هزاران سؤال
93717
|
نمی توان ادیان مختلف را انکار یا نابود کرد، بهترین راه این است که با تکیه بر مشترکات از افراط جلوگیری کنیم تا در کنار هم همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشیم. اگر بنا باشد هر کس دیگری را تکفیر کند و بکشد، امنیتی نخواهد بود.
|
|
انکار همدیگر و توهین به یکدیگر فایده ای ندارد، باید یاد بگیریم در کنار هم درست زندگی کنیم باید خدا را در اعمالمان نشان دهیم
|
گفت: دمای بهشت باید 80 درجه باشه تا عسل در جوی آب روان باشه. گولتون زدن می خوان ببرنتون جهنم.
گفتم: ای بابا! معلومه تا حالا شربت عسل نخوردی که نیم دونی میهش هم خنک باشه و هم روان. بفرما شربت عسل!!!
اختلاف نظر مسیحیان درباره تثلیث
همه مسیحیان در طول تاریخ تا کنون، تثلیث را قبول ندارند. ابیونی ها یکی از این ها هستند. آنها خدا را یگانه و عیسی را پیامبر خدا می دانستند. به شریعت یهود پایبند بودند و شنبه را حرمت می گذشتند. اما به دست مسیحیان دیگر، کشته شدند. اصلا باورم نمی شد که مسیحیان هم آدم بکشند. لطفا اگر در این باره اطلاعاتی دارید بفرمایید تا به صورت دقیق بررسی کنیم.
جالب است که اینجا به صورت کاملا منطقی، مخالف را خفه می کنند. پس شعار محبت را چه کنم؟؟؟؟ محبت با موافقان که هنر نیست.
.jpg/francois_robert_(3)-600x421.jpg "مسیحیت")
کشتار مخالف در مسیحیت
قتل و سوزاندن مخالف در مسیحیت به وفور به چشم می خورد. درست عین کاری که داعش با مسیحیان می کند و مسیحیان محکوم می کنند. یعنی مسیحیان همانند داعش، مخالفان خود را می کشند.
در تاریخ به نام ابیونی ها(Ebionites) به عبری = (?????????،ابیونیم) بر می خوریم. اینها پیروان پطرس و حواریون بودند و با پولس مخاف بودند؛ زیرا وی را منحرف کننده عقاید مسیحیت می دانستند. آنها معتقد بودند که باید پطرس، جانشین عیسی باشد.زیرا عیسی مسیح گفته بود: کلیسای خود را بر تو بنا می کنم.
ابیونی ها به خدای تثلیثی معتقد نبودند، عیسی را ماشیح و پیامبر خدا می دانستند. معتقد بودند که عیسی برای حذف شریعت نیامده(بر اساس کتاب مقدس) بلکه برای محکم کردن آن آمده است. مخالفان ابیونی ها، این افراد را به قتل رساندند.
شما به راحتی می توانید در خلال تاریخ این مطلب را ببینید و امری نیست که دروغ باشد. منتها باید مطالعه کرد.
خیلی جالب بود داشتم داستان بیژن و منیژه را می خواندم که به این بیت رسیدم.
منیژه منم دخت افراسیاب.....................برهنه ندیدی رخم، آفتاب
منیژه در اینجا به چه افتخار می کند؟ به اینکه کسی رویش را ?#برهنه? ندیده است؛ حتی خورشید!!
نتایج:
1. این در تضاد با تصویری است که برخی از منیژه و کلا زن در ایران باستان نمایش می دهند و بهتر است که در تحقیق، بر اساس شواهد موجود، وضع ?#حجاب? را در?#ایران_باستان? بدانیم.
2. منیژه و بانوان بزرگ دیگر، روی خود را از دیگران می پوشانده اند.
3. البته این را نمی دانیم که وی از برقع استفاده می کرده یا ؟؟؟
?#برهنگی_ادبیات_فارسی?
?#حجاب_در_ایران_باستان?
#برهنه
?#حجاب_ایران_باستان?
?#حجاب_بیژن_منیژه?
?#حجاب_اشعار_فردوسی?
https://www.facebook.com/artinahmadi1395
«عن شداد ابن‌أوس قال قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) لا یدخل الجنة جواظ و لا جعظری و لا عتل زنیم قلت فما الجواظ قال کل جماع مناع قلت فما الجعظری قال الفظ الغلیظ قلت فما العتل الزنیم قال کل رحیب الجوف سیء الخلق أکول شروب غشوم ظلوم زنیم. قیل علی (علیه السلام): هو الذی لا أصل له.»[1]
شداد بن اوس روایت می‌کند که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: هیچ «جواظ» و «جعظرى»، و«عتل زنیم» داخل بهشت نمىشود. پرسیدم جواظ یعنى چه؟ فرمود: کسى که زیاد جمع مىکند و هیچ انفاق نمىکند. پرسیدم: معنای جعظرى چیست؟ فرموند: کسى که خشن و بداخلاق باشد. پرسیدم عتل زنیم کیست؟ فرموند: هر شکمباره بد اخلاقی را گویند که بسیار مىخورد و مىنوشد و بسیار خشم مىگیرد و ستم مىکند و روایتی از امام علی (علیه‌السلام) است که زنیم کسى است که اصل و نسب نداشته باشد.
گروههای مرکز ملی پاسخگویی در تلگرام
1?گروه اول با محوریت موضوعات : اخلاقی وعرفان
?https://telegram.me/joinchat/BzpkoD1h9niFFtUk6kwg1A
2? گروه دوم با محوریت موضوعات : اعتقادی و کلامی
?https://telegram.me/joinchat/BzpkoDvnnzdIzGJAX8IVfA
3? گروه سوم با محوریت موضوعات : مشاوره و خانواده
?https://telegram.me/joinchat/BzpkoDwD1CbZ_Jz5Lq-hCw
4? گروه چهارم با محوریت موضوعات : تاریخ و سیره اهل بیت
?https://telegram.me/joinchat/CBDFUTwLzuSG_DSBDGOjIg
5? گروه پنجم با محوریت موضوعات : قرآن و حدیث
?https://telegram.me/joinchat/BzpkoDuzlWlt4KslbXYoCQ
6? گروه ششم با محوریت موضوعات :فقه و احکام شرعی
https://telegram.me/joinchat/BzpkoDwEq7aw7ohuFGKTcA
احمد عزیزی، کسی است که به خاطر ناراحتی یلدا از شکار دست کشید و تفنگش را شکست. اکنون سایت اشک یلدا را راه اندازی کرده تا گذشته اش را جبران کند. شکارچی کردستانی، اکنون به زنبورداری مشغول است و یار طبیعت نام دارد.
چنین مطلبی در کتاب های معتبر نیامده و با مقام و منزلت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تناسب ندارد
مسلم گچکار نقل می کند که:
مردم کوفه را دیدم که بر اطفال اهل بیت رقّت و ترحّم می کردند و نان و خرما و گردو برای ایشان می آوردند. آن اطفال گرسنه هم می گرفتند، امّ کلثوم آن نان پاره ها و گردو و خرما را از دست و دهان کودکان می ربود و می افکند، پس بانگ بر اهل کوفه زد و فرمود: «یا اَهْلَ الْکُوفَة ! اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَیْنا حَرامٌ؛ دست از بذل این اشیاء بازگیرید که صدقه بر ما اهل بیت روا نیست! ».
زنان کوفیان از مشاهده این احوال زار زار می گریستند، امّ کلثوم سر از محمل بیرون کرد، فرمود: ای اهل کوفه ! مردان شما ما را می کشند و زنان شما بر ما می گریند، خدا در روز قیامت ما بین ما و شما حکم فرماید.
هنوز این سخن در دهان داشت که صدای ضجّه و غوغا برخاست و سرهای شهدایی را که بر نیزه کرده بودند، آوردند، و از پیش روی سرها سر حسین علیه السّلام را حمل می دادند و آن سری بود تابنده و درخشنده ، شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم و سیاهی محاسن شریفش مانند شَبَه مشکی بود و بن موها سفید بود؛ و طلعتش چون ماه می درخشید و باد، محاسن شریفش را از راست و چپ جنبش می داد، زینب را چون نگاه به سر مبارک افتاد، جبین خود را بر چوب مقدّم محمل زد! چنانچه خون از زیر مقنعه اش فرو ریخت و از روی سوز دل با سر خطاب کرد و اشعاری فرمود که: صدر آن این بیت است:
«یا هِلالاً لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمالاً -غالَهُ خَسْفُهُ فَاَبْدی غُروب »
( مرحوم شیخ عباس قمی ) گوید که:
ذکر محامل و هودج در غیر خبر مسلم جصّاص نیست ، و این خبر را گرچه علاّمه مجلسی نقل فرموده، لکن مآخذ نقل آن: منتخب طُریحی و کتاب نورالعین است که حال هر دو کتاب بر اهل فن حدیث مخفی نیست ، و نسبت شکستن سر به جناب زینب علیهاالسّلام و اشعار معروفه نیز بعید است از آن مخدره که عقیله هاشمیین و عالمه غیر مُعَلّمه و رضیعه ثدی نبوّت و صاحب مقام رضا و تسلیم است .
و آنچه از مقاتل معتبره معلوم می شود حمل ایشان بر شتران بوده که جهاز ایشان پَلاس و رو پوش نداشته؛ بلکه در ورود ایشان به کوفه موافق روایت حذام (یا حذلم ) ابن ستیر به حالتی بوده که محصور میان لشکریان بوده اند؛ چون خوف فتنه و شورش مردم کوفه بوده ؛ چه: در کوفه شیعه بسیار بوده و زن هایی که خارج شهر آمده بودند، گریبان چاک زده و موها پریشان کرده بودند و گریه و زاری می نمودند. بنا براین چنین مطلبی در کتاب های معتبر نیامده و با مقام و منزلت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تناسب ندارد.