هزاران سؤال

93717
نظر

آخوند چینی

 

ماجرای مسلمان شدن زن چینی که نام فاطمه را برگزید

 

من به بهانه معرفی آثار تاریخی برای گردشگران چینی از اسلام صحبت و از این ترفند برای تبلیغ اسلام استفاده می کنم. یک کارت ویزیت هم به آنها می دهم که روی آن نوشته شده؛ ” پروردگارا بر پیامبر و آل پاکش درود فرست ” و در ادامه ، شماره موبایل ، آدرس وب سایت ، ایمیل و شماره کیو کیو آمده است .

 

نمی‌دانم به کدامیک از 14زبان چینی صحبت می‌کند فقط می‌دانم زبان، زبان چینی است و همین که زبان به کلام باز می‌کند؛ همه حیرت زده چشم به دهانش می‌دوزند، آنقدر سریع و آهنگین حروف را ادا می‌کند که به یک چینی تمام عیار می‌ماند.

کارش صادرات است، درآمد خوبی هم عایدش می‌شود اما نه در این دنیا که در آخرت!

اسلام صادر می‌کند و مسلمان وارد. حالا وارد ایران نشود وارد اسلام می‌شود قطعا!

حجت‌الاسلام عسگر آقایی، فعالیت‌های تبلیغی ‌خارجی خود را برای اولین بار با راه‌اندازی یک وبلاگ شیعی به زبان چینی آغاز کرد و تا‌کنون چندین بار برای‌ تبلیغ دین اسلام به چین سفر کرده و به همین دلیل به «آخوند چینی» معروف شده. آقایی متولد سال‌های نخست دهه شصت و مسلط به چند زبان دنیاست. زبان فرانسه، انگلیسی، ترکی،چینی و زبان‌های محلی دیگر…

در میدان امام و به بهانه جشنی به رنگ اصفهان با آخوند چینی هم کلام می‌شویم.

دسته دسته و گروه گروه توریست آن هم نه فقط چینی، گرد او جمع می‌شوند و او از تاریخ اصفهان و معماری‌اش می‌گوید و بعد پای اسلام را به پیش می‌کشد و از اسلام و معماری اسلامی هم سخن می‌گوید. با شور و حرارت عجیبی توضیح می‌دهد و این را خوب می‌توان از حرکات چهره توریست‌ها متوجه شد.

چرا به شما «آخوند چینی» می‌گویند؟

از‌‌ ابتدای یادگیری زبان چینی در سال 2008اولین وبلاگ شیعه به زبان چینی را راه‌اندازی کردم و در فضای مجازی در زمینه تبلیغ اسلام و مذهب شیعه شروع به فعالیت کردم. بعد از آن در سال 2010بود که از طرف سازمان ملی جوانان برای شرکت در اکسپوی شانگهای که درواقع المپیک فرهنگی همه کشورهای دنیاست رفتم و وارد کار تبلیغ دین شدم.

چرا زبان چینی را انتخاب کردید؟

در سال ششم طلبگی یادگیری زبان فرانسه را شروع کردم. دو ترم در این رشته تحصیل کردم و با توجه به تحقیقاتی که درباره تعداد دانش‌آموخته‌های زبان‌های خارجی انجام داده بودم متوجه شدم که افراد زیادی زبان فرانسه را آموخته‌اند و در زمینه تبلیغ معارف دینی به زبان فرانسه مشکلی وجود ندارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم زبانی را یاد بگیرم که کمتر مبلّغی وارد آن شده

” کارش صادرات است، درآمد خوبی هم عایدش می‌شود اما نه در این دنیا که در آخرت! اسلام صادر می‌کند و مسلمان وارد. حالا وارد ایران نشود وارد اسلام می‌شود قطعا! “

تا بدین ‌وسیله بیشتر و بهتر به دین اسلام خدمت کنم.

دلیل دیگری هم داشت؟

زبانی را انتخاب کردم که ذهنیتی برای آن نبوده و از طرفی وسعت گویش مردمی زیادی را داشته باشد. زبان اسپانیولی، وسعت جغرافیایی‌اش زیاد است اما زبان چینی وسعت گویش مردمی زیادی دارد. یک پنجم مردم دنیا به زبان چینی صحبت می کنند.

از طرفی کار کردن در زمینه زبان چینی صفر است. به طوری که وقتی بنده وبلاگم را به زبان چینی طراحی کردم ، اولین وبلاگ شیعه به زبان چینی در دنیا شد. همچنین مطالبی را که در وب بود جمع آوری کردم و اولین کتابخانه دیجیتال شیعه را در دنیا به زبان چینی راه اندازی کردم.

لباس شما، جزء لباس خواص است. توریست‌ها به راحتی با شما ارتباط برقرار می‌کنند؟ به عبارت بهتر شما چگونه با ایشان مرتبط می‌شوید؟

من به بهانه معرفی آثار تاریخی برای گردشگران چینی از اسلام صحبت و از این ترفند برای تبلیغ اسلام استفاده می کنم. یک کارت ویزیت هم به آنها می دهم که روی آن نوشته شده؛ ” پروردگارا بر پیامبر و آل پاکش درود فرست ” و در ادامه ، شماره موبایل ، آدرس وب سایت ، ایمیل و شماره کیو کیو آمده است.

«کیو کیو»؟!

شماره کیو کیو، چت رم اختصاصی چینی هاست. ” وی چت ” موجود در بازار یکی از زیر مجموعه های کیو کیو است. در آنجا مخاطب، چینی‌ها هستند و کسانی که با زبان چینی سر و کار دارند. کارت ویزیت را برای لینک شدن و ادامه ارتباط در فضای مجازی است و مخاطب در اینجا رها نمی‌شود.

 

گروه توریست چینی کنار ما ایستاده‌اند، آخوند سوالاتم از آنها را برای ‌شان ترجمه می‌کند و از آنها برایم جواب می‌گیرد. اسم «کیو کیو» که می‌آید همه‌شان لبخندی حاکی از رضایت بر لب می‌نشانند، لبخندی که به زعم من شاید معنایش این باشد که حالا من هم توانسته‌ام کلمه‌ای چینی بر زبان بیاورم…

از گفتن آخوند چینی ناراحت نمی شوید؟

نه تنها ناراحت نمی شوم؛ بلکه خوشحال می شوم. بنده یک مبلغم ؛ کلمه آخوند را بیشتر از روحانی ترجیح می‌دهم. کلمه روحانی از سال 1317شمسی وارد لغات ایرانی شد تا بگویند دین، یک امر خصوصی و شخصی است، کاری به جامعه ندارد. اما آخوند تنها کلمه‌ای است که به عالم شیعی گفته می‌شود وبا اینکه مال شیعه است اما در بین مسلمانان چین نیز آخوند به زبان چین همان ” اخوند” گفته می شود. با فتحه خوانده می‌شود. بنابراین آخوند، در چین و ایران یکی است. تنها اعرابش فرق می‌کند.

 

ازنتیجه فعالیت‌های تبلیغی خود بگویید.

اولین مرحله در کارهای تبلیغی، خوش‌بین کردن است. پیامبر(صلی الله علیه اله) فرموده از راه اخلاق وارد شویم. خداوند هم می‌فرماید:«ای پیامبر! اگر تو این اخلاق را نداشتی مردم از گرد تو پخش می شدند.» بعد از بحث‌های اخلاقی و خوش‌بین کردن، از بقیه قضایا صحبت می‌کنیم. همان طور که مطلعید در تمام دنیا ایران را یک کشور تروریست معرفی می کنند، به نحوی که اولین سوال هر چینی چه در فضای مجازی

” گروه توریست چینی کنار ما ایستاده‌اند، آخوند سوالاتم از آنها را برای ‌شان ترجمه می‌کند و از آنها برایم جواب می‌گیرد. اسم «کیو کیو» که می‌آید همه‌شان لبخندی حاکی از رضایت بر لب می‌نشانند، لبخندی که به زعم من شاید معنایش این باشد که حالا من هم توانسته‌ام کلمه‌ای چینی بر زبان بیاورم… “

و چه در کشورشان از من این است که آیا در کشور شما جنگ است؟ بعد از رفیق شدن،از تبلیغات سویی که علیه ایران انجام می شود صحبت می کنم.

از خاطرات‌تان بگویید.

همین دو سال پیش دراصفهان با بنده تماس گرفتند و گفتند میهمانی از چین داریم. خانمی برای کار تجاری آمده و چند سوال در مورد اسلام دارد. ما جواب‌هایی به انگلیسی داده‌ایم اما می خواهیم به چینی هم جواب دهیم. دعوت کردند و من به منزل‌شان رفتم. پنج ساعت صحبت کردیم و بعد از پنج ساعت گفت و گو وقتی قبول کرد که خدایی هست و نیاز به واسطه و پیغمبری احساس می‌شود به او گفتم شما مسلمان شوید.

گفت: دین شما سخت است.

گفتم اقرار به همین چیزهایی است که قبول دارید!

ایشان شهادتین را گفت.

گفتم می توانید یک اسم اسلامی هم انتخاب کنید، و پیشنهاد نام فاطمه را دادم.

توضیح دادم فاطمه اسم دختر پیامبر گرامی اسلام است و در مورد شان آن حضرت گفتم.

سوال کرد: من می توانم چنین اسمی را انتخاب کنم؟

گفتم بله هیچ اشکالی ندارد.

از وضعیت حجاب و نماز ابراز ناراحتی کرد که من حجابم صحیح نیست و نمازی نخوانده‌ام…

گفتم هیچ اشکالی ندارد اینها را به مرور درست می شود.

شهادتین را گفت و اسم فاطمه را برای خودش انتخاب کرد…

درباره و‌بلاگتان حرفی نزدید!

حدودا 35هزار صفحه مطلب درباره اسلام، مذهب شیعه و کشور ایران در وبلاگم بارگذاری شده. علاوه بر این بخش آموزش زبان چینی را هم در این وبلاگ راه‌اندازی کرده‌ام تا افرادی که به چین سفر می‌کنند بتوانند به سوالات احتمالی مردم آنجا درباره ایران و اسلام پاسخ دهند. البته این بخش به مردم چین کمک می‌کند تا معنی کلمات را به زبان فارسی یاد بگیرند. آشنایی با نهج‌البلاغه، احکام شرعی مراجع تقلید و خاطرات سفر به کشور چین از دیگر بخش‌های این وبلاگ است.

در ایران هم فعالیت‌های تبلیغی دارید؟

بله، علاوه بر تحصیل و تدریس کار تبلیغ را هم انجام می‌دهم. به‌عنوان مثال در ماه محرم در میدان امام اصفهان، همراه دوستان غرفه‌ای را به نام «خیمه گردشگران خارجی» برپا می‌کنیم. در این غرفه به معرفی اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) به زبان‌های مختلف می‌پردازیم. البته چند نفر از دانشجویان و طلبه‌ها هم در این کار با ما همکاری می‌کنند.

yi- er – san

گروه توریست چینی مشغول عکس گرفتن از آثار تاریخی میدان امام هستند و درست برخلاف ما که با اثر تاریخی تصویری به یادگار می‌گیریم آنها تنها از اثر تاریخی عکسی می‌گیرند و به یادرگار عکسی دسته جمعی.

حالا من هم از تکرار آنها یادگرفته‌ام بگویم:

yi- er – san

سن – آر – ئی

- qiezi

چیه ج

و اینها همان ؛ یک، دو ، سه و چیزی شبیه گفتن کلمه “سیب” به زبان فارسی، هنگام گرفتن عکس است.

 

??/??، ??/??،??

 

وقتی همه باهم می‌گوییم” چیه ج” لبخندی به شیرینی سیب و به نازکی نخی از ابریشم، چهره‌هامان را در قاب دوربین جا می‌دهد.

ابریشم لطافت دارد، نرمی دارد. همه پسند است! از قدیم هم، اینطور بوده است.

شاید ” فردیناند ریختوفن” جغرافی‌دان آلمانی خودش هم نمی‌دانست به سبب حمل ابریشم چین از این راه به دریای مدیترانه؛ نام جاده، ابریشم می‌شود. اما ما خوب می‌دانیم صادرات اسلام هم اگر اصولی باشد، همه پسند می‌شود و لطافتش بر همه آشکار…

صادرات اسلام چه از راه ابریشم، چه از راه چین و ماچین جاده را هموار می‌کند و به نام اسلام پایدار…

 

و حالا جاده ابریشم یا راهی که خاور و باختر را به هم پیوند می‌داد؛ مسیری که بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا بود می‌تواند جاده‌ای باشد برای بزرگترین صادرات دنیا. صادرات اسلام…