مسیحیان با مسلمانان بسیار دشمنی می ورزند، در حالی که طبق باور مسیحیان، عیسی را یهودیان به صلیب کشیدند. اما به مرور زمان، دمشنی بین یهود و مسیحیان، به دشمنی هر دوی آنان با مسلمانان تبدیل شد.
هزاران سؤال
#حقوق_کودکان_در_یهودیت_و_مسیحیت????
??حمایت از کودکان و حقوق کودکان واژه هایی هستند که در کتب تحریفی یهودیت و مسیحیت یافت نمیشوند برای مثال تنبیه بدنی کودکان جهت تأدیب امری است که کتاب مقدس به آن امر میکند و ضربههای چوبی که بر فرزندان زده میشود را باعث طهارت کودکان میداند:
1?از طفل خود تأدیب را باز مدار که اگر او را با چوب بزنی نخواهد مرد. پس او را با چوب بزن و جان او را از هاویه نجات خواهی داد.
??امثالسلیمان_باب23_آیه13و14
2?کسی که چوب را باز دارد، از پسر خویش نفرت میکند اما کسی که او را دوست میدارد او را به سعی تمام تأدیب مینماید.
??امثالسلیمان_باب13_آیه24
3?ضربه ای سخت از بدی طاهر میکند و تازیانهها به عمق دل فرو میرود.
??امثالسلیمان_باب20_آیه30
??????????????
??در حالی که اسلام بیش از مکتب های دیگر برای کودکان(فرزندان)حقوق قائل شده است.در اسلام وظیفه والدین حفظ حقوق کودکان است همچنین در آموزه های اسلامی تجاوز به حقوق کودکان مساوی است با خشمگین کردن خداوند برای مثال:
1?امام کاظم(ع) :
خداوند برای هیچ چیز به اندازه? تجاوز به حقوق زنان و کودکان خشمگین نمیگردد.
??مرآةالعقول_جلد21_صفحه87????
https://goo.gl/NKXNMk
2?امام صادق(ع):
فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا برای شما در هر بوسیدن درجهای در بهشت است.
??بحارالأنوار_جلد104_صفحه92????
بسم الله الرحمن الرحیم
هم? انبیاء به آمدن یک منجی که نجات دهند? مردم است بشارت داده اند. این بشارت ها در تورات و اناجیل دیده می شود. اغلب مسلمانان گمان دارند که منجی ادیان، همان امام زمان عج است. آنها توجه نمی کنند که آن منجی در واقع، یک نبی است. و چون امام زمان، پیامبر و نبی نیست پس ایشان شخص وعده شده در عهدین نخواهند بود.
ما در این بحث باید به دو موضوع بپردازیم:
1. اوصاف ماشیح (در تورات و اناجیل) بر حضرت رسول اکرم ص تطبیق می شود.
2. چرا حضرت رسول اکرم ص خودش به یکی از فرزندانش به نام مهدی وعده کرده است.
میشه خودکلمه ی ماشیح راتوضیح بفرمایید؟
اصل این کلمه، ماشیاه است؛ به معنی منجی.
متأسفانه با تغییر (هِی) به (حت) این کلمه را به ماشیح تبدیل کرده و معنای جدیدی به آن بخشیده اند و مدعی شده اند که ماشیح باید مسح شود.
در حالیکه ماشیاه رئیس جهان است و هیچ کس بالاتر از او وجود ندارد که بتواند او را مسح کند. اگر به موارد مسح در تورات نگاه کنید می بینید که مسح کردن همچون معارفه های امروی بوده که یک مقام بالاتر یک فرد جدید المقام را مسح و منصوب می کرده است.
بایست در وصف نخستین مخلوق خدا سخن بگوییم.
خداوند در ابتدای آفرینش، روح یک انسان را آفرید و او را رئیس جهان کرد. اقوام و امتهای جهان به واسط? انبیاء قومشان، مخلوق نخست را میشناختند. او در نزد یونانیان با نام لوگوس Logos (عقل کل) معروف بوده است. اقوام سامینژاد او را صوفیا (Sophia) مینامیدند که صوفیا نیز به معنای «عقل کل» آمده است. قوم یهود او را با نامها و القاب مختلفی میشناختند مانند: ماشیح (= منجی)(Messiah) ، روح خدا، بندة خدا، مخلوق اول، نور خدا، پادشاه یا رئیس جهان، رسول خدا و برگزیدة او، پیامبر وعدهشده از ذریة ابراهیم، نور چهرة خدا (وجه الله)، و خصوصیات عظیم دیگ
در سنت اسلامی هم می توان دید که حضرت رسول الله، همان است که در بقره/ 30 به عنوان «خلیفة الله» از او یاد شده است. و اذ قال ربَّک للملائکة إنی جاعل فی الارض خلیفةً ...
مطابق سور? آل عمران، خداوند از پیامبرانش پیمان می گیرد که دربار? رسول خدا ص در میان قوم خود سخن بگویند و مردم را به او مؤمن کنند:
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّنَ لَمَا ءَاتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ قَالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلىَ ذَالِکُمْ إِصْرِى قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشهَْدُواْ وَ أَنَا مَعَکُم مِّنَ الشَّهِدِینَ(81)
فَمَن تَوَلىَ بَعْدَ ذَالِکَ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْفَسِقُونَ(82)
أَ فَغَیرَْ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ(83)
سلام .اینکه فرمودید منظور از خلیفه در آیه 30 بقره ، پیامبر گرامی ما بودند ، صحیح است ؟
منظور جنس کلی انسان نبوده ؟ چون مورد اعتراض فرشتگان قرار گرفته .
در یک جمله بگویم که طبق برخی احادیث اعتراض فرشتگان به سبب تعلیمی بود که از معلم خود به نام عزازیل گرفته بودند. اما بعد که عزازیل به آدم ع سجده نکرد همه فهمیدند که او کافر بوده و لذا ابلیس و شیطان نام گرفت.
دو تفسیر رایج این است که خلیف? خدا، حضرت آدم ع بوده یا جنس بشری.
