایت و توزیع شد که از جمله محصولات آن باید به فیلم کاملا سیاسی «ایندیاناجونز» (Indiana Jones) ساخته کارگردان یهودی صهیونیست «استیون اسپیلبرگ» اشاره کرد!
«خروج: خدایان و پادشاهان» زندگی حضرت موسی پیامبر یهودیت و نقش وی در رهایی یهودیان یا قوم بنی اسرائیل که در فیلم «عبری» خطاب می‌شوند را به زبان سینمایی روایت کرده است.
بهتر بگویم؛ در فیلم یاد شده، قرار است مخاطب تصور کند این اثر درباره پیامبر بزرگ الهی و نجات دهنده قوم بنی اسرائیل از اسارت و ستم فرعون مصراست!
این اولین بار نیست که هالیوود نام و زندگی حضرت موسی (ع) و مقطعی از تاریخ قوم بنی اسرائیل را دستمایه یک کار سینمایی قرار داده است.
در سال1956 پورنو ساز هالیوود «سیسیل ب دومیل» نسخه کامل فیلم «ده فرمان» (The Ten Commandments) را با بازی «چارلتون هستون» و «یول براینر» و ...کارگردانی کرد.
این اثر در زمان خود با هزینه 13 میلیون و 500 هزار دلار تهیه شد و همان کمپانی صهیونیستی پارامونت پیکچرز توزیع آن را برعهده گرفت.
در فیلم ریدلی اسکات اما، مانند فیلم ب دومیل، ما شاهد یک موسای واقعی و آنچه به واقع در زمان حیات ایشان رخ داده، نیستیم. حضرت موسی(ع) «کلیم الله» که از دیدگاه دین مبین اسلام یکی از پنج پیامبر اولوالعزم به شمار می‌آید و با شش واسطه به حضرت ابراهیم خلیل‌الله منتسب است!
آیا این شخصیت بزرگ در قاب اسکات در حد اشاره هم نمایان است؟
گفته می‌شود یکی از منابع ساخت این فیلم «سِفرخُروجی اشِموت» بخش دوم کتاب عهد عتیق یا تورات است. اما روایت اسکات از زندگی پیامبر خدا، استوار و وفادار به سفر خروج یا روایت یهودی هم قلمداد نمی‌شود.
 موسای اسکات،نشانه‌های یک پیامبر الهی را ندارد. او یک مرد قلدر در دربار «ممفیس» پادشاه ستم‌پیشه مصر است. ژنرالی که بدون در نظر گرفتن ملاک «حق و باطل» می‌جنگد و براحتی خون می‌ریزد. این مرد بی‌پروا، در میانه نبردی سخت، باز هم بدون استناد به ملاک حق، «رامسس دوم» پسر پادشاه را از خطر کشته شدن نجات می‌دهد.
موسی وقتی از زبان مردی به نام «nun» از ریشه و نسب عبری (تبار بنی اسراییلی) خود خبر‌دار می‌شود، پریشان و مستاصل نشان می‌دهد. ناگهان به یک کودک به عنوان تجلی خداوند اعتماد  می‌کند، پیام خداوند برای نجات قومش را می‌پذیرد و خانواده را برای جهاد و نجات ستمدیدگان وامی‌گذارد! مضحک اینکه پیامبر الهی قصه، با خداوند گاه مجادله می‌کند و از کلافگی و عصبانیت بر سر او فریاد می‌زند!
 پیامبر هالیوودی، در تمام مدت زندگی  - چه پیش از بعثت به رسالت الهی و چه پس از آن- کوچکترین کار عبادی انجام نمی‌دهد و مناسک ویژه‌ای را هم آموزش نمی‌دهد.کلامی حکیمانه به زبان نمی‌آورد و شان و چرایی بعثت خود را تنها به رها نمودن قومش فرو می‌کاهد.
در صحنه‌ای موسی، شاهد شلاق خوردن یک فرد عبری است.او از سرباز دلیل شلاق زدن را جویا می‌شود. در حالی که سرباز «لجاجت در نافرمانی» را دلیل شکنجه مرد عبری بیان می‌کند، موسی - کسی که قرار است در نقش منجی یک ملت آشکار شود- بی‌تامل، به راه خود ادامه می‌دهد.
گویا قصد نویسندگان و کارگردان ازطراحی و اجرای چنین صحنه‌ای، اشاره به عاطفی بودن و ستم ستیز بودن موسی بوده است. اما این اشاره به قدری سست است که نه وجه عاطفی و نه خصوصیت ستم ستیزی پیامبر خدا به ذهن مخاطب متبادر نمی‌شود. نه تنها در این صحنه بلکه؛ در هیچ صحنه‌ای؛ موسی، مهر و عشق و رهایی را به عنوان ارزش و فضیلت به دوش نمی‌کشد!
باید بپرسید:
آیا همه آنچه گفته شد، در طراز و تناسب با انسانی است که به پیامبری خداوند متعال برگزیده می‌شود؟
موسای واقعی در تاریخ، چه خصوصیت‌هایی در بر داشت و واجد چه فضیلت‌هایی بود که اختیار ردا و کسوت پیامبری، شایسته او شناخته شد؟
پیامبران الهی همگی مانند انسان‌های معمولی بودند و زندگی کردند. اما آنچه باعث دستیابی شان به مقام بلند رسالت آسمانی شد، ایمان و یقین، طاعت و بندگی خالصانه، ایثار و نیز استواری در ابلاغ پیام پروردگار بود‌!
در کار کارگردان انگلیسی،گذشته از حضرت موسی(ع)، چهره‌ای نادرست از قوم بنی اسرائیل هم ارائه شده است.
بنی‌اسرائیل در روایت هالیوودی همگی افرادی مظلوم، معرفی شده‌اند که دردمندانه و ناله‌کنان چشم به راه ظهور منجی دارند!
این در حالی است که بنی اسرائیل یا قوم عبری، به شهادت چندین آیه قرآن کریم همچون آیات چهارم تا هشتم سوره مبارکه «اسراء»، و نیز سفر خروج، دارای رذیلت‌هایی روشن بود. حالا می‌توان پرسید:
چرا هالیوودی‌ها تلاش کرده‌اند فضائل و ملکات نفسانی حضرت موسی(ع) تصویر نشود و نقش او در قیام و نبرد با طاغوت زمانه در قد و قواره نه یک پیامبر برگزیده خداوند که حداکثر در حد یک مصلح اجتماعی شبه مقدس نمایان شود؟
چرا تصویر واقعی بنی اسرائیل معرفی نشده است و رذیلت‌های آن همچون بازگشت به بت‌پرستی پس از گرویدن به آیین پیامبرشان، هدف بی‌اعتنایی قرار گرفته است؟
پاسخ روشن است! 
سیاستگذاران هالیوودی و از جمله عوامل اصلی فیلم «خروج...» می‌دانند؛ واتاب تصویر واقعی پیامبران و قومی مانند بنی اسراییل، خرافات و افسانه‌سازی‌هایی مانند قوم برتر و تخیلات آرماگدونی را نفی  کند و دروغگویان را رسوا می‌سازد!
شناخت چهره واقعی اولیای الهی، به مخاطب ملاک تعیین حق و باطل می‌دهد و توان شناخت راستی از ناراستی عطا می‌کند!
در این صورت چگونه باید بر افسانه‌ای چون «نبرد آرماگدون» پافشاری کرد و آن را با عنوان منطق استیلاجویی صهیونیسم یهودی و مسیحی تحمیل کرد؟
اگر به شرح فساد و ماهیت شرک‌آلود و ماجرای گوساله سامری و بت‌پرستی قوم موسی پرداخته می‌شد، در این صورت تاکید برهمواره برتر بودن 
بنی اسرائیل و قوم عبری، مفهوم مضحکی پیدا نمی‌کرد؟
پس ... باید «دروغ و جعل و تحریف تاریخ» ابزار قرار گیرد! 
 در فیلم «خروج...» دامنه به‌کارگیری این ابزار تا جایی پیش می‌رود که واقعیت ساکنان اصلی فلسطین یعنی کنعانیان به نفع قوم عبری کتمان می‌شود.با این هدف که سرزمین کنعان همان سرزمین موعود و مادری و تاریخ ساز عبریان وانمود شود! *
اثر«خروج: خدایان و پادشاهان» را می‌توان اثری شرک آلود به دلیل تجسم خداوند بزرگ در قالب انسانی، دروغگویی و تحریف تاریخ، توجیه اشغال سرزمین فلسطین و تاکید بر توهم برتربودن قوم عبری معنا کرد .
این فیلم، با وجود هزینه‌ای بالغ بر 140 میلیون دلار، شش هزار هنرور، جلوه‌های ویژه خیره‌کننده و فیلمبرداری ماهرانه «داریوش وولسکی» نه در قامت محصولی تاریخی فاخر که در قالب هدیه دستگاه پروپاگاندای هالیوود رو به صهیونیسم یهودی و مسیحی عرضه شده است.
خوب است بدانیدهمین فیلم فروردین سال 1393 بدلیل توهین به پیامبر آسمانی، در کشور مراکش اجازه نمایش عمومی نیافت!
پیش از اکران جهانی فیلم برخی منابع خبری هم، از اعتراض گسترده سیاه پوستان در شبکه‌های مجازی خبر دادند. معترضان می‌گفتند اسکات، از بازیگران سفید پوست استفاده کرده است در حالی که مصریان سفیدپوست نبودند. عده‌ای می‌گفتند چرا نقش بردگان به هنروران سیاه پوست واگذار شده است؟!  
به هر حال «خروج:...» اثبات یک واقعیت بزرگ است: برای استیلاجویان، تنها امر و موضوع مقدس؛ منافع و مصلحت شان است و ... بس!
_______________
* برای مطالعه بیشتر به این نشانی مراجعه شود
http://www.siasi.porsemani.ir/node/1556