عم جزء. [ ع َم ْ م َ ج ُزْءْ ] (اِخ ) جزء سی ام ، یعنی قسمتی از قرآن کریم از سوره ? عم یتسائلون (سوره ? 78)تا پایان آن (سوره ? 114). این جزء معمولاً برای آموزانیدن اطفال نوشته یا چاپ میشد. رجوع به عَم ّ شود.
از دیر باز قرآن کریم را به سی جزء مساوی تقسیم کرده اند.جزء (جزو) سی ام قرآن که با سوره نبأ آغاز می گردد، از گذشته های دور به صورت مستقل نوشته یا چاپ می شد و مورد استفاده قرار می گرفت.اولین ایه سوره نبأ )عمّ یتسائلون) است.پس وجه تسمیه جزو عم یا عمّ جزو آغاز این جزء با سوره ای است که با کلمه عم آغاز شد.)عمّ یتسائلون) یعنی مردمان از چه چیز گفت و گو و پرس و جو می کنند؟
از قدیم که آموزش ابتدایی در مکتبخانه ها انجام می گرفت و عموماً مکتب خانه ها عهده دار آموزش خردسالان بودند، عمَّ جزو،از جمله کتاب های درسی بود.در محاوره فارسی عباراتی نظیر این گفته و شنیده می شود که « فلانی سوادش در حد عم جزو است» یا «حتی عمَّ جزو هم نمی تواند بخواند».گفتنی است که حتی برخی از اهل فضل،که منشأ این کلمه و وجه تسمیه «عمَّ جزو» را نمی دانند و کلمه «عم جز»تنها از زبان ها به گوششان رسیده است، آن را به صورت«عمه جزو» می نویسند،به خیال اینکه میان این کتاب که معمولا نزد «عمه باجی»های مکتب دار می خواندند، و نام «عم جزو» ربطی وجود دارد.حتی لغت نامه دهخدا علاوه بر مدخل « عم جزو» مدخل « عمه جزو» هم دارد.
معمولاً کودکان را از سن پنج سالگی به مکتبخانه می فرستادند.شاگردان این مکتب ها بعد از یادگرفتن الفبا به خواندن جزء آخر قرآن،یعنی عم جزء می پرداختند.پس از آن آموزش حساب و ریاضی با خط سیاقت بود. پس از آن دیوان حافظ وگلستان سعدی را می خواندند و بر روی لوحه های چوبی مشق خط نستعلیق می کردند. در مکتب خانه ها نماز خواندن و احکام شرعی را هم به بچه ها یاد می دادند.
در این دوران،در برخی مکتب خانه های رسمی و مهم،پس از آموزش «عمّ جزو»،به کودکان مبتدی،کتاب های کوچک و ساده ای چون نان و حلوا،سنگتراش، عاق والدین، گرگ و روباه، شنگول و منگول، حسن و حسین،و تمام یا قسمت عمده ای از قرآن کریم تدریس می شد . مراتب بعدی به آموزش کتاب هایی با جنبه ادبی قوی تر و متون ادبی دشوارتر اختصاص داشت که از آن جمله می توان حیات القلوب و عین الحیات،نصاب الصبیان،تاریخ معجم،جهانگشای نادری،منشآت میرزا مهدی خان استرآبادی،و کتاب هایی از این نوع را نام برد.در این دوره ها، گاه جامع المقدمات نیز تدریس می شد.
در مکتب خانه،مکتبدار مرد را ملا یا آخوند و مکتبدار زن را عمه باجی می گفتند.مکتب ها معمولا در خانه های مکتبدارها تشکیل می شد.
کتاب عم جز با جمله زیبایی شروع می شد.کتابی بود با طرح جلد بسیار ساده و الفبای عربی و حرکات حروف و سوره های کوچک جزء سی ام قرآن.جمله)وهوالفتاح العلیم) (سوره سباء، ایه 26) اولین جمله ای بود که کودکان آن را از روی یک نوشته می خواندند.پس از آن جمله«رب یسر ولا تعسر سهل علینا یا رب العالمین» و پس از آن،حروف ابجد،هوز،حطی و… در برخی جزوه ها هم،پس از )وهو الفتاح العلیم) این بیت شعر بود:
بس مبارک بود چو فر هما اول کارها به نام خدا
در مکتب به بچه ها یاد می دادند که دست به صفحات قرآن نزنند لذا از نشان استفاده می کردند.این نشان،«چوب الف»نام داشت.چوب الف کاغذ باریکی است که لای قرآن می گذارند تا هم صفحه را گم نکنند و هم موقع خواندن با آن،ایات را دنبال کنند و دست به ایه نزنند.عبدالله مستوفی در خاطراتش در این باره گفته است:عم جزوی که برای من تدارک کرده بودند،با یک چوب الف کاغذی حاضر بود.آخوند بلافاصله مرا پیش طلبید.عم جزو را باز کرد)و هو الفتاح العلیم) را با شعر بعدش:بس مبارک بود… به من آموخت.( شرح زندگانی من، ج1، ص218)
در بسیاری از مکتب ها کودکان دانش آموز موظف بودند که علاوه بر یادگیری روخوانی قرآن کریم از روی همان کتاب عم جزو،سورههای کوچک قرآن را نیز حفظ کنند.
کتاب دیگری نیز در نظام آموزشی گذشته ایران وجود داشت که به آن «پنجلهم» که در واقع، همان پنج الحمد است،می گفتند.این کتاب کم حجم،مشتمل بر پنج سوره از قرآن بوده است که احتمالاً با حمد آغاز می شده است.برخی نویسندگان،این جزوه را همان عم جزو دانسته اند.
مرحوم جمال زاده در داستان«هُمزه و لُمزه» خاطره دوره تحصیلش را چنین بیان کرده است:«مرا وقتی به سن چهار یا پنج سالگی رسیدم،به مکتب گذاشتند.درسم چنان که مرسوم بود،با کتاب پنجلهم که همان عمه جزو تهرانی ها است شروع گردید.اولین جمله ای که به هزاران خون دل یاد گرفتم و ازبرم شد همان جمله هو الفتاح العلیم بود که ابواب را به روی روح کوچولویم مفتوح ساخت.آنگاه رسیدم به این بیت معروف:بس مبارک بود چو فرّ همای…(کهنه و نو، سید محمدعلی جمالزاده،ص145)
امروزه نیز،در برخی کلاس ها و محفل های قرآنی برای سهولت در آموزش و حفظ قرآن کریم، از جزو سی ام قرآن یا همان عم جزو که به صورت مستقل به چاپ رسیده است،استفاده می کنند.
بهمن1387