رشوه و رباخواری در دستگاه پاپ ها
در رابطه با فساد کلیسا،«دین کولت»(Dean Colet)نیز چنین می نویسد.«درست قبل از آغاز رفورم،دین کولت که در صمیمت او نسبت به کلیسا جای هیچ تردیدی نیست،در سال 1512م،وقتی به سنت پل احضار شد،چنین گفت:
«تمام مفاسد و انحطاط کلیسا و گناهان دنیا،ناشی از حرص و آز کشیش هاست.»
کولت تصویر هراس انگیزی از مفاسد این طبقه ترسیم کرد و در ادعا نامه ی خود،پرده از چهره مفاسد اهل کلیسا برداشت.او می گفت که هر یک از کشیش ها چطور چندین موقعیت مالی و ثروت و زمینی را در اختیار خود در آورده و امور مذهبی را وسیله ی معامله قرار داده و دلبستگی و علاقه ی آنها به مال و جیفه ی دنیایی تا کجاست،و اینکه چگونه هر کدام برای خود،دار و دسته ای درست کرده و روح سوداگری چگونه بر آنها تسلط یافته است.روح ربا خواری و ملک داری آن هم بدون قبول و تحمل زحمت،به اضافه ی خواری و بندگی در مقابل مقام های بالا برای تأمین و حفظ منافع خصوصی،از ویژگی های اهل کلیسا و موجب تنبلی آنها در زندگی شده و عمر خود را به شکم پرستی و تجمل می گذرانند؟جالب تر آنکه همه،اتهامات و اظهارات او را تایید کردند و پر معنی تر آنکه کولت تقاضا کرد تا برای پیشگیری از مکرها و نیرنگ های جدید،که هر روز برای کسب بیشتر پول ابداع می شد،قوانین قدیم را تقویت کنند.نظر کولت برای تعیین اصول رفورم،بازگشت به گذشته و دوران کهن مسیحیت بود.»(80)
بخشی از فساد کلیسا در نامه ی انتقادی لوتر به پاپ،بدین گونه منعکس شده است:
«نه تو و نه کس دیگری نمی تواند انکار کند که دربار تو از کاخ بابل وسدوم نیز تباه تر گشته است و آنچنان که من می بینم در منجلاب فساد غوطه ور است.من برای چنین دستگاهی احترام قایل نیستم...کلیسای رم آلوده ترین کمین گاه دزدان،شرم آورترین فاحشه خانه ها،و قلمرو گناه و مرگ و جهنم شده است. ...دریغا که شیطان به دست آنان در زمان اسلاف تو به کلیسا راه یافته است.سخن کوتاه،به جای سخنان کسانی که تو را تجلیل می کنند،باید به اندرزهای کسانی گوش فرا داد که تو را به فروتنی و خدمتگزاری ترغیب می کنند.»(81)
«به دلایل متعدد،در قرن شانزده میلادی،تحولاتی در دین مسیحیت به وقوع پیوست و بر اساس آن،قدرت پاپ کاسته شد.از جمله این دلایل،حرص و آز و فساد اخلاقی رهبران مسیحیت بود.این گروه توانسته بودند املاک و اموال فراوانی را در انحصار خود در آورند.پاپ که می بایست از آلودگی ها بر کنار باشد،خود سرچشمه عیب ها و بدی ها بود.برای مثال،در فرانسه،به واسطه عهد نامه ای که بین فرانسوای اول و پاپ لئوی دهم در سال 1516م بسته شد،شاه فرانسه به پاپ پول فراوانی داد و بر اساس آن،شاه حق اعطای شغل های مذهبی را دارا بود.تمام مشاغل و مناصب کلیسا به کسانی که روحانی نبودند و همچنین به نظامیان و مردان و زنان محبوب شاه سپرده می شد.»