اما هر دو اشتباه است. زیرا حضرت آدم ع که عمر ابدی ندارد و لذا نمی تواند خلیفه باشد. ثانیاً جنس بشری هم نیست. چون پس مستخلفٌ عنه کیست؟ حیوان که مکلف نیستند!
خلیفه خدا در زمین، حضرت رسول الله است که به کمک دوازده فرزند خود که در حکم خود اویند، از ابتدا تا انتهای تاریخ بر هم? انسان ها حکومت دارند و شاهدان اعمال بشر هستند و در روز قیامت هم قسیم الجنة و النار خواهند بود.
ادام? بحث
هم? اقوام جهان دوست داشتند که پیامبر آخر از میان قوم خودشان باشد. لذا زرتشتی ها معتقد بودند که سوشیانت یک ایرانی است که از دریاچ? ساوه ظهور خواهد کرد. دریاچ? ساوه در شب میلاد نبی مکرم اسلام خشک شد.
یهودیان با تغییر ذبیح از اسماعیل به اسحاق مدعی شدند که پیامبر آخر از نسل اسحاق خواهد بود که جد ایشان است.
مسیحیان ادعا کردند که ماشیح یعنی پیامبر خاتم، حضرت عیسی است.
اما خداوند تقدیر فرموده بود که پیامبر خاتم از نسل پسر ارشد حضرت ابراهیم ع به دنیا بیاید. و خداوند برای اینکه اسماعیل پسر ارشد حضرت ابراهیم شود، همسر اولش ساره را نازا کرد.
آنطور که بنده احصاء کرده ام، حدود 70 خصلت در خصوص ماشیح در تورات و انجیلها موجود است. اغلب آنها بر حضرت عیسی تطبیق نمی شوند. یهودیان هم معتقدند که منجی مورد نظر آنها هنوز ظهور نکرده و حتی معنقدند که حدود 15 قرن تأخیر کرده است. زمانی را که آنها در تلمود برای ظهور ماشیح معین کرده اند حدود 530 میلادی است و این تاریخ دقیقاً چهل سال قبل از میلاد نبی مکرم اسلام ص است.
برخی بشارت های عهدین در خصوص ماشیح موعود/ حضرت رسول الله ص
1. مخلوق اول است (پیدایش 1/ 3 ـ امثال 8/ 22 ـ اشعیاء 40/ 22 ـ کولسیان 1/ 15)
2. نور خداوند (پیدایش 1/ 3 ـ اشعیاء 2/ 5 ـ حبقوق 3/ 4)
3. شاخ? خداوند (اشعیاء 4/ 2 ـ 53/ 2)
4. حکمت و عقل کامل (امثال 8/ 1 و 14 ـ اشعیاء 11/ 2 ـ لوقا 11/ 49)
5. واسط? خلقت موجودات (امثال 8/ 30 ـ یوحنا 1/ 3 و 10 ـ 1تیموتائوس 2/ 5 ـ کولسیان 1/ 16)
6. نبی است (تثنیه 18/ 18 ـ اعمال 3/ 22)
7. پادشاه جهان خواهد بود (مزمور 18/ 50 ـ 45/ 1 و 11)
8. رئیس جهان است (یوحنا 14/ 30 ـ 16/ 12)
9. سلطنت و حکومت ماشیح، پایدار خواهد بود (2سموئیل 7/ 12 ـ اشعیاء 9/ 6 و 7 ـ دانیال 7/ 14 ـ یوحنا 12/ 34)
10. نام او، عجیب است* (اشعیاء 9/ 6)
* باید توجه کرد که نام عیسی(ع) در یهود سابقه داشته است. نام عیسی(ع) که در عبری «یشوع» خوانده میشود با نام جانشین موسی(ع) ـ یوشع بن نون ـ معادل است.
بحث ماشیح تمام شدنی نیست. ولی دوستان می توانند بررسی کنند که این خصلت ها بر چه کسی تطبیق می شود:
28. به وسیلة او شالوم (= اسلام) و کلام خدا به ما میرسد (مزمور 147/ 14 و 15 - 29/ 11 - 56/ 4 و 5 ـ اشعیاء 11/ 10 ـ 26/ 3 و 12 ـ 52/ 7 ـ 72/ 3 تا 7 ـ ارمیاء 8/ 15)
29. به زبان غریب با یهود تکلم خواهد کرد (اشعیاء 28/ 10)
30. او وحی خدا را با گوش میشنود و با دهان تکلم میکند (تثنیه 18/ 18 ـ اشعیاء 59/ 21 ـ اعمال 3/ 22)
31. وحی او مقداری در اینجا و مقداری در آنجا نازل میشود [مکه و مدینه] (اشعیاء 28/ 10 و 13)
32. خداوند امورات خلایق را به او سپرده (یوحنا 3/ 35)
33. دارای مُهر نبوت است (دانیال 12/ ـ یوحنا 6/ 27 ـ 3/ 33)
34. از جنوب میآید (حبقوق 3/ 3) [«تیمان» کلم? عبری و به معنای جنوب است]
35. محبوب خدا است (اشعیاء 42/ 1 ـ یوحنا 3/ 35)
36. وجه الله (خروج 33/ 14 و 15 ـ اعداد 6/ 25 ـ مزمور 27/ 8 ـ 31/ 16 ـ 34/ 16 80/ 3 و 7 و 16 و 19 ـ اشعیاء 8/ 17 ـ 2قرنتیان 4/ 4 ـ فیلیپیان 2/ 6 ـ کولسیان 1/ 15)
50. حکومت او، جهانی است (مزمور 72/ 8)
51. اُمی (= درس ناخوانده) است (اشعیاء 40/ 13)
52. از نسل قیدار (پسر اسماعیل) است (اشعیاء 42/ 11)
53. در هر دو حضور روحانی و جسمانیاش، عادلان و صالحان را تقویت میکند (اشعیاء 11/ 4 ـ 66/ 15 و 16)
54. و شریران را عقوبت مینماید (مزمور 72/ 9 ـ اشعیاء 11/ 4 ـ 40/ 23 ـ 66/ 15 ـ زکریا 13/ 7 تا 9 ـ ملاکی 3/ 2 ـ یوحنا 16/ 8)
55. ناگهان به معبد اورشلیم، وارد خواهد شد (ملاکی 3/ 1) [سفر معراج]
66. آیین او تا پایان جهان باقی است (مزمور 110/ 4 ـ اشعیاء 9/ 6 ـ حبقوق 3/ 6 ـ یوحنا 14/ 16)
67. بعد از ماشیح، پسرش و سپس پسرِ پسرش جانشین وی خواهند شد (مزمور 72/ 1 ـ اشعیاء 59/ 21 ـ حزقیال 37/ 25)
68. ماشیح نخستین انسانی است که رستاخیز میکند (اعمال 26/ 23 ـ مکاشفه 1/ 5)
69. در قیامت بر مسند داوری مینشیند (متی 25/ 31 ـ رومیان 14/ 10 ـ 2قرنتیان 5/ 10)
70. ماشیح بر تمام انسانها داوری کرده، آنها را به بهشت و جهنم میفرستد (متی 25/ 31 تا 46 ـ 2تیموتاؤس 4/ 1)
اوصاف مختلف ماشیح نشان می دهد که او همانند حضرت موسی ع، با دشمنان خدا می جنگد و مؤسس شریعت جدیدی است. نسل و خانواده دارد و بعد از او فرزندانش حکومت خواهند کرد. و اینها بر حضرت عیسی که اصلاً ازدواج نکرد تطبیق نمی شوند. بلکه بر حضرت رسول الله مطابق می آیند.
