سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزاران سؤال

93717

 

تحریف مسیحیت

دلایل تحریف انحیل و دین مسیحیت چیست؟

 

پاسخ

 

راه شناخت تحریف انجیل دو راه است:

 الف: از طریق قرآن کریم: و این برای کسانی است که حقانیت قرآن کریم را به عنوان یک کتاب آسمانی پذیرفته  اند و این کتاب خبر از تحریف انجیل می   دهد که قرآن هم عقاید موجود در اناجیل مانند تثلیث و ابن لله بودن مسیح و... را انکار می کند و هم در سوره مائده آیه 14 بیان می کند که بخشی از انجیل واقعی، به وسیله مسیحیان به فراموشی سپرده شده است.

ب: از طریق مراجعه به مصادر و منابع و مدارک تاریخی و نقلی: حقیقت آن است که انجیل نازل بر حضرت عیسی (ع) به دست رومیان از بین رفت و مدت مدیدی مسیحیان بدون کتاب آسمانی به سر بردند تا بعدها حواریون و بعضی از مسیحیان به جمع آوری شنیده ها و نقل های سینه به سینه پرداخته و مقدار زیادی از انجیل فراهم آمد که به اعتراف خود مسیحیان هیچ یک از این روایات مختلف صورت اصلی انجیل نازل شده بر حضرت عیسی (ع) را به طور کامل ترسیم نمی کنند بعضی از این انجیل ها از سوی رهبران مسیحی تحریم شد و از دسترس عموم مردم کنار ماند و پنهان گردید مانند انجیل برنابا، اندریو، برتلما، جمیس و... و تنها چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا به عنوان اناجیل (و نه انجیل) معتبر و مجاز معرفی شدند. و فاصله این اناجیل با انجیل اصلی امر روشنی است و در این زمینه می توانید به کتابهای:

 

مقایسه ای میان تورات انجیل، قرآن و علم دکتر موریس بوکای ترجمه مهندس ذبیح الله دبیر و تفسیر المیزان ج 3 ذیل آیات 79 ـ 70 آل عمران تحت عنوان بحث تاریخی پیرامون تورات و انجیل مراجعه فرمایید که در کتاب دوم بخشی از تناقضهای اناجیل موجود را بیان کرده است و بخشی از آن را که با تعالیم قرآن در تضاد است را نیز گوشزد نموده است.



تحریف مسیحیت

نمونه ‏هایى از تحریف در کتاب مقدس‏
در کتاب مقدس به مواردى از مصادیق تحریف برمى‏خوریم. در ذیل به برخى از آنها اشاره می شود. آشنایى با این موارد مى‏تواند زمینه‏هاى پژوهش بیشتر را فراهم کند:
1. در سِفر «پیدایش» مى‏خوانیم: «بعد از این ایام که خدا ابراهیم(ع) را امتحان کرد، به او گفت: اى ابراهیم. عرض کرد: لبیک. گفت: «اکنون پسر خود را که یگانه فرزند تو است و او را دوست مى‏دارى، یعنى «اسحاق» را بردار و بر زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکى از کوه‏هایى که به تو نشان مى‏دهم به عنوان هدیه سوختنى، قربانى کن». پیدایش، 22 : 1.
در این متن که مربوط به جریان ذبح کردن یکى از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) به دست او است، پس از عبارت «یگانه فرزند»، عبارت «یعنى اسحاق» قرار گرفته است. در حالى که عبارت صریح عهد عتیق، وعده تولد اسحاق را سیزده سال پس از اسماعیل مى‏داند و تا چهارده سالگى تنها فرزند ابراهیم است. پس در اینجا تحریفى صورت گرفته و عبارت «یعنى اسحاق» بعداً به متن عهد عتیق اضافه شده است. همان، 17 : 25 و 18 : 1
اما انگیزه این تحریف چیست؟ در اعتقاد یهودیان که به مسیحیان هم انتقال یافته است، «مسیّا» یعنى همان پیامبر موعود باید از نسل اسحاق باشد و از سوى دیگر، شخص موعود از نسل شخص «مذبوح» است. تنها در صورتى که اسحاق همان شخص مذبوح باشد مى‏توان موعود امم را از نوادگان اسحاق دانست و تنها در این صورت است که سیادت بنى اسرائیل و اندیشه برترى یهود تثبیت مى‏شود و مسیحیان با استناد به همین متن، عیسى(ع) را که از نوادگان اسحاق است، موعود امم دانسته‏اند. و اگر مشخص شود که مذبوح اسماعیل بوده نه اسحاق، زیربناى بسیارى از اعتقادات یهود و مسیحیت تخریب مى‏گردد.
2. انجیل متى، عیسى(ع) را از فرزندان سلیمان‏بن داود(ع) مى‏داند. انجیل متى، 1 : 6. در حالى که وى در انجیل لوقا فرزند ناتان‏بن داود معرفى شده است. انجیل لوقا، 3 : 31.
3. در انجیل متى، عیسى(ع) اعلام مى‏کند که پس از مصلوب شدن سه شبانه روز در زمین مدفون خواهد ماند: «زیرا هم چنان که یونس سه شبانه روز در شکم ماهى ماند، پسر انسان نیز سه شبانه روز در شکم زمین خواهد بود». انجیل متى، 12 : 40.
در حالى که اناجیل دیگر مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از سپیده یکشنبه، یعنى حداکثر یک روز و دو شب مى‏دانند. ر.ک : انجیل متى، 27 : 57 و 28 : 1 ؛ انجیل مرقص، 15 : 42 و 16 : 1 ؛ انجیل لوقا، 23 : 53 و 24 : 1. انجیل متى، 2 : 22 ؛ برگرفته از مسیحیت، ص 100 - 102.
انجیل مرقس - که قدیمى‏ترین و کوتاه‏ترین انجیل‏ها است - خاطرات قدیس‏پطرس حوارى را مطرح مى‏کند که متضمن احساسات بشرى عیسى است. در این انجیل، عیسى موجودى مافوق بشر نشان داده شده و «فرزند انسان» لقب گرفته است، اما اثرى از اصل «تجسّم الهى» در پیکر عیسى و اصل ازلیت او (وجود قبل از خلقت ) دیده نمى‏شود. اما انجیل متى و انجیل لوقا، حاوى عباراتى است که زمینه را براى اعتقاد به تجسّم ربوبیت در پیکر عیسى آماده مى‏کند و انجیل یوحنا، به صراحت طبیعت الوهى عیسى را - چنان که معاصرش یعنى پولس مطرح کرده بود، بیان مى‏کند. این تهافت مشکل پیچیده‏اى است که اذهان اندیشمندان مسیحى را تاکنون به خود مشغول داشته و راه حل‏هاى گوناگون اما بى‏حاصل در رفع آن ارائه کرده‏اند. ر.ک: کلام مسیحى، صص 66-80
در انجیل یوحنا از یحیى(ع) پرسیده مى‏شود: آیا تو همان ایلیاى نبى الیاس هستى که قبل از فرارسیدن روز موعود (ظهور مسیح ) باید بیاید؟ یحیى تأکید مى‏کند: من چنین شخصى نیستم. ‏کتاب مقدس، انجیل یوحنا، 1:19. بنابراین روز موعود هنوز فرانرسیده است. اما در انجیل متى به عیسى(ع) نسبت داده‏اند که گفت: «اگر بخواهید قبول کنید که یحیى همان الیاس است که باید بیاید» متى، 11:14
نویسنده انجیل لوقا براى برداشتن تنافى موجود میان این دو عبارت، مسأله را به گونه‏اى دیگر توجیه کرده، مى‏گوید: «و او (یحیى ) به روح قوت الیاس پیش‏روى وى (خداوند )، خواهد . لوقا، 1:17. این مضامین متفاوت و متعارض، نشانگر آن است که آیات اصلى الهى - که به عیسى(ع) وحى شده، دچار تحریف جدى گشته‏ است‏. در باب خردستیزى برخى از آیات کتاب مقدس ر.ک: موریس بوکاى، تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه مهندس ذبیح‏اللَّه دبیر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ چهارم، 1368 .
چنان که گفته آمد با رویکرد قرآنى و روایى نیز مى‏توان تحریف کتاب‏هاى مقدس را نشان داد، بعضى از آیات قرآن و روایات نقل شده از امامان(ع)، نشانگر تحریف کتاب مقدس است. گزارش این دسته از نصوص در این نوشتار کوتاه مقدور نیست‏. ‏در این باره نگا: محمدرضا زیبایى‏نژاد، تاریخ و کلام مسیحیت، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامى، تابستان 1375، ص 81-84



