سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزاران سؤال

93717

 

فحشاء و قمار و روابط نامشروع در میان کشیش ها

«بدتر از مفاسد مالی،فساد اخلاقی کشیش ها و رهبران مسیحی بود.«اسقف تورچلو»گفته است (1458):
«اخلاق روحانیان فاسد است،آنها برای عموم مایه ی دردسر و دل آزاری شده اند.»
از چهار فرقه ی رهبانی که در اواخر قرن سیزدهم تأسیس یافته بودند،یعنی فرقه های فرانسیسیان،دومینیکیان،کرملیان ،و آوگوستینوسیان،اکثراً به نحو شرم انگیزی از تقوا و پرهیزگاری دست کشیده بودند.هزاران تن از راهبان و فرایارهای مسیحی که ثروت آنها را از رنج کار بدنی آسوده ساخته بود،خدمات مذهبی نیز به غفلت سپردند،از چهار دیواری دیرهایشان قدم به بیرون نهادند،به ولگردی پرداختند،در میخانه ها به باده نوشی نشستند،و به دنبال عشق ورزی سرگردان دیار ها شدند.راهبی از فرقه ی دومینیکیان،موسوم به جان برومیار،درباره ی فرایارهای هم مسلکش چنین می گوید:
آنان که بایستی بینوایان و فقرا را پدر باشند...بر غذاهای لذیذ حریص شده اند و از خواب نوشین تلذّذ می جویند. ...عده ی بسیار معدودی،با منت فراوان،در سر نماز صبحگاهی و یا مراسم قداس حاضر می شوند... همه شان در شکمبارگی و باده خواری و ناپاکی غرق شده اند.از این روی،اکنون مجامع راهبان را فاحشه خانه مردمان هرزه و محل بازیگران می نامند.
یک قرن بعد از او،«اراسموس»این اتهام را تکرار کرد:«بسیاری از صومعه های مردانه و زنانه تفاوت چندانی با فاشحه خانه های عمومی ندارند.»...با وجود این «یوهانس تریتمیوس»،رئیس دیر «شپونهایم»(حدود 1490م)،راهبان مسیحی را چنین مورد اتهام قرار داد:
اینان به میثاق های سه گانه ی مذهبی چنان بی اعتنایی می کنند که گویی هرگز برای حفظ آنها سوگند نخورده اند. ...تمام روز را به زشتگویی و یاوه سرایی می گذارنند و همه ی وقتشان را وقف بازی و شکمبارگی کرده اند.با تصرف علنی املاک خصوصی مردم هر یک در خانه ی خصوصی خود به سر می برند. ...
از خداوند ابداً نمی ترسند و به او محبتی ندارند؛به زندگی پس از مرگ معتقد نیستند،و شهوات جسمانی را بر نیازهای روحانی ترجیح می دهند.میثاق فقر را خوار می دارند،از عفت و پاکدامنی بدورند،و اطاعت و فرمانبرداری را مسخره می کنند.دود گناهان و هرزگی های آنان همه جا را فرا گرفته است.
«گی ژونو»،مشاور پاپ،که برای اصلاح صومعه های بند یکتیان به فرانسه رفته بود،با گزارش تأسف باری بازگشت(1503م):بسیاری از راهبان قمار می بازند،لب به لعن و نفرین می آلایند،در قهوه خانه ها می لولند،مال می اندوزند،زنا می کنند،چون باده خواران عیاش زندگی می گذرانند و به قدری در فکر دنیا فرور رفته اند که کلمه ی(دنیا پرست)هم دنیا دوستی شان را نمی رساند...اگر من بخواهم همه ی آنچه را که با چشم دیده ام بیان کنم،سخن سخت به درازا خواهد کشید.بر اثر افزایش بی نظمی و بی انضباطی در دیرها و صومعه ها،عده ی زیادی از راهبان نسبت به کارهای نیکی که آنها را مورد اعتماد مردم قرار داده بود-دستگیری از مستمندان،تیمارداری بیماران و مسافران،و تعلیم و ترتیب-راه بی اعتنایی در پیش گرفتند.
پاپ «لئوی دهم»می گفت (1516م):«فقدان انضباط در دیرها و زندگی نامتعادل و بیرون از رویه ی راهبان چنان بالا گرفته است که هیچ کس،نه پادشاه،به حاکم،نه مردم،برایشان ارزش و احترامی قائل نیست.»
یک تاریخ نویس کاتولیک وضیعت این زمان (یعنی 1490م)را،چنین خلاصه می کند:
اسناد و مدارک بی شمار این زمان را بخوانید،حکایات تاریخی،سرزنش ها و ملامت های اخلاقیون،هجاهای شاعران و ادیبان،توقیعات پاپی،و احکام سینودها،درآنها چه نوشته شده است؟هیچ،جز همان حقایق و همان شکایات،فساد زندگی رهبانی،از میان رفتن نظم و انضباط و اخلاق... و تعداد بی شمار دزدان و فاسقان.برای پی بردن به بی نظمی های داخلی اکثر دیرهای بزرگ،باید گزارشات مشروحی را که نتیجه ی تحقیقات قضایی است بخوانیم. ...اعمال نکوهیده در میان کاتوزیان به حدی زیاد بود که آوازه ی بدنامی آنها در جا شیوع داشت. ...زندگی راهبانه از راهبه خانه رخت بربسته بود. ...همه ی اینها دست به دست یکدیگر دادند تا این محراب های دعا را به مراکز عیاشی و بی نظمی تبدیل کنند.»