ادام? سخن این است که حالا چرا خود حضرت رسول الله این وعده را به یکی از فرزندانش داده است. بنده در این خصوص مقاله ای نوشته ام که عزیزان را به مطالع? آن دعوت میکنم
سوال:
چرا خدا انسان مرده را یک راست به بهشت یا جهنم نمی برد و انسان را به برزخ می برد؟
جواب:
این کار به خواست خداوند است اما میتوان دلایلی چند برای این اراده الهی پیدا کرد.
اولا: به خاطر اینکه همه انسانها بر اساس حکمت الهی قرار است در صحرای محشر در یک زمان جمع شوند و خود این جمع شدن، حکمتی خاص و دارای فوایدی از جمله خجالت کفار و نشان دادن عظمت اهل بیت به خلایق و .. دارد.
ثانیا: برخی از انسانها، به خاطر سختی هایی که در برزخ و حد فاصل دنیا و قیامت میکشند، پاک میشوند و قدری از بار گناهانشان کاسته میشود و حتی گاه لیاقت استفاده از شفاعت اهل بیت و عفو الهی را پیدا میکنند. چنانکه در روایتی از امام صادق(ع) به این مسئله اشاره شده که در ما از برزخ و عذابهای آن برای شما میترسیم.
قلت لابی عبدالله: انی سمعت و انت تقول: کل شیعتنا فی الجنة علی ما کان فیهم. قال: صدقتک کلهم الله قی الجنة قال: قلت: جعلک فداک، ان الذنوب الکثیرة کبار! قال: اما فی القیامة فکلکم فی الجنة بشفاعة النبی المطاع او وصی النبی ولکنی و الله اتخوف علیکم فی البرزخ. قلت: و ما البرزخ: قال: القبر منذ حین موته الی یوم القیامه»( الکافی، ج 3، ص 242.)
یعنی من از شما شنیدم که می فرمودید: همه شیعیان ما در هر حالی که هستند، در بهشت قرار دارند. امام علیه السلام فرمودند: تصدیق می کنم، به خدا همه آنها در بهشت اند. عرض کردم: فدایت شوم، گناهان، فراوان و بزرگ اند! امام فرمودند: اما در قیامت، همه شما در پرتو شفاعت پیامبر –که فرمانبرداری شده است- یا جانشین او در بهشت هستید. اما به خدا نسبت به شما در برزخ هراسناکم! پرسیدم: برزخ چیست؟ فرمودند: عالم قبر است از زمان مرگ انسان تا روز قیامت.
و این روایت، حداقل نشان میدهد که در برزخ، انسانهای مومن به خاطر گناهانی که دارند، سختی هایی را باید بکشند تا لیاقت شفاعت اهل بیت را بیابند.
سوال:
در قضیه معراج رسول الله من خواندم و شنیدم که رسول الله آنقدر بالا رفتند که فقط یک پرده با خالق اعظم فاصله داشتند. حالا این سوال پیش میاد مگر خداوند قائل به مکانه که رسول الله فقط یک پرده باهاش فاصله داشته باشه ؟
جواب:
تعابیری که در این آیات شریفه(مربوط به معراج) وارد شده است، بیشتر به صورت کنایی و به جهت کمبود الفاظی است که بتوان با آن، حقیقت شهود و نزدیکی عرفانی را بیان کرد.(تفسیر نمونه، ج22، ص492و 493) همین حالت در روایاتی که به بیان این داستان میپردازد نیز جریان دارد. چنانکه از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند هل رأیت ربک؟:" آیا پروردگارت را هرگز دیدهاى"؟! در پاسخ فرمود: رأیته بفؤادى:" من او را با چشم دل دیدهام"!(بحار الانوار، ج 18، ص287( ذیل مباحث معراج).)
در پی قتل سه دانشجوی مسلمان در شمال شرق ایالاتمتحده، کاخ سفید و رسانهها ترجیح دادند که مقابل این اقدام وحشیانه سکوت کنند.
موج اسلام هراسی که طی هفتههای اخیر به دنبال ماجرای مشکوک حمله به مجله فکاهی هتاک به ساحت مقدس نبی مکرم اسلام در پاریس شدت گرفته بود. در «چپل هیل» آمریکا بار دیگر خود را نشان داد.