تحریف انجیل

 رویکرد محتوایى‏
با نگرش محتوایى به مضامین کتاب‏هاى مقدس، روشن مى‏گردد که برخى از کتب ادیان آسمانى، دچار تحریف گشته‏اند؛ چرا که اگر کتاب مقدس دچار زیاده و نقصان و تغییر در لفظ و مفاهیم نشود، هیچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستیز نخواهد داشت، حال آنکه با مراجعه به این کتاب‏ها مسائل منافى با یکدیگر و غیر عقلانى فراوان یافت مى‏شود.
وجود تناقضات در اناجیل چنان زیاد است که علامه شعرانى پس از نقل و بررسى تفصیلى 45 مورد از اشتباهات و تناقضات اناجیل مى‏نویسد: «این بنده مؤلف از این قبیل بیش از هفتصد تحریف یادداشت کرده‏ام. در کتاب اظهار الحق، ج اول، ص 165. گوید: اختلافات در انجیل به عقیده «میل» سى هزار است و به طورى که «گریسباخ» تحقیق کرده است صد و پنجاه هزار است و «شولز» که آخرین محققین ایشان است عدد آن را به تحقیق نیافته‏ است». میرزا ابوالحسن شعرانى، راه سعادت، تحقیق : حامد فردى اردستانى، ص 282، چاپ اول، 1386، تهران : مرتضوى.
جالب آن که اناجیل از همان آغاز در نسب‏نامه عیسى(ع) گرفتار تناقض شده‏اند. این دلیل روشن بر تحریف کتاب‏هاى مقدس است.



تحریف از دیدگاه مسیحیان

تحریف از دیدگاه مسیحیان‏
اعتبار کتاب مقدس همواره مورد انتقاد اندیشمندان قرار داشته اما از قرن نوزدهم میلادى، مباحث انتقادى مربوط به کتاب مقدس وارد مرحله جدیدى شده است: «بولتمان (1884 - 1976م) که بزرگترین متخصص عهد جدید در قرن بیستم لقب یافته است در اثر مهم خود، تاریخ سنت هم نظر، به ارزیابى کتاب مقدس مى‏پردازد. از نظر او بسیارى از سخنان مکتوب عیسى(ع) گفته‏هاى خود او نیست بلکه محصول حیات جوامع مسیحى اولیه است». تونى لین، تاریخ تفکر مسیحى، ترجمه : روبرت آسریان، ص 446؛ تهران : نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول، 1380.
«آدولف فون هارتاک» مورخ تواناى قرن نوزدهم و بزرگترین متخصص آثار پدران در عصر خود، در مجموعه سه جلدى تاریخ اصول ایمان، این باور را مطرح کرد که انجیل تحت تأثیر فلسفه یونان تغییر یافته است. وى در پى آن بود که تاریخِ فرایند یونانى شدن مسیحیت را نشان دهد. از نظر او، مذهب ساده عیسى(ع) به ویژه به واسطه تعالیم پولس، به مذهبى در مورد عیسى(ع) تغییر یافته و به اصل ایمانى تجسم خداى پدر تبدیل شده است. همان، ص 387.
برخى دیگر از صاحب‏نظران نیز در مورد تاریخ تألیف اناجیل ایراداتى را بیان کرده اند.آرچیبالد رابرتسون، عیسى اسطوره یا تاریخ، ترجمه : حسین توفیقى، ص 71؛ قم : مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1378. ر.ک : محمدرضا زیبایى نژاد، مسیحیت‏شناسى مقایسه‏اى، ص 185؛ تهران : سروش، چاپ اول، 1382.
اما شاید بتوان گفت مهم‏ترین سند در مورد انحراف مسیحیت از دیدگاه ایشان خود کتاب مقدس است. در این کتاب «پولس» با حواریون و شخص «پطرس» که جانشین رسمى حضرت عیسى(ع) است، مخالفت ورزیده، حتى آنان را به «نفاق» متهم مى‏سازد: «اما چون پطرس به انطاکیه آمد او را روبه‏رو مخالفت نمودم؛ زیرا مستوجب ملامت بود... و سایر یهودیان هم با وى نفاق کردند، به حدى که برنابا هم در نفاق ایشان گرفتار شد». رساله پولس به غلاطیان، 2 : 11 - 13.
مسلماً چنین برخوردى نشان از وجود انحراف در عقاید بزرگان صدر اول مسیحیت دارد. برگرفته از : سید محمد ادیب آل على، مسیحیت، صص 99 و 100، قم : مرکز مطالعات و پژوهش‏هاى فرهنگى حوزه، چاپ اول، 1385.


 

تحریف مسیحیت

دلایل تحزیف مسیحیت: 1. رویکرد تاریخى‏
براساس گزارش‏هاى معتبر و مستند تاریخى کتاب‏هاى مقدس (تورات و انجیل)، در طول سالها تألیف و گردآورى شده است، از همین‏رو علاوه بر برخوردارى از شیوه‏هاى متنوع ادبى، با گذشت زمان، تحول آرام و کندى را تجربه کرده است. صرف ‏نظر از اقلیتى ناچیز از مسیحیان که مى‏پندارند کتاب‏هاى مقدس، با همین الفاظ الهام شده‏اند و خدا پیام خود را کلمه به کلمه به کاتب بشرى منتقل و وى چیزهایى را که خدا املا نموده، با امانت ثبت کرده است، بیشتر مسیحیان معتقداند که خداوند کتاب‏هاى مقدس را به وسیله مؤلفانى بشرى، نوشته است و بر این اساس کتاب‏هاى مقدس، یک مؤلف الهى و یک مولف بشرى دارد.
نگا: الف. ویل‏دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه حمید عنایت و دیگران، تهران: انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 ش )، ج 3، ص 695-721 ؛ ب. ساروخاچیکى، کتاب مقدس را بهتر بشناسیم، ص 14-31؛ تهران، آموزشگاه کتاب مقدس، بى‏تا.
جالب است بدانید تعداد کتاب‏هاى مقدس (در مجموع 46 کتاب عهد عتیق یهود و 27 کتاب‏ عهد جدید یعنى انجیل)، براساس نوعى توافق، حاصل شده است. توماس میشل، کلام مسیحى، ترجمه حسین توفیقى، (قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377ش، ص 51.
حال وقتى تاریخ به ما نشان مى‏دهد که بشر در تألیف کتاب مقدس دست داشته است، این کتاب دیگر مصون از خطا نخواهد بود. این مسأله موجب شد تا هر کسى، اقدام به نوشتن و گزارش روایات مربوط به دوران کوتاه رسالت عیسى و سرگذشت او کند و به نوبه خود منجر به پدید آمدن صد نوشته گشته است که هر کسى نوشته خود را صحیح مى‏داند. از این رو براساس گزارش‏هاى تاریخى، در اواخر قرن اول میلادى و اوایل و اواسط قرن دوم میلادى، فرقه‏هاى انجیلى متعددى به وجود آمد و اختلاف‏ها و کشمکش‏هاى فراوانى رخ داد.
طرح مؤلف بشرى در کنار مؤلف الهى، در تدوین کتاب مقدس و در نتیجه تحریف آن، باعث گردید که پیامدهاى ناگوارى براى کتاب مقدس، به وجود آید که گزارش آن در این مجال اندک ممکن نیست. در این باره نگا: محمدرضا کاشفى، غرب بر امواج مسیحیت و فرهنگ، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، مبحث کتاب مقدس در فصل دوم.

در اینجا کافى است به اعتراف برخى از عالمان و اندیشمندان مسیحى بسنده کنیم:
انطباق انجیل فعلى را با گفته‏هاى عیسى به صراحت رد مى‏کند و مى‏گوید: «این بدان معنا نیست که عیسى تمام کلماتى را که گزارش شده است دقیقاً به همان شکلى که انجیل نویسان 1-1. رابرت م.گرنت نوشته‏اند گفته است». رابرت م.گرنت، دیوید تریسى؛ تاریخچه مکاتب تفسیرى و هرمنوتیکى کتاب مقدس، ترجمه : ابوالفضل ساجدى، ص 212، تهران : پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، چاپ اول، 1385.
1-2 ارنست رنان؛ کتاب مقدس را نگاشته انسان دانسته، آن را همچون دیگر مکتوبات بشرى مشتمل بر خطاهایى مى‏شمارد و بر وجود داستان‏هاى دروغین و افسانه‏ها در آن تأکیدمى‏ورزد. همان، ص 295.
1-3. متکلمان لیبرال مسلّم مى‏دانند که کتاب مقدس مستقیماً وحى منزل نیست و به دست انسان نوشته شده است. ایان باربور، علم و دین، ص 130 - 131. ق : همان، ص 295.
1-4. بسیارى از سنت گرایان بر مرکزیت مسیح اصرار مى‏ورزند بدون اینکه بر خطاناپذیرى انجیل پافشارى داشته باشند.
1-5. برخى از متکلمان برجسته مسیحى مانند بریث مى‏گویند نمى‏توان محتویات کتاب مقدس را صادق شمرد. جان هیک و دیگران، کلام فلسفى، ترجمه ابراهیم سلطانى و احمد نراقى، ص 307.
1-6. ویت (الهیات رسمى - سنتى جدید) پروتستان معتقدند کتاب مقدس به خودى خود وحى الهى نبوده، یک مکتوب متکلمان نئوارتدکس خطاپذیر انسانى است که به وقایع وحیانى شهادت مى‏دهد.
1-7. پل تیلیش که از متکلمان برجسته مسیحى به شمار مى‏رود، معتقد است: «پژوهش‏هاى تاریخى نشان داده‏اند که عهد قدیم و عهد جدید در بخش‏هاى نقلى خود، عناصر تاریخى، افسانه‏اى و اسطوره شناختى را تلفیق مى‏کنند و در اکثر موارد تفکیک این عناصر از یکدیگر با هر درجه‏اى از امکان‏پذیرى نامحتمل است... مردم، دیگران یا خودشان را بدون ایمان مسیحى قلمداد مى‏کنند، تنها به این دلیل که به مستند بودن حکایت‏هاى معجزه‏اى عهد جدید اعتقادى ندارند، به طور قطع آن حکایت‏ها مستند نیستند».
‏پل تیلیش، پویایى ایمان، ص 103. ق : رابرت م. گرنت، دیوید تریسى؛ تاریخچه مکاتب تفسیرى و هرمنوتیکى کتاب مقدس، ترجمه : ابوالفضل ساجدى، ص 294 - 296. 1-8. توماس میشل - استاد الهیات مسیحى - بر آن است که به اعتقاد بیشتر متفکران کاتولیک، پروتستان و ارتودوکس، کتاب‏هاى مقدس، املاى الهى نیست و داراى عصمت لفظى نمى‏باشد و گاهى نویسندگان بشرى، نظریات غلط یا اطلاعات اشتباه‏ آمیزى را در متن کتاب باقى گذاشته‏اند. ‏نگا: توماس میشل، کلام مسیحى، ترجمه حسین توفیقى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول 1377، ص 23 - 27.


تحریف مسیحیت

 


یکى از منابع اصیل هر دینى، کتاب مقدس آن دین است که نشان از اعتبار و عدم انحراف و تحریف هر دینی می باشد. در این کتابها آموزه‏هاى اساسى و محورى نظام اعتقادى، ارزشى و احکام عبادى مطرح شده است و به وسیله آن، مى‏توان ممیزات هر دینى را از دین و آیین دیگر، تشخیص داد. بر اساس منابع مذهبى ما، تعدادى از پیامبران الهى (آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، موسى، عیسى(ع) و پیامبراکرم(ص) ) داراى کتاب آسمانى بوده‏اند. بحارالانوار، ج 51، ص 27، ح 27 . تمامى این کتاب‏ها از ناحیه خداوند وحى شده است و پیامبران آنها را دریافت کرده و وظیفه ابلاغ آنرا برعهده داشته‏اند. غیر از قرآن مجید تمامى آن کتابها و یا بخش اصلى آن کتابها، مفقود شده و یا متن آنها دچار تحریف گشته است.
هنگامى که پیروان مسیح(علیه السلام)از نعمت حضور این پیامبر الهى در میان خود محروم شدند و حضرتش به سوى آسمان ها صعود کرد، رسولان و حواریون آن حضرت به تبلیغ آیین مسیح(علیه السلام) پرداختند و رنج هاى زیادى را متحمل شدند. ولى پس از مدت کوتاهى «پولُس» که باید وى را معمار مسیحیت کنونى دانست، رهبرى مسیحیت را به دست گرفت. وى نخست یهودى بود که مسیحیان را آزار فراوان مى داده است، اما پس از چندى مسیحى شد و توانست در میان مردم نفوذ پیدا کند. او به عنوان رسول عیسوى در شهرها گردش مى کرد و عقیده مسیحیت را در ضمن دگرگون کردن آن، گسترش مى داد. او الوهیت عیسى(علیه السلام)، فدا شدن او در راه گناهان، و ابطال شریعت را از عقاید مشرکان اقتباس کرده و به باورهای مسیحیت اضافه نمود. با این وصف، عیسى(علیه السلام) که پیامبر خدا بود، خدا شد. خدایى که آمده بود تا مصلوب شود و با مصلوب شدن خویش گناهان پیروان خود را پاک کند. از اینرو، مصلوب شدن عیسى(علیه السلام) به عنوان یک مفهوم کلیدى در مسیحیت مطرح شد که اگر یک مسیحى آن را انکار کند و نظر قرآن که عیسى قبل از مرگ به آسمان صعود کرده است، را بپذیرد دیگر نمى تواند مسیحی باشد و چاره اى جز پذیرش اسلام نخواهد داشت.
از سوى دیگر، حرکت عیسى که براى اصلاح عقاید باطل گسترش یافته در بین یهودیان آغاز شده بود، با انکار شریعت که پیکره اصلى دین در حوزه عمل را تشکیل مى دهد، به انحرافى دو چندان گرفتار گردید. در فرهنگ مسیحى واجب، حرام، و حلال مفهوم خود را از دست داد و الزام به شکل خاصى از عمل در امور مختلف از میان رفت. به همین دلیل، در حالى که ما شاهد آیین و شرایط خاص ذبح در بین یهودیان هستیم، در مسیحیت هیچ آئینى در این جهت وجود ندارد. این مجموعه امور باعث شد، مسیحیت در گذر ایام با مفاهیم اصلى ادیان توحید فاصله جدى بگیرد.
انجیل های کتاب مقدس مدت ها بعد از صعود عیسى(علیه السلام) و در جریان فعالیت ها، درگیرى ها و نفوذ افکار«پولس» و حتى پس از آن هنگامى که عقاید انحرافى وى بر جامعه مسیحى تسلط پیدا کرده بود، نوشته شده اند. از سوى دیگر، محتوا و بافت این اناجیل با کتب آسمانى و وحى الهى سازگارى ندارد و در قالب کتاب سیره به بیان داستان زندگى عیسى(علیه السلام) مى پردازد. و هر چند فرازهایى از کلمات عیسى را مى توان در آن یافت ولى ساخت کلى کتاب بیان تاریخ حیات عیسى(علیه السلام) است. از اینرو، هر چند به اذعان قرآن کریم عیسى(علیه السلام) پیامبرى الهى و داراى کتابى به نام انجیل است، ولى نه آموزه هاى او چندان در مسیحیت معاصر باقى مانده و نه نشان چندانى از کتاب واقعى او مى توان یافت.
در قرون وسطى اندیشمندان مسیحى تلاش کردند عقاید انحرافى موجود در مسیحیت کنونى را به گونه اى توجیه و چهره اى معقول از آن ترسیم کنند. ولى با این همه، پاره اى از مفاهیم انجیل قابل توجیه عقلى نبود و با همه ى تلاشى که فیلسوفان قرون وسطى، همچون «آکویناس»، کردند، نتوانستند همه ى آنچه را که در ظواهر کتاب مقدس بود، به صورت معقول در آورند.
توماس آکویناس که در سده سیزدهم میلادى زندگى مى کرد، قهرمان صحنه الهیات مسیحى است. او تلاش کرد به کمک فلسفه ارسطویى که از طریق کتاب هاى ابن سینا و فرهنگ اسلامى با آن آشنا شده بود، اندیشه ى مسیحى را بازسازى و میان آن فلسفه و الهیات مسیحى سازگارى ایجاد کند. ولى با این همه، پاره اى از مفاهیم انجیل قابل توجیه عقلى نبود و با همه تلاشى که فیلسوفان قرون وسطى، همچون «آکویناس»، کردند، نتوانستند همه آنچه را که در ظواهر کتاب مقدس بود، به صورت معقول در آورند. به طور مثال، اعتقاد مسیحیان این است که عیسى پسر خدا است و ظاهر تثلیث در انجیل این است که عیسى خود خدا مى باشد. در توجیه آن به گونه اى که هم با توحید و هم با انجیل و اعتقاد آنان سازگار باشد، گفتند: خدا سه شخصیت، اما یک طبیعت دارد. پدر، پسر و روح القدس، سه شخصیت و سه اقنوم هستند. بدیهى است که این عقیده و نظایر آن قابل تصحیح و توجیه عقلى نیست، زیرا اگر یک طبیعت سه شخصیت داشته باشد، باید پذیرفت که داراى سه فرد است که در آن طبیعت با هم اشتراک دارند. این امر از یک سو، وجود ماهیت را براى خداوند در پى دارد و از سوى دیگر، با توحید ذات او ناسازگار است.
در این میان، متکلمان و متألهان مسیحى در مقابل این بحران تلاش کردند مباحث جدیدى را براى دفاع از مسیحیت و پاسدارى از ایمان مردم مطرح نمایند و از آن پس فیلسوفان دین نیز هر کدام به گونه اى در باره ى این موضوع به بحث و بررسى پرداختند که مجموعه این گونه مباحث، هویت اندیشه مسیحى در سده معاصر را تشکیل مى دهد.
پس از قرون وسطى و با پیدایش علوم جدید و مواجهه آن با تصویرى که کلیسا و انجیل به تفسیر کلیسایى، از مفاهیم علمى ارایه مى داد، مسئله تعارض علم و دین مطرح شد، و به جهت رونق علوم جدید و شکوفایى آن، چراغ دین مسیحى به خاموشى گرایید. در این میان، متکلمان و متألهان مسیحى در مقابل این بحران تلاش کردند مباحث جدیدى را براى دفاع از مسیحیت و پاسدارى از ایمان مردم مطرح نمایند و از آن پس فیلسوفان دین نیز هر کدام به گونه اى در باره ى این موضوع به بحث و بررسى پرداختند که مجموعه ى این گونه مباحث، هویت اندیشه مسیحى در سده معاصر را تشکیل مى دهد.
تحریف هایی که در مسیحیت انجام شده است با سه رویکرد تاریخى، نگرش محتوایى به مضامین این کتاب‏ها و قضاوت قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانى اثبات مى‏گردد و با اثبات آن، تحریف دین روشن مى‏شود. البته رویکرد سوم تنها براى کسانى قابل قبول است که آسمانى بودن قرآن را قبول دارند؛ اما رویکردهاى پیشین همگانى است؛ از این رو فقط به بیان آن دو مى‏پردازیم.


انحراف در مسیحیت

دین مسیحیت نیز مانند دین یهود بعد از مدتی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به آسمان عروج کرد، دست‌خوش تحریف و انحراف شد و

پیروان مسیحیت دارای عقاید فاسد و گمراه شدند از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:


1. آنها قائل به الوهیت حضرت مسیح و مادر گرامیش شدند. (مائده، 17، 72 و 116)


2. آنها مسیح را فرزند خداوند انگاشتند.


3. شریک برای خداوند قائل شدند. (نساء، 171، مائده، 73)


4. در دینشان غلو کردند. (نساء، 171)


5. خود را فرزندان خداوند معرفی کردند. (مائده، 18)


6. احبار و راهبان را شریک خداوند قرار دادند. (توبه، 31)


7. رهبانیت و ترک دنیا را به صورت بدعتی در دین قرار دادند. (حدید، 27)


پاورقی

1. مائده، 46.
2. مائده، 46.
3. حدید، 2