اشعار کودکانه
شعر کربلا
دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
کنار نهر آبی
لبهای تشنه دیدم
***
یه باغبون خسته
با یک دل شکسته
کنار نهر، پُر آب
زانو زده نشسته
***
کوچولوی شش ماهه
اگه طاقت بیاره
عموجونش تو راهه
رفته که آب بیاره
***
کنار یک خرابه
یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده
اشک میریزه میناله
***
امام مظلوم من
کاشکی کنارت بودم
وقتی که تنها موندی
رفیق راهت بودم