ریبه: ترس از وقوع در حرام است.
«علوج»: جمع علج: 1. «الرجل الضخم فی کفار العجم»؛ یعنی مرد درشت و قوی از کفّار عجم؛ ولی در کتب حدیثی برای کسانی استعمال شده که کارشان با زمین و کشت است: «یعالجون. الارض»؛ ولی به طور معمول به افرادی گفته میشود که عجم و خیلی قوی باشند. 2. مطلق کافر.
اهل سواد: ساکنان روستاهای سرسبز و اماکن آباد. به اهالی شهر، اهل سواد نمی گویند.
سواد: نقاط سبز خارج شهر و باغ ها و اطراف شهر
«اهل بوادی» و «اعراب»: بادیهنشین
ممالیک: جمع مملوک: بردگان