شامگاه روز سهشنبه، سه دانشجوی آمریکایی مسلمان، 23 ساله، 21 ساله و 19 ساله (زن، شوهر و خواهر) در نزدیکی دانشگاه «کارولینای شمالی» در «چپل هیل» مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.کشتهشدگان، دو خواهر فلسطینی به نامهای «رزان» و «یسر» همراه با یک پسر اهل سوریه به نام «ضیآء برکات» بودند.
قاتل فردی به نام «کریگ استفن هیکس» 46 ساله است که مدام در صفحه فیسبوک خود مطالب ضد اسلام و مسلمانان به اشتراک میگذاشته و عقاید ضد اسلام و نژادپرستانه داشته و پس از ارتکاب جرم نیز با خونسردی تمام خود را به پلیس معرفی کرده و از اقدام خود بسیار خرسند بوده است. این فرد پیش از این در مطلبی در صفحه شخصی خود در فیسبوک علیه مسلمانان و حتی مسیحیان مطالبی منتشر کرده و تنها راه حل مشکل خاورمیانه را «الحاد» دانسته بود.
اما این جنایت هولناک با سکوت گسترده از سوی دولت آمریکا و رسانههای خبری این کشور مواجه شد. این جنایت و بالتبع سکوت رسانهها و مقامات غربی در مورد آن، واکنش بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و افکار عمومی را در پی داشته است.
در فیسبوک و توئیتر نیز صفحاتی برای اعتراض به این جنایت ایجاد شده است و بسیاری از کاربران در مورد این سه جوان مسلمان نوشتهاند: «عزیزان ما، برکات، یسر و رزان به سوی پروردگارشان رفتند» یا «آنها در زندگی و مرگشان نمونه بودند».
از شخصیتهای برجستهای که در صفحه توئیتر خود به این نوع رفتار رسانههایی چون «بی.بی.سی» «سی.ان.ان» و «فاکس نیوز» اعتراض کرده، دکتر «مدس گیلبرت» پزشک معروف نروژی که در جنگ غزه بسیار شهرت یافت، است. وی نوشت: 3 جوان در آمریکا مردند، نه تظاهراتی شد نه اعتراضی، البته هیچ اهمیتی ندارد، چرا که آنان مسلمان بودند.
مقامات انجمنهای مسلمان در آمریکا نیز بر این باورند اگر قربانیان جنایت «چپل هیل» مسلمان نبودند و برعکس قاتل آنها یک مسلمان بود، اخبار این حادثه به گونه دیگری توسط رسانههای آمریکایی پوشش داده میشد.
روزنامه ایندیپندنت نیز با اشاره به قتل سه مسلمان آمریکایی نوشت: تنها به دلیل مسلمان بودن مقتولان، رسانههای جهان به خوبی این خبر را پوشش ندادند.
به نوشته ایندیپندنت، از آنجایی که مقتولان مسلمان بودند، پوشش خبری این اتفاق تنها توسط تعداد معدودی از رسانهها انجام گرفت. نویسنده ایندیپندنت در ادامه میپرسد آیا زندگی مسلمانان بیاهمیت و خون مسلمانان ارزان است و چرا توجه رسانهای به مسلمانان قربانی جنایت، اینقدر کم است.
پایگاه تحلیلی «آبزرور» نیز در یادداشتی درباره این جنایت نوشت: اگرچه بدون شک آقای هیکس- قاتل- مسئول این قتلهای فجیع است ولی تنها مقصر این فاجعه نیست. بخشی از تقصیر این ماجرا و دیگر جرمهای بر مبنای نفرت که به طور عمده علیه مسلمانان رخ میدهد، بر دوش مصون از مجازات بودن گفتمانی است که مسلمانان را در نظر عموم، شرور و اهریمنی معرفی میکند.
آبزرور مثالهای بسیاری از مقامات آمریکایی میآورد که در آن افراد بدون دغدغه، تخم نفرت علیه اسلام و مسلمانان را در جامعه آمریکا کاشتهاند و یادآور میشود که در این جنایت فجیع، تمام این افراد میبایست سرزش شوند.
نویسنده یادداشت این طور ادامه میدهد که «از قتل «چپل هیل» شگفتزده نمیشوم. با توجه به «اسلامهراسی» در داخل کشور و همگام با آن افزایش «تندروی خشونتآمیز» در خارج از کشور، آماده حملات اینچنینی بودم.»
روزنامه القدس العربی چاپ لندن نیز در واکنش به این جنایت از قول خالد بیضون استاد دانشکده حقوق دانشگاه کالیفرنیا نوشت: «مسلمانان در صدر اخبار قرار دارند آن هم زمانی که کافی است ماشه را فشار دهند اما وقتی قربانی میشوند خبری از آنها نیست».
مقامات آمریکایی برای برخورد با واقعه قتل این سه دانشجوی مسلمان و رهایی از اتهام اسلامستیزی خود، دو ادعای بیاساس را مطرح کردهاند، یکی اینکه قاتل اساسا بیدین بوده و اسلام و مسیحیت را قبول نداشته، دوم اینکه نزاع بر سر پارک خودرو بوده است!! و این در حالی است که پدر قربانیان جنایت «چپل هیل» در یک کنفرانس خبری با رد این ادعاها گفت: هیچ بحثی در مورد پارک وجود نداشته است. جنایت رخ داده، بر سر نفرت نژادی بوده است و چون فرزندان من مسلمان بودند، کشته شدهاند.
اعتراضات
همزمان با سکوت خبرگزاریهای غربی درباره قتل این سه جوان مسلمان صدها تن از ساکنان واشنگتن برای ابراز همدردی با خانواده سه دانشجوی مسلمان کشتهشده در ایالت کارولینای شمالی و اعتراض به بیعدالتی صورتگرفته تجمع برگزار کردند.
در واشنگتن، پنجشنبهشب صدها نفر از ساکنان واشنگتن با در دست داشتن شمع برای سه مسلمان کشتهشده در ایالت کارولینای شمالی مراسم یادبود برگزار و در آن قتلعام این سه نفر را محکوم و به صورت خاموش اعتراض کردند.
به گزارش تسنیم، در این تجمع اعتراضی خاموش مردم دستنوشتههایی به همراه داشتند که روی آن نوشته شده بود: «اسلام دشمن نیست»، «علیه توهین به اسلام بایستید»، «قلب ما برای شما شکست، روح شما شاد باشد» و «من تقاضا دارم که تمام سفیدپوستان این عمل تروریستی را محکوم کنند».
عصر پنجشنبه مردم انگلیس نیز در اعتراض به نحوه پوشش خبر کشتار این سه دانشجو توسط بیبیسی در مقابل دفتر این شبکه در لندن به تظاهرات پرداختند.
سازماندهندگان این تظاهرات به نحوه پوشش خبر کشتار چپل هیل در کارولینای شمالی معترض بوده و اعلام کردند که بیبیسی در مقایسه با پوشش حوادث شارلی ابدوی پاریس، سکوت پیشه کرده است.
صدها فلسطینی نیز صبح جمعه با تحصن در برابر دفتر سازمان ملل متحد در شهر غزه قتل وحشتناک سه دانشجوی مسلمان را محکوم کرده و خواستار محاکمه قاتل شدند.
نمایندگان اقلیتهای مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی، ششم بهمن ماه با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. متن کامل بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به شرح زیر است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
ما از اسلام آموختهایم که باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد؛ این حکم اسلام به ما است. آنچه امروز در دنیا مشاهده میشود، این است که قدرتها و دولتهای مدّعی انصاف و عدالت، هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایره سیاستهای تنگ و محدود و ظالمانه خودشان ملاحظه و مراعات نمیکنند. شما امروز میبینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام میگیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانها آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند! یعنی حقیقتاً اینجوری است. همین فیلم «تکتیرانداز»(1) که حالا سروصدایش بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق میکند یک جوانِ مثلاً فرض کنید مسیحی یا غیرمسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمیآید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را؛ آنطور که نقل کردند، ما که این فیلم را ندیدیم. این روش روشِ مورد پسند اسلام نیست؛ اسلام معتقد است به انصاف. امیرالمؤمنین (علیهالصّلاه والسّلام) در آن قضیه حمله به [شهر انبار(2)] میفرماید: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لَیدخُلُ المَرأَه المُسلِمَهًْ وَ الاُخرَی المُعاهِدَه؛ من شنیدهام این افرادی که حمله کردند به این شهر، وارد خانه زن مسلمان و زن غیرمسلمان - معاهده یعنی یهود و نصارایی که پیمان دارند و در زیر سایه حکومت اسلامی زندگی میکنند - میشوند و «یأخُذُ حِجلَها» و اذیت میکنند اینها را، آزار میکنند، ظلم میکنند. بعد حضرت میفرمایند که اگر مسلمان از این غم بمیرد، مورد ملامت نیست! ملاحظه میکنید، این امیرالمؤمنین [است]. اگر مسلمان از غصّه این بمیرد که سپاهیان دشمن و غارتگران، وارد خانه یک زن غیرمسلمان شدند و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند و دستبند او را و حِجِل(3) او را گرفتند، ملامت نباید بشود؛ ملامت نمیشود. نظر اسلام این است. ما امیدواریم انشاءالله بر همین روال حرکت کنیم و پیش برویم.
و خاطرات خوبی هم داریم. من غالباً به منازل شهدای ارامنه و آشوری که رفتهام - که امسال هم خوشبختانه موفّق شدم منزل چند شهید ارمنی رفتم - میبینم اینها نسبت به کشورشان احساس تعهّد میکنند؛ یعنی واقعاً متعهّدانه رفتار کردند. زمان جنگ هم من یادم است که عدّهای از همین مسیحیان ارمنی آمدند اهواز؛ من در فرودگاه دیدم یک جماعتی نشستهاند، گفتم اینها چهکسانی هستند؟ گفتند اینها ارامنهاند، دارند میآیند جبهه برای کارهای صنعتی - ارامنه در کارهای صنعتی و فنّی و ماشین و این چیزها مسلّطند - و برای کمک و خدمت. آمدند؛ مرحوم چمران اینها را به کار گرفت. مبالغی اینها زحمت کشیدند، خدمت کردند، کار کردند و کسانی هم شهید شدند.
یکی از [اعضای] این خانوادههای ارمنی که من همین هفته پیش رفتم منزلشان، پسرش سرباز بوده؛ گفت سربازیاش تمام شد و ناراحت بود که جنگ هنوز هست؛ [میگفت] من سربازیام تمام شده و چه کار کنم. بعد گفت اتّفاقاً اعلام کردند مثلاً آن کسانی که سربازی رفتند، چند ماه - سه ماه یا فلان قدر - بیایند مجدّداً جبهه. گفت این خوشحال شد؛ خوشحال شد که باز دوباره فراخوانی کردند؛ آمد و رفت جبهه و بعد هم شهید شد، جسدش را آوردند؛ یعنی اینجور احساساتی را انسان در بین هممیهنان غیرمسلمان ما در کشور مشاهده میکند. خب تلاش کردند. و امیدواریم که نظام اسلامی بتواند به وظایف خودش در این زمینهها عمل کند؛ آنها هم حقیقتاً نسبت به کشور با تعهّد به معنای واقعی کلمه رفتار کنند.
این رفتارهای جمهوری اسلامی را هم در خارج منعکس کنید؛ یعنی واقعاً بدانند، بفهمند در دنیا و دنیای مسیحیت بداند که در کشور اسلامی اینقدر رواداری نسبت به غیرمسلمانها هست؛ این رواداریای که آنجاها وجود ندارد. و چقدر شما شنیدهاید مثلاً در آلمان، جوانهای نئونازی - که حالا افتخار میکنند که نازیاند؛ اسمشان را گذاشتهاند «نئونازی» - حمله میکنند به یک مشت مسلمان، به مسجد مسلمانها؛ میزنند، میکشند، تعقیب درست و حسابیای هم نمیشوند؛ ما هم نشنفتهایم. یا آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه(4) داشته، بهخاطر حجابش میزنند میکشند و هیچکس اصلاً دنبال هم نمیکند؛ حالا گفتند یک مجازاتی [کردند]؛ آدم فکر نمیکند که خیلی جدّی اینها تعقیب میشود؛ واقعاً تعقیب هم نمیکنند. در جاهای دیگر هم همینجور؛ در آمریکا و جاهای دیگر و کشورهای دیگر هم متأسّفانه همینجور است؛ که خب، اینها مدّعی حقوق بشر هم هستند! اینها را مقایسه کنند با آنچه در ایران میگذرد. این چنین چیزی در ایران سابقه ندارد؛ یعنی در دوران اسلامی و جمهوری اسلامی، تعرّض به غیرمسلمان از سوی مسلمانها هیچ سابقهای ندارد. همان جوان حزباللّهی تند و داغ هم هرگز به خودش اجازه نمیدهد که به یک غیرمسلمانی تهاجم و حمله بکند و مانند اینها. امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شماها و به ما توفیق بدهد که بتوانیم وظایفمان را انجام بدهیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» از ژانویه سال 2015 اکران شده است. این فیلم براساس کتابی به همین نام نوشته «کریس کایل» ساخته شده و داستان زندگی واقعی نویسنده کتاب است که سرباز نیروی دریایی آمریکا بوده و به مرور تبدیل به ماشین آدمکشی ارتش آمریکا میشود و رکورد بیشترین کشتن در جنگ بهعنوان تکتیرانداز را از آن خود میکند! این فیلم در چند بخش، نامزد دریافت جایزه اسکار شده است.
2) نهجالبلاغه، خطبه 27 (با کمی تفاوت) 3) خلخال 4) روبنده
نام کتاب: 40 حدیث فرزند بیشتر
ناشر: انتشارات زائر (آستان مقدس حضرت معصومه علیها السلام)
گردآوری و ترجمه: احمد رمضانی
قطع: جیبی
تعداد صفحه: 64 صفحه
تلفن دفتر مرکزی انتشارات: 32940853-025 جناب آقای رضوان طلب/جناب آقای دربانی
تلفن فروشگاه زائر: 37745651-025 و 35175361-025
پژوهشکده علامه طباطبایی(ره) وابسته به آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها،
کتاب «40 حدیث فرزند بیشتر» را منتشر کرد.
پژوهشکده علامه طباطبایی در قم، کتاب «40 حدیث فرزند بیشتر» را منتشر کرد.
حجتالاسلام والمسلمین علی اشرف عبدی، مدیر پژوهش پژوهشکده علامه طباطبایی(ره) در گفتوگو با گفت:
در راستای سخنان مقام معظم رهبری و توصیه ایشان مبنی بر ترویج ازدیاد نسل، این پژوهشگاه اقدام به تالیف و انتشار کتابی با عنوان «40 حدیث فرزند بیشتر» کرده است. این کتاب را انتشارات زائر(آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها) منتشر کرده است.
وی ادامه داد: این کتاب در 64 صفحه و به قلم احمد رمضانی تدوین شده و در آن بر ضرورت ازدیاد نسل بر مبنای احادیث شریف تاکید شده است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در عهد عتیق
در عهد عتیق بشارت های بسیاری وجود دارد. در میان آنها، مواردی هست که در طول تاریخ تنها بر پیامبر اکرم (ص) قابل تطبیق است. از این نمونه است آنچه در خطاب به حضرت موسی (ع) در سفر تثنیه از عهد عتیق آمده است: «نبیی را از برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را در دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت و هر کسی که سخنان مرا، که او به اسم من می گوید، نشنود من از او مطالبه خواهم کرد.» (تثنیه، 18:18 و 19) مسیحیان به بیانی که در کتاب اعمال رسولان آمده است، مصداق این بشارت را حضرت عیسی مسیح (ع) می دانند. (اعمال رسولان، 3:22)
نقد درونی :
در این عبارت چند خصوصیت مهم برای «پیامبر موعود» وجود دارد که قابل تأمل و بررسی است:
الف. پیامبری نظیر موسی (ع)
مسیحیان این عبارت را بر حضرت عیسی (ع) تطبیق می دهند. حضرت عیسی مسیح (ع) چند شباهت با حضرت موسی (ع) داشت: 1ـ هر دو یهودی بودند. 2ـ هر دو پیامبر بودند. ظاهرا این دو خصوصیت برای «نظیر موسی» بودن کافی نیست; زیرا اگر حضرت عیسی (ع) با داشتن این دو شباهت، نامزد این بشارت باشد، هر کدام از انبیای بنی اسرائیل پس از حضرت موسی (ع) نیز همین دو خصوصیت را داشته اند و حضرت یوشع، سلیمان، اشعیا، یحیی (ع) و برخی دیگر از این بزرگواران نیز هم یهودی بوده اند و هم پیامبر، اما کسی این بشارت را بر آنها تطبیق نکرده است.
دلایل شباهت پیامبر اکرم (ص) به حضرت موسی (ع)
از سوی دیگر، دلایلی وجود دارد که حضرت عیسی (ع) «نظیر موسی» نبود، بلکه تنها پیامبر اکرم (ص) «نظیر موسی» بودند:
1ـ طبق اعتقاد مسیحیان، حضرت عیسی (ع) خداست! او یکی از اقنوم های سه گانه اقدس است! اما حضرت موسی (ع) نزد آنان از مقام الوهیت برخوردار نبود، او تنها پیامبر خدا بود. پیامبر اکرم (ص) نیز با معجزه جاوید خود (قرآن) فقط پیامبر بود. پس نظیر موسی است.
2ـ طبق اعتقاد مسیحیان، حضرت عیسی (ع) برای گناهان بشریت بر صلیب مرد و دفن گردید، ولی پس از سه روز به آسمان ها رفت. او قیام پس از مرگ داشت و این حادثه مهمی در زندگی حضرت عیسی مسیح (ع) به شمار می رود. اما حضرت موسی (ع) اینگونه نمرد و به آسمان ها نیز نرفت. پس حضرت عیسی مسیح (ع) «نظیر موسی» نبود. در مقابل، پیامبر اکرم (ص) همانند حضرت موسی (ع) از دنیا رفت.
3ـ حضرت موسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) در یک روند طبیعی و عادی، در اثر مباشرت طبیعی یک زن و مرد به دنیا آمدند. اما حضرت عیسی (ع) با معجزه خاصی خلق شد. انجیل متی درباره ولادت حضرت عیسی(ع) چنین آورده است: «اما ولادت عیسی مسیح چنین بود که چون مادرش مریم به یوسف نامزد شده بود قبل از آنکه با هم آیند او را از روح القدس حامله یافتند.» (متی، 1:18). لوقا در این باره چنین نوشته است: «پس فرشته نزد او داخل شده، گفت: سلام بر تو ای نعمت رسیده، خداوند با تو است و تو در میان زنان مبارک هستی. اینک حامله شده پسری خواهی زایید و او را عیسی خواهی نامید... مریم به فرشته گفت: این چگونه می شود و حال آن که مردی را نشناخته ام; فرشته در جواب وی گفت: روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند...; زیرا در نزد خدا هیچ امری محال نیست.» (لوقا، 1:28، 31، 34، 35، 37)
قرآن کریم نیز خلقت حضرت عیسی (ع) را با شکوه هر چه تمام تر، چنین بیان کرده است: «اذ قالت الملائکة یا مریم ان الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیها فی الدنیا و الآخرة و من المقربین؛ آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را به کلمه ای از جانب خود که نامش مسیح عیسی بن مریم است مژده می دهد که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی ] با مردم سخن می گوید و از صالحان است.» (آل عمران/ 45) «قالت رب انی یکون لی ولد و لم یمسسنی بشر قال کذلک الله یخلق ما یشاء اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون؛ مریم گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندی باشد حال آن که دست بشری به من نرسیده است؟ فرمود: این چنین [است که] خدا آنچه بخواهد می آفریند، و چون کاری را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش، پس موجود می شود.» (آل عمران/ 47) بنابراین، حضرت عیسی (ع) تولدی همانند حضرت موسی (ع) نداشته است. پس نظیر او نیست.
4ـ حضرت موسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) هم پدر داشتند و هم مادر، همچنین تشکیل خانواده دادند و دارای فرزندانی نیز گردیدند. اما حضرت عیسی (ع) فقط مادر داشتند و خلقت ایشان همانند خلقت حضرت آدم (ع) بود، تا پایان عمر هم تشکیل خانواده ندادند و مجرد باقی ماندند. پس او «نظیر موسی» نبودند.
5ـ حضرت موسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) نزد مردم خود پذیرفته شدند. شکی نیست که یهود مزاحمت های فراوانی برای حضرت موسی (ع) ایجاد کردند و در دوران سرگردانی در بیابان پیوسته بهانه جویی می کردند. اما در عین حال، حضرت موسی (ع) را به عنوان پیامبری الهی قبول داشتند. به نحو مشابهی، قریش عرصه را بر پیامبر اکرم (ص) در مکه تنگ گرفتند و آن حضرت پیوسته مورد اذیت و آزار آنها بودند تا پس از سیزده سال از محل تولد خود به مدینه هجرت کردند، اما پیش از رحلت، تمام ملت عرب او را به عنوان پیامبر قبول داشتند. ولی بر اساس اناجیل موجود، یهود حضرت عیسی (ع) را نپذیرفتند «او در جهان بود... جهان او را نشناخت. به نزد خاصان خود آمد و خاصانش او را نپذیرفتند.» (یوحنا، 1:10 و 11) و در نهایت، او را دستگیر نمودند و تسلیم فرماندار رومی کردند. حتی امروز پس از دو هزار سال، ملت یهود حضرت عیسی (ع) را رد می کنند و قبول ندارند. بنابراین، حضرت عیسی (ع) «نظیر موسی» نبود.
6ـ حضرت موسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) پیامبر بودند و در عین حال، حکومت و رهبری جامعه را نیز برعهده داشتند، وحی الهی را دریافت می کردند و بر اساس آن، به ارشاد و راهنمایی مردم می پرداختند. علاوه بر آن، حاکم بر مردم نیز بودند. حضرت موسی (ع) همچون سلطان مقتدری فرمان می راند و (به اصطلاح) حیات و مرگ قوم در دستش بود. او دستور داد مردمی را که حرمت روز سبت را شکسته بود و در آن روز، هیزم جمع کرده بودند سنگسار کنند. (اعداد، 15:32، 36)
کم نبود گناهانی که مرتکبان آنها به مجازات مرگ محکوم می شدند و حضرت موسی (ع) دستور اجرای حکم الهی صادر می کردند. به نحو مشابهی، حضرت محمد (ص) نیز از چنین قدرتی برخوردار بودند. اما متأسفانه همه انبیا (ع) فرصت اجرای فرامین الهی را نیافتند. افراد بسیاری بودند که از موهبت نبوت برخوردار بودند، اما هرگز فرصت اجرای فرامین الهی را پیدا نکردند. حضرت عیسی (ع) نیز از این دسته بودند. ایشان نه تنها حکومت عام پیدا نکردند، حتی به اعتقاد مسیحیان شاگردان بسیار نزدیک و حواریونشان نیز به ایشان خیانت ورزیدند، او را دستگیر نمودند و تسلیم فرماندار رومی کردند. آن ها او را به سخریه گرفتند، آب دهان بر رویش انداختند، بر صورت او سیلی زدند و حتی او را عریان ساختند، لباس قرمزی بدو پوشانیدند، تاجی از خار بافتند و بر سرش گذاشتند و استهزا کنان به او گفتند: ای پادشاه یهود. در نهایت نیز او را به دار کشیدند. (انجیل متی باب 26) بنابراین، حضرت عیسی (ع) «نظیر موسی» نبود.
7ـ حضرت موسی (ع) و پیامبر اکرم (ص)، هر کدام شریعت جدیدی آوردند. حضرت موسی (ع) علاوه بر «ده فرمان»، شریعت جامعی برای هدایت قوم بنی اسرائیل آوردند. پیامبر اکرم (ص) نیز در بین مردمی که غرق در جهل و وحشیگری بودند مبعوث شدند و آنها را از حضیض ذلت به اوج عزت رسانیدند. ایشان مصدق و مهیمن تعلیمات انبیای سلف (ع) بودند، ولی در عین حال، شریعت جدیدی آوردند. اما حضرت عیسی (ع) شریعت جدیدی نیاوردند و بر اساس نقل اناجیل فرمودند: «گمان مبرید آمده ام تا تورات یا صحف انبیا را باطل سازم، نیامده ام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم; زیرا هر آینه به شما بگویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.» (متی، 5:17)
همچنین در انجیل لوقا آمده است: «آسان تر است که آسمان و زمین زایل شود از آنکه یک نقطه از تورات ساقط گردد.» (لوقا 16:17) بنابراین، حضرت عیسی (ع) «نظیر موسی» نبود و تنها پیامبر اکرم (ص) در تمام این موارد «نظیر موسی» بودند.
پیامبران الهی
ب. از میان برادران ایشان
کتاب مقدس از حضرت ابراهیم (ع) به عنوان دوست و خلیل خدا یاد می کند. حضرت ابراهیم (ع) دو همسر به نام های ساره و هاجر داشت. هاجر اولین پسر حضرت ابراهیم، اسماعیل (ع)، را به دنیا آورد. در این زمان، حضرت ابراهیم (ع) هشتاد و شش ساله بودند. (پیدایش، باب 16) هنگام عهد خدا با حضرت ابراهیم (ع)، حضرت اسماعیل (ع) یگانه فرزند ایشان بود. (پیدایش، 17:15 ـ 1) همسر دیگر حضرت ابراهیم، ساره، نیز در ایام پیری حامله شد و پسری زایید و حضرت ابراهیم (ع) نام او را اسحاق نهادند. در آن هنگام، حضرت ابراهیم (ع) صد ساله بودند. (پیدایش، 21:2 ـ 5)
عهد عتیق فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق را در مقابل یکدیگر با هم برادر خوانده است. (پیدایش، 16:12 و 25:18) فرزندان اسحاق یهودی و فرزندان اسماعیل عرب زبان بودند. حضرت محمد (ص) از نژاد اسماعیل، فرزند اول ابراهیم خلیل الله (ع)، بود که خداوند او را از میان برادران اسرائیل (یعنی از نژاد اسماعیل) برگزید و این دقیقا همان چیزی است که در خطاب به حضرت موسی (ع) آمده است. (تثنیه، 18:18) قابل توجه است که در ترجمه های جدید، که به نام ترجمه تفسیری از سوی کلیساها انتشار یافته است، در این عبارات، لفظ «از میان برادران» ایشان را حذف کرده اند.
ج. خداوند کلام خود را در دهان او گذاشت
در کتاب اشعیای نبی (ع) چنین آمده است: «و آن طومار را به کسی که خواندن نداند، داده، گویند: این را بخوان و او می گوید: خواندن نمی دانم.» (اشعیا، 29:12) پیامبر اکرم (ص) چهل ساله بودند که در غار حرا، در شب بیست و هفتم ماه رجب، جبرئیل امین ایشان را با زبان مادریشان مورد خطاب قرار داد و فرمود: بخوان، او فرمود: من خواندن نمی دانم. به او گفته شد: به نام خداوند کریم خود بخوان. (علق/ 1- 5) این چنین فرشته وحی، کلمات الهی را بر دهان مبارک پیامبر (ص) گذاشت و ایشان نیز به همان صورتی که به ایشان وحی و القا شده بود، تکرار کردند و به مردم ابلاغ نمودند. در قرآن کریم، سوره های متعددی وجود دارد که با کلمه «قل» آغاز شده اند. همچنین آیات فراوانی وجود دارد که در ابتدای آنها کلمه «قل» وارد شده است. تمام اینها نشانگر آن است که فرشته وحی کلام الهی را بر دهان حضرت رسول (ص) گذاشته است. آن حضرت مکتب ندیده بودند و در تمام عمر شریف خود هرگز قلم به دست نگرفتند. معلم او فقط قادر توانا بود: «و ما ینطق عن الهوی* ان هو الا وحی یوحی* علمه شدید القوی؛ و از روی هوس سخن نمی گوید. نیست این سخن جز وحیی که نازل می شود. او را [آن فرشته] بس نیرومند آموخت.» (نجم/ 3- 5)
منـابـع
کتاب مقدس- ترجمه تفسیرى- انجمن بین المللى کتاب مقدس- 1995م
آبراهام ا. کهن- گنجینه اى از تلمود- ترجمه امیرفریدون گرگانى- صفحه 302
ویل دورانت- تاریخ تمدن- جلد 3 صفحه 708- 709
محسن پورمحمّد- مقاله پیامبر اکرم در عهدین- سایت باشگاه اندیشه
یأجوج و مأجوج انسان نیستند؛ بلکه موجوداتی از جن یا نسناس یا طائفه ای دیگر هستند :
قائلان به این نظر دلایل روایی و عقلی برای خود دارند:
می گویند:
حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ ینْسِلُونَ(الأنبیاء/96)
تا آن زمان که «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آن ها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور میکنند.
احادیث :
1- در کافى (روضه 220) بسندش از ابن عباس، گفت: پرسش شد امیر المؤمنین علیه السّلام از خلق، فرمود: خدا 1200 در خشکى آفریده و 1200 در دریا و 70 جنس از آدمیزاده، و همه مردم فرزند آدمند جز یأجوج و مأجوج.
آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج4، ص: 90منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور