بعد از حادثه کربلا حضرت زینب علیهاالسلام، حدود یک سال و شش ماه زندگی کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر باقی ماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه در واقع رهبری بازماندگان بر عهده امام سجاد علیهالسلام بود، اما به ظاهر زینب کبری علیهاالسلام رهبری را برعهده داشت.
سخنرانی قهرمانانه زینب علیهاالسلام در کوفه، موجب تحول در افکار عمومی شد. وی در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مینازید و میگفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟!" با شهامت و شجاعت و صف ناپذیری گفت: "ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایی چیزی ندیدهام. شهادت برای آنان مقدر شده بود. آنان به سوی کشتن گاه خویش رفتند. به زودی خداوند آنان و تو را میآورد تا در پیشگاه خداوند داوری خواهید.
آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد علیهالسلام را صادر کرد، زینب علیهاالسلام با زیرکی تمام، زمام عواطف را به دست گرفت و برادر زادهاش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستی او را بکشی ،مرا هم بکش. به دنبال حرکت زینب علیهاالسلام، ابن زیاد از کشتن امام سجاد علیهالسلام منصرف شد.
کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب علیهاالسلام توانست افکار عمومی را متحول نماید. در جلسهای که یزید به عنوان پیروزی ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریده حسین علیهالسلام را در تشت نهاد و با چوبدستی به صورتش میزد، زینب کبری علیهاالسلام با سخنرانی خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.
در مدینه نیز زینب علیهاالسلام، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پی تبعید حضرت زینب برآمد. به نوشته برخی حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخی دیگر گفتهاند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجری درگذشت.(1)
در این که مرقد مطهر حضرت زینب کجاست، میان مورخان اختلاف نظر است که به آنها اشاره میشود:
1ـ برخی بر این عقیده هستند که قبر حضرت در محلی به نام «راویه» در یک فرسخی دمشق میباشد، که الان به نام زینبیه معروف است.
اینان بر این عقیدهاند که چون در مدینه قحطی و تنگدستی شدیدی به وجود آمد و عبدالله جعفر( شوهر حضرت زینب) هرچه داشت، به دیگران بذل و بخشش کرد و دیگر چیزی برای کمک و احسان به دیگران نداشت، ناراحت و در رنج بود که همراه زینب از مدینه به شام رفتند و در آنجا درگذشتند(2).
2ـ گروهی دیگر بر این عقیدهاند که حضرت زینب در قاهره، پایتخت مصر، مدفون است و بقعه و بارگاه مجلّلی در همان جا به نام حضرت موجود است.
اینان بر این باورند که چون حضرت زینب در مدینه مردم را علیه حکومت بنی امیه تحریک میکرد، یزید دستور داد که او را از مدینه تبعید نمایند، حضرت مصر را انتخاب کرد و حاکم مدینه او را همراه عدّه دیگری از زنان بنی هاشم به مصر فرستاد.(3)
3ـ برخی دیگر معتقدند که حضرت در قبرستان بقیع در مدینه مدفون است.
اینان معتقدند که حضرت پس از ورود به مدینه ، همراه اهل بیت(ع) در همان جا زندگی کرد و در سال 62 در مدینه درگذشت.(4) محققانی چون سید محسن امین (نویسنده اعیان الشیعه) و محلاتی (نویسنده ریاحین الشریعه) و علامه بیرجندی (نویسنده کبریت احمر) همین دیدگاه اخیر را پذیرفتهاند اما قبری که در شام است و معروف میباشد که متعلق به زینب کبری، دختر علی است، متعلق به ام کلثوم (همسر مسلم بن عقیل است که بعد از شهادت حضرت مسلم، با عبدالله جعفر ازدواج کرد) یا مربوط به ام کلثوم صغری یا یکی از زنان اهل بیت است که کنیه او ام کلثوم میباشد(5) اما کسی که در مصر است، زینب دختر یحیی(6) نوه امام سجاد است، یا دختر حسن بن زید، از نوههای امام مجتبی علیهالسلام.(7)
هر کدام از دیدگاههای مذکور، طرفدارانی دارد، ولی مسلّم است در هر کدام از این زیارتگاهها، حضرت را زیارت کنیم، مأجور خواهیم بود.
دکتر سید جعفر شهیدی، نویسنده و محقق، در این باره مینویسد:
«پایان زندگانی شیر زن کربلا روشن نیست. مسلّم است که زینب علیهاالسلام پس از بازگشت از شام، مدتی دراز زنده نبود. چنان که مشهور است سال شصت و دوم از هجرت به جوار حق رفته است. در کجا؟ مدینه؟ دمشق؟ قاهره؟ هر یک از نویسندگان سیره برای درستی رأی خود، دلیلی و یا دلیلهایی آورده است... این زیارتگاهها (شام و مصر) از مصادیق بیوتی است که نام خدا در آنها به بزرگی یاد میشود و دوستداران اهل بیت یا خلوص نیّت فراوان، مراتب ارادت خود را به کسی که آن مزار به نام اوست، بیان میدارند و با پیغمبر خود و خانواده او تجدید عهد میکنند»(8).
محمد بحرالعلوم در کتاب فی رحاب السیده زینب علیهاالسلام مینویسد: تفاوتی ندارد که سرانجام سفر زینب علیهاالسلام عقیله بنی هاشم، به دمشق بوده یا مصر. تفاوتی ندارد که خورشید کجا غروب کرده است. آنچه اهمیت دارد ،شعاع آن آفتاب روشنی بخش است که در طول زمان غروب نمیکند. کلمات جاودانی از زینب علیهاالسلام باقی مانده که برای همیشه حکومت وهیبت بنی امیه و هر باطلی را تهدید میکند، و در هر زمان و در سراسر زمین همواره زنده است و مرگ نتوانسته و نمیتواند آن فریاد را خاموش کند.(9)
بعد از وفات، تربت ما، در زمین مجوی در سینههای مردم عارف مزار ماست
آری، مزار زینب علیهاالسلام در واقع دلهای مردم عارف، بلکه دلهای همه ماست. به او سلام میفرستیم، خود را از ارادتمندان آن بزرگوار میدانیم(10) و هر جا به نام او باشد، برای ما قابل احترام است.
پینوشتها:
1. زینب پیام آور عاشورا، سید عطاء الله مهاجرانی، ص 287 به بعد.تهران ،انتشارات اطلاعات ،1374 .ش
2. وسیلة الدارین، ص 433؛ سید ابراهیم موسوی زنجانی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 37. تهران ،اسلامیه .
3. ریاحین الشریعه، ج 3، ص 34؛ صادقی اردستانی، زینب قهرمان کربلا، ص 398 ـ 399.تهران ، مطهر ،1372 ش .
4. اعیان الشیعه، ج 11، ص 63؛ . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ،بیروت ،دار التعارف للمطبوعات ،1420 ه ق ،چاپ پنجم ، تحقیق سید حسن امین .
ریاحین الشریعه، ج 3، ص 37 و 207.
5. اعیان الشیعه، ج 11، ص 58.
6. همان، ص 67.
7. ریاحین الشریعه، ج 3، ص 36.
8. زندگانی حضرت فاطمه(ع)، ص 262. سید جعفر شهیدی .
9. سید عطاءالله مهاجرانی، پیامآور عاشورا، ص 356.
10. زینب قهرمان، ص 403.