سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزاران سؤال

93717

قیصر مسلمان شد

??قیصری که مسلمان شد??

 قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت : ( ما در کتاب انجیل دیده ایم که هر کس از روی حقیقت سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد ، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام می کند ، و آن هفت حرف عبارت است از : ( ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف ، ) ، ما هرچه بررسی کردیم چنین سوره ای را در کتابهای : تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سواره ای را دیده اید ؟ ) خلیفه عباسی ، دانشمندان را جمع کرد ، و این مساله را با آنها در میان گذاشت ، آنها از جواب آن درماندند ، سرانجام این سوال رااز امام هادی ( ع ) پرسیدند ، آن حضرت در پاسخ فرمود : آن سوره ، سوره ( حمد ) است ، که این حروف هفتگانه در آن نیست .

پرسید : فلسفه نبودن این هفت حرف ، در این سوره ، چیست ؟ فرمود : حرف ( ث ) اشاره به ( ثبور ) ( هلاکت ) و حرف ( ج ) اشاره به ( جحیم ) ( نام یکی از درکات دوزخ ) ، و حرف ( خ ) اشاره به ( خبیث ) ( ناپاک ) ، و حرف ( ز ) اشاره به ( زقوم ) ( غذای بسیار تلخ دوزخ ) و حرف ( ش ) اشاره به ( شقاوت ) ( بدبختی ) و حرف ( ظ ) اشاره به ( ظلمت ) ( تاریکی ) ، و حرف ( ف ) اشاره به ( آفت ) است .

خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت ، قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.

??شرح شافیه ابی الفراس،ص795


سهیل اسعد

با ایران از طریق مبلغان دینی آشنا شدیم.

برای تحصیل به لبنان رفتم، صدای اذان مرا به وجد آورد.

در تبلیغ یک کار جدید کردم و آن اینکه فضای تبلیغ را به اماکن عمومی و ... گسترش دادم

احساسم این بود که روحانی باید مردمی باشد. برای تبلیغ به خانه ها برود به پارک برود به ... برود و مردم را با دین، آشنا کند

 


مستبصر , تبلیغ , • نظر

???? مسلمان شدن + استفاده از مطالب موجود در فضای مجازی

 

دوستان محترم داشتن یک وبلاگ، زمان چندانی از شما نمی گیرد؛ ولی هر بار که مطلبی را می گذارید، مدت‌ها خوانده می‌شود و گاه نتایجی مانند نمونه زیر پدید می‌آید:

 

خانمی امریکایی به نام مرسی بوئک می گوید:

در فضای مجازی یک نقاشی از یک خواهر مسلمان را دیدم که در آن یک خانم مسلمان و یک راهبه را کشیده بود که از غذا خوردن با هم لذت می بردند. این عکس لینکی داشت که مخاطب را به سایت دیگری هدایت میکرد و سپس به سایتی دیگر که آن هم به وب سایت یک مبلغ مسلمان به نام امام سهیب وب (Imam Suhaib Webb) لینک می شد. مشغول خواندن پست ها شدم و از خواندن آن ها و گوش دادن به بعضی سخنرانی ها لذت می بردم. احساس کردم نیاز دارم بیش از این در مورد اسلام یاد بگیرم، و یاد گرفتم.

 

او اکنون مسلمان شده است.

 

به ویژه اگر به زبانی مسلط باشید، داشتن یک وبلاگ به شما این امکان را می دهد که منبری مجازی با تأثیرگذاری بیشتر داشته باشید.


مستبصر , • نظر

مرسی بوئک

مرسی بوئک (Mercy Boeck) خانمی 25 ساله و ساکن شهر کوچکی در کارولینای شمالی واقع در ایالات متحده آمریکاست. وی مسیحی کاتولیک بوده است. 
تأثیر یک دوست
همه چیز از کلاس ششم شروع شد. یک همکلاسی مسلمان داشتم. با نماز آشنا شدم و 5 بار نماز خواندن در روز را قانع کننده تر و واقعی تر از کاری یافتم که تا آن زمان در مسیحیت انجام می دادم. ولی این علاقه به طور کامل شکوفا نشد تا اینکه چند سال پیش اتفاقی افتاد.
تبلیغ در فضای مجازی
در فضای مجازی یک نقاشی از یک خواهر مسلمان را دیدم که در آن یک خانم مسلمان و یک راهبه را کشیده بود که از غذا خوردن با هم لذت می بردند. این عکس لینکی داشت که مخاطب را به سایت دیگری هدایت میکرد و سپس به سایتی دیگر که آن هم به وب سایت یک مبلغ مسلمان به نام امام سهیب وب (Imam Suhaib Webb) لینک می شد. مشغول خواندن پست ها شدم و از خواندن آن ها و گوش دادن به بعضی سخنرانی ها لذت می بردم. احساس کردم نیاز دارم بیش از این در مورد اسلام یاد بگیرم، و یاد گرفتم.
تعارض موعظه های کلیسا با دستور به محبت
وقتی که فهمیدم عقاید کنونی ام با آنچه که در مسیحیت شنیده بودم مثل اسلام هراسی و کینه و خشمی که در این زمینه در کلیساها وعظ می کردند تطابق ندارد، به دنبال حل اختلافانی که میدیدم برآمدم. همین تحقیقات باعث شد به اسلام برسم.

مستبصر , • نظر

 

 

آنا شیعه شد

یک بانوی لهستانی مسیحی به نام «آنا مالگورزاتا» طی مراسمی در حرم مطهر رضوی به دین اسلام مشرف شد.

 

به گزارش ایرنا، در این مراسم که به همت مدیریت امور زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی برگزار شد، درباره اصول دین، نحوه گفتن شهادتین و ورود به مذهب تشیع به این بانوی لهستانی توضیحاتی ارائه شد و این بانو با گفتن شهادتین، اسلام را به عنوان دین خود پذیرفت.

 
این بانوی لهستانی درباره انگیزه خود برای تشرف به دین اسلام گفت:

«با تحقیقاتی که در زمینه? این دین آسمانی انجام دادم، دریافتم که فرصت‌های بسیار در این دین برای نزدیک شدن به خدا وجود دارد».

 

وی عامل آشنایی خود با دین اسلام را فردی پاکستانی‌الاصل شیعه ذکر کرد و گفت: «قرار است با این جوان پاکستانی‌الاصل مسلمان که خانواده‌اش ساکن ایران هستند، ازدواج کنم».

وی درباره زیارت حرم مطهر رضوی گفت:

«وقتی وارد حرم حضرت امام رضا (علیه‌السلام) شدم خلوص و یکرنگی این فضای معنوی، مرا مجذوب خود کرد». مالگورزاتا اظهار کرد: «گویی در حرم حضرت امام رضا‌ (علیه‌السلام) زندگی جاری است، برخلاف کشورهای غربی و اروپایی که مملو از ساختمان‌های رنگارنگ و جاذبه‌های مادی است اما انسان احساس آرامش و امنیت ندارد».
وی گفت: «کلیسا فضای خشکی دارد که حتی کودکان هم باید به‌طور رسمی بنشینند و مراسم را نظاره کنند اما با مشاهده مردم در این فضای روحانی و مقدس هیچ‌کس معذب نیست و کودکان با شادمانی رفت‌وآمد می‌کنند و از این فضا لذت می‌برند». در پایان این مراسم از سوی مدیریت امور زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی، هدایای فرهنگی شامل، کتاب‌های آشنایی با دین اسلام و اصول اعتقادات و ماکت دست خط حضرت امام رضا (علیه‌السلام) به این بانوی تازه مسلمان شده اهدا شد.
منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، کد خبر: 81334617 (4265830)


مستبصر , • نظر

شیعه شد

 یک مسیحی استرالیایی شامگاه دوشنبه با حضور در محضر نماینده ولی فقیه در گلستان و امام جمعه گرگان به دین مبین اسلام تشرف پیدا کرد.

پل کریستفر ایلیاس با حضور در مسجد جامع گلشن گرگان و قرائت شهادتین به دین مبین اسلام تشرف پیدا کرد و مسلمان شد.

آیت الله نورمفیدی برای آقای پل کریستفر ایلیاس که با قرائت شهادتین نام علیرضا را برای خود برگزید و به وحدانیت پروردگار متعال و ائمه اطهار(ع) اقرار به مسلمانی کرده است، دعای خیر و آرزوی هدایت روزافزون نمود.

در متن تشرف "پل کریستفر ایلیاس به دین اسلام و انتخاب مذهب تشیع آمده است:

بسمه‌تعالی
با عنایت خدای تبارک و تعالی و ادعیه خاصه امام زمان(ع) آقای پل کریستفر ایلیاس (علیرضا) اهل کشور استرالیا که از آیین مسیحیت تشرف به دین مبین اسلام و مذهب تشیع درآمدند و با سلامت عقل و تحقیق اقرار به وحدانیت خدای تبارک و تعالی و نبوت آخرین پیامبر خدا محمدبن عبدالله صلی‌الله علیه و آله و سلم و امامت علی‌بن ابیطالب و یازده فرزندانش (ع) داشته و به فرمایش خداوند در قرآن إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام‏ (آل عمران، 19)رسیده و شامل این آیه کریمه " یخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ " گشته و انشاءالله پایدار بر این عقیده و آنچه در اسلام عزیز هست مورد توجه و عمل به آن داشته و نماینده و سفیر اسلام برای دیگران در جهت پیام الهی باشد .انسان با این سفرروحانی مسافرت به عالم اعلی و مصاحبت با ساکنان عالم قدس می‌کند و برای تحصیل آن هم از کلمات نورانی قرآن که بر جان پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم وحی شده و بیانات پیامبر و امامان معصوم (ع) میسر است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شایان ذکر است، همسر این مسیحی تازه مسلمان شده، اهل گرگان است.


مستبصر , • نظر

بیلیسیه: زمانی که مسلمان شدم به آرامش رسیدم بلیسیه در پاسخ گفت: من در جایگاهی نیستم که نسبت به این آرامش دیگران صحبت کنم اما من زمانی که مسلمان شدم به آرامش رسیدم. سپس در ادامه بحث مارکو موراللی ایتالیایی تازه مسلمان شده با اشاره به اینکه نمی تواند به راحتی درباره اسلام صحبت کند، گفت: من یک ایتالیایی هستم و می‌توانم بگویم که تصور خیلی افراد از غرب اشتباه است اما درباره اینکه چطور مسلمان شدم باید بگویم که از این سخن امام خمینی (ره) که انقلاب ایران انفجار نور بوده، ایجاد شد و معتقدم که امروز این نور به سراسر جهان رسیده است. وی با بیان اینکه دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران متولد شده، گفت: چرایی اسلام آوردن من در انقلابی بودن آن است اسلام یک دین کامل است که جایی برای سکولاریسم ندارد دین کاتولیک در ابعاد مختلف زندگیم تأثیری نداشت و این یک اشتباه رایج است که در کشورهای اسلامی تصور می کنند کشورهای اروپایی دارای یک جامعه مسیحی هستند خیر اینطور نیست دین در غرب بسیار کمرنگ و سکولاریزه شده است. وی با اشاره به اهمیت وجود حضرت ولی عصر (عج) برای مسلمانان گفت: نزد شیعه امام عصر (عج) همیشه زنده است حتی هانری کربن نیز بدین اشاره دارد بنابراین این معنوی‌ترین بعد مذهب شیعه است من بهترین ارتباطم با مذهب شیعه را در ماه محرم و زمان عاشورا با انقلاب امام حسین (ع) دریافت کردم در مجلسی از امام حسین (ع) شرکت کردم که حس غربی به من داد و از آن زمان نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که دیگر آدم قبلی نبودم پس از آن هشت ماه طول کشید تا مسلمان شدم. موراللی در پاسخ به این سوال که علت طول کشیدن این چند ماه و وضعیت پس از آن دوران برایش به چه صورت بوده، گفت: تغییر دین در یک جامعه مسیحی سهل و راحت نیست چرا که محیط به افراد کمک نمی کند و این ناراحتی و سختی دارد خیلی ها بسیاری از اصول دین دیگر را قبول می کنند اما جرات گام برداشتن دراین مسیر را ندارند و نفسشان مانع آن می شود. یکی از مسایلی که مطرح می شود این است ک اسلام یک دین عربی و آسیایی است درحالیکه من پاسخ می داد که این دین فطرت است. پس از آن یکی از مدعوین حاضر از جلسه با انتقاد از نحوه برپایی جلسه و اینکه بحث قرار بوده درباره مسلمانان مسیحی شده و علل آن باشد اما اکنون به مسیحیان مسلمان شده اختصاص دارد، گفت: در بحث مهدویت هم که اشاره شد باید بگویم که خیلی از ادیان به منجی اعتقاد دارند و این صرفا مربوط به اسلام نمی شود. موراللی در پاسخ گفت: این درست است که مبحث انتظار در همه ادیان هست اما فرق اسلام با دیگر فرق دینی این است که منتظرانش حضرت مهدی (عج) را یک فرد زنده می دانند بنابراین هیچ کس نمی تواند منکر شود که در بین شیعه بحث انتظار پررنگ تر است و این اختلاف برای من در این دین بسیار شیرین بود در ادامه نشست عبدالله چیت‌چیان یکی از مدعوین حاضر با اشاره به اینکه کسانی که دست به تغییر دین از اسلام به دیگر ادیان چون مسیح می زنند نه اسلام را شناخته اند نه مسیحیت را گفت: علل گرایش به دیگر ادیان بسیار زیاد است اما آیا از گرایش به مواد مخدر در کشور بیشتر است؟ بیشتر مطرح شدن این بحث ها در رسانه ها جریان سازی علیه اسلام است درصورتی که شاید قابل توجه هم نباشد. وی در ادامه گفت: مهمترین علل این گرایش ها برنامه های تلویزیونی نشان دادن سریال هایی با زمینه ها و گرایش به غرب و دوری از خانواده و جذابیت ها و رنگ و لعاب به دیگر ادیان یا عرفان ها است. بسیاری ازاین کارها به صورت سیاسی و با تشکیلات منظم صورت می گیرد حتی در آمریکا مراکزی برای ایرانیان مسیحی شده با امکانات درنظر گرفته شده است. در ادامه بحث علی دهباشی، روانشناس با ارایه چند پیشنهاد برای بهتر برگزار شدن این جلسات در آینده گفت: در جلسات بعد می توان از رییس اداره ادیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز برای ارایه گزارش‌هایی مبنی براینکه چه اتفاقی دراین حوزه درحال رخ دادن است، دعوت کرد. * بیلیسیه: مسیحیت کنونی، مسیحیت کلیساست یاسین علی بلیسیه با اشاره به اینکه مسیحیت کنونی، مسحیت کلیسا است و با اصل مسیحیت متفاوت است، گفت: امروز همه قدرتمندان دنیا خود را مسیحی می دانند اما این مسیحیت بدون شریعت است نکته مهم این است ادیانی که در اقلیت قرار دارند تلاش دارند که خود را خیلی اخلاقی تر جلوه دهند و این یک پدیده روانی ایجاد می کند که مثلا زرتشت یا مسیح از اسلام اخلاقی تر است در حالی که پیروان اینها تلاش دارند خود را اخلاقی تر جلوه دهند. امروز آیا کسی می تواند ادعا کند که مسیحیت با این سابقه ورود به اورشلیم و جنگ های صلیب اخلاقی تر است؟ در پایان نشست نیز محمدحسن غدیری ابیانه نویسنده کتاب «از واقعیت تا تحریف مسیحیت» با اشاره به اینکه در مکزیک بسیاری از مسیحیان با شناختی که به اسلام پیدا کردند، به این دین گرویدند، گفت: یکی از علل تغییر دین نشناختن صحیح دین برتر است اینجا اگر عده ای به مسیحیت گرایش پیدا کنند شاید این پندار که نظامشان ناکارآمدی دارد و یک علت نیز نشناختن صحیح دین مسیح است در غرب خیلی راحت درباره این دین صحبت می کنند اما در جهان اسلام بسیاری مباحث درباره مسیحیت را برای جذب بیشتر دستکاری می کنند. وی یادآور شد: به طور مثال بسیاری مباحث غسل تعمید یا مراسم عشاء ربانی را فسلفه‌شان را نیز این افراد نمی دانند البته ما یک مسیحیت داریم که واقعی است و یک انجیل تحریف شده و کلیسا که آنچه امروز به خورد مردم داده می شود مباحث کلیساست. بنابراین آنچه درباره اش صحبت می کنیم مسیحیت تحریف شده است.

http://shiayan.ir برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی شیعیان


مستبصر , • نظر

من احمد حنیف هستم. در جنوب امریکا به وجود آمدم. مسیحی بودم. چشمم بر دنیا گشوده شد و 20 سال پیش مسلمان شدم. یک‌سال سن‍ّی بودم؛ بعد شیعه شدم ...

زندگی من خیلی رنگارنگ است. برای دستیابی به حقوق سیاه‌پوستان آمریکایی در مبارزات سابقه دارم.
در خود آمریکا مبارزه می‌کردید؟
بله و در کانادا.
در جریان همین مبارزه‌ها به اسلام رسیدم.
آقای دکتر حنیف! چه‌جوری شد که به اسلام گرایش پیدا کردید؟
من دکتر نیستم؛ من برادر شما هستم. برادر دینی شما.
خب، برادر حنیف ‌چطور شد که اسلام را برتر دیدید و مسلمان شدید؟
جریان مسلمان شدن ما به اوضاع زندگی سیاه‌پوستان آمریکایی برمی‌گردد. زندگی و تاریخ زندگی ما خیلی تلخ است. در زندگی ما خیلی ستم‌دیدگی هست. ما یک‌جوری از تمدن غرب دور شدیم. ما غربی هستیم اما به ناچار غربی هستیم. چاره دیگری نداریم.
مسیحیها در ایجاد این تاریخ تلخ برای ما سیاه‌پوستان نقش مهمی داشتند. یعنی دین مسیحیت به دلیل اینکه سیاسی نیست و انقلابی هم نیست ما را در برابر سیستم ستم نرم کرده است. برای همین از دین مسیحی دور شدیم و مجبور بودیم که یک دین دیگر پیدا کنیم.
همراه با این واقعیت ما در یک بحران هویت بودیم. ما سیاه‌پوستان آمریکا دیگر آفریقایی نماندیم. اما اروپایی واقعی هم نشدیم؛ پس کی هستیم.
تمام هویت آفریقایی ما پاک شده بوده و تکه‌تکه‌ای از آن باقی مانده است. در همین شرایط در دین اسلام یک هویت جدید برای خود پیدا کردیم. پس برای من نسبتاً راحت بود که دین مسیحی را ترک کنم و مسلمان بشوم.
هنگام ورود به اسلام چه احساسی داشتید؟
یادم می‌آید که وقتی تصمیم گرفتم مسلمان بشوم حالت شادی و هیجان پیدا کردم. خیلی خوشحال شدم؛ مثل پیدا کردن گنج.
از آن روز به بعد خیلی از اسلام لذت می‌برم. هر روز که بیدار می‌شوم از اسلام لذت می‌برم. اسلام برای هر کاری دلیل دارد. بحث دارد. یک برهان قاطع دارد. ما در اسلام احساس می‌کنیم که صاحب دین خود هستیم.
در مسیحیت این‌جوری نیست؛ مسیحیها صاحب دین نیستند. روحانیون آنها صاحب دین آنها هستند. ما یک اصطلاح در زبان انگلیسی داریم. می‌گویند: «هر مسلمان یک متکلم است.» اسلام دین رهایی و پاکی است. هر مسلمان خود یک روحانی است. ما در اسلام حس قدرت داشتن داریم.
به نظر شما شرایط حاکم بر دنیای اسلام چگونه است؟بخشی از دنیای اسلام در جنوب شرق آسیا به پیشرفتهای نسبی در تکنولوژی دست پیدا کرده است. بخشی از دنیای اسلام به‌طور مشخص در مرکز آفریقا درک بسیار کمی از مفاهیم والای اسلامی دارند زیرا از جریانی که بتواند مفاهیم اسلامی را به آنها برساند دور مانده‌اند. بخشی از دنیای اسلام رنگ غربزدگی به خود گرفته‌اند و از اسلام تنها یک عنوان شناسنامه‌ای دارند؛ به نظر شما چه عواملی باعث شد این فضا بر دنیای اسلام حاکم شود؟
من فکر می‌کنم که این فضا در دوران تسلط غرب بر دنیا ایجاد شد. تقریباً از دویست سال پیش که قدرت غرب اوجمی‌گرفت. بخشی از جاهایی که اسم بردید محل تولید مواد خام برای موتورهای تولیدی غرب بودند. برای همین مسلمانان خیلی عقب ماندند. در کشورهایی که خیلی فقیر بودند این عقب‌ماندگی خیلی بیشتر بود. بعضی قسمتهای آفریقا خیلی عقب ماندند.
کشورهایی که موقعیت استراتژیک داشتند حداقل پیشرفت بیشتری دارند؛ مثل ترکیه. این کشور هرچند به اروپا نزدیک‌تر بود پیشرفت بیشتری کرد. درست در همین کشور جریان این‌جوری است که دین ضعیف‌تر بشود. دین ناکارآیی داشته باشد. در عربستان دین فنی، منجمد شده، خشک شده و خشن برای مردم باقی ماند. عربستان چون مرکز اسلام است و مکه آنجاست نمی‌تواند سکولار باشد. اما در این کشور هم دین خیلی بد عرضه می‌شود. کنار آن هم یک سیستم اقتصادی این کشور را به نحوی مثل غرب کرده است. اسلام عربستان؛ اسلام پاسخ‌گو بهمشکلات امروز نیست. اسلام زنده نیست. تنها اسلام رسم و رسوم است. می خواستند در ایران هم همین‌جوری بشود. نفت ایران برای غرب خیلی مهم بود. می‌خواستند دولت ایران مثل دولت ترکیه بشود و دین در ایران مثل دین در عربستان باشد.
چرا در ایران نتوانستند دین را وابسته به رسم و رسوم و خشن معرفی کنند. چرا نتوانستند در ایران مثل ترکیه دین را از جامعه دور کنند.
چون در ایران شیعه مثل تسنن نیست. جایگاه علما در شیعه خیلی قوی است اما در تسنن خیلی ضعیف است. سیستم مراجع تقلید و اجتهاد مستقل از دولت بود و این سیستم توانست برخلاف دولت بکوشد و به انقلابرسیدیم.
اما امروز روزگار خطرناکی است. غرب هر روز از نظر تکنولوژی جلو می‌رود و مسلمانان به ایران به‌عنوان الگویشان نگاه می‌کنند.
ما (سیاهاان آمریکایی) که در شکم خود کفار زندگی می‌کنیم می‌بینیم این تکنولوژی برای مسلمانان خیلی ضرر دارد. خیلی سخت است. آخرین اثر این تکنولوژی اینترنت است. 95 درصد اینترنت موضوعهای زشتی دارد. مردم ایران فکر می کنند می‌توانند مانع همه این 95 درصد زشتی باشند. اما نمی‌توانند. اینترنت مرزها را شکسته است. کامپیوتر جوری است که از هر مانعی رد بشود من از نفوذ این تکنولوژی برای این کشور می‌ترسم.
مخصوصاً برای جوانان و نوجوانان ایرانی می‌ترسم. همین الان آثار زشتی اینترنت شروع شده است. من نوجوانی را دیدم در شهر قم؛ شهر مقدس قم. یک پیراهن سفید پوشیده بود که عکس یک زن بی‌حجاب روی پیراهنش بود. عکس هم عکس زیبایی بود. توجه همه را جلب می‌کرد. اما این عکس یک فرهنگ؛ یک بی‌حجابی؛ یک نوع آرایش بد را به مردم آموزش می‌دهد. چون که این پسر جوان توی خیابانها راه می‌رود. این جوان تحت تأثیر خطر است. تکنولوژی او را اسیر کرده است که یک فرهنگ غربی را در بین مسلمانها رایج کند.
ما یک ضرب‌المثلی در ایران داریم که 5 انگشت دست اصلاً یک جور نیستند. حالا یک جوان هم مثل بقیه جوانها نباشد؛ مگر چه ایرادی دارد؟
می‌خواهیم بدانیم پاسخ شما در برابر این شبهه چیست؟
درست است .ضرب‌المثل خوبی است. خیلی خوب است. 5 انگشت دست مثل هم نیستند. اما انگشت دست هرچه باشد انگشت دست است. حق ندارد که انگشت پا باشد. اگر انگشت پا بشود خاصیت خود را از دست می‌دهد.
جوان مسلمان می‌تواند با بقیه جوانها فرق داشته باشد اما هرچه باشد باید یک جوان مسلمان باشد والا‍ّ خاصیتمسلمان بودن خودش را از دست می‌دهد. تکنولوژی در خدمت غرب قرار گرفته است که برای ما مسلمانان خطر ایجاد کند.
آقای احمد حنیف؛ نمی‌توان به بهانه خطرناک بودن تکنولوژی چشمها را به پیشرفت دنیا بست. بالاخره باید از تکنولوژی بهره جست؟!
شاید نتوانیم بدون تکنولوژی زندگی کنیم؛ شاید. مثل ماشین. ما مجبوریم از ماشین استفاده کنیم. اما ماشین برای محیط زیست خیلی ضرر دارد. آلودگیهای ماشین آینده بچه‌های ما را خراب می کند. اما اگر همین اتومبیل در تهران نباشد وحدت و زندگی مردم خراب می‌شود. ما مجبوریم از ماشین استفاده کنیم. من فکر می‌کنم اگر ماسیستم ارزشی غرب را بفهمیم آینده ما روشن است. اگر خوب این سیستم را نفهمیم و تکنولوژی آن را بپذیریم در همان دنیای غرب غرق می‌شویم.
اکنون غرب «جهانی شدن» را مطرح می‌کند. آمریکا به‌عنوان مدعی جهانی شدن سعی می‌کند تمام کشورها را تابع یک فرهنگ، یک رفتار اجتماعی و یک شیوه زندگی بکند. آمریکا دهکده جهانی را محل سکونت بشر و چهره آینده دنیا می‌داند.
در این دنیا ما به‌عنوان مسلمان مدعی هستیم که نه‌تنها می‌توانیم بدون پذیرش ملزومات زندگی غربی به حیات خود ادامه بدهیم؛ بلکه ادعا می‌کنیم می‌توانیم بر غرب هم تأثیرگذار هم باشیم.
هنگامی که حافظه تاریخی مسلمانها را مرور می‌کنیم؛ می‌بینیم از هنگام جنگهای صلیبی تا پایان این جنگها دنیای اسلام توانسته است فرهنگ خود را به‌عنوان فرهنگ برتر در غرب تعمیم بدهد.
در دنیای امروزی که غرب بر تمام ابزار ارتباطی تسلط دارد آیا باز هم ممکن است که دنیای اسلام بتواند نقش قابل توجهی در گردش روزگار بازی کند؟
آمریکا و دنیای مدرن در تکنولوژی ارتباطی خیلی قوی‌تر از روزگار سابق ظاهر شده است. اما ما می‌بینیم در جنگ ویتنام؛ ویت‌کنگها جنگ پارتیزانی استفاده می‌کنند و اتفاقاً بر آمریکا هم پیروز می‌شوند.
ما باید در جنگ فرهنگی با غرب استراتژی جنگ پارتیزانی را اجرا کنیم. یعنی بین مردم کار کنیم و مردم را برای مبارزه فرهنگی با غرب بسیج کنیم.
ما نمی‌توانیم با «اینترنت» و «ماهواره» آن‌قدر پیشرفت کنیم که بر غرب هم پیروز بشویم. باید قانون رقابت فرهنگی با غرب را عوض کنیم. باید نوعی رقابت با غرب ایجاد کنیم که تولید خودمان است. خود ما مدیریت و اجرای این رقابت را بر عهده داریم. قانون این رقابت را خودمان بنویسیم و پیش از اینکه غرب از این نوع رقابت باخبر بشود آن را پیاده کنیم.
خودمان نقش ایفا بکنیم تا غرب وارد انفعال بشود و واکنش به ما نشان بدهد.
این کار چگونه ممکن است؟
من فکر می کنم ارتباط با مردم راه مهمی است. باید اجرای این رقابت و جنگ فرهنگی را به خود مردم بسپاریم. اما این کار را نمی‌کنیم. مثلاً طلبه آمریکایی آمده است اینجا و بعد از درس خواندن به غرب برمی‌گردد. بایدسیستمی برای ارتباط با او درست کنیم تا وقتی به غرب برگشت بتواند در این مبارزه فرهنگی نقش ایفا کند. خیلیها از آمریکا آمدند. اما وقتی برگشتند به حال خود رها شدند و در یک گوشه‌ای تنهایی و با کمترین ارتباطات دین خود را تبلیغ می‌کنند.
هیچ پشتیبانی؛ از طلبه‌هایی که به آمریکا برمی‌گردند نشد. آنها در آنجا تنهای تنها ماندند.
آقای احمد حنیف!مادر جنگ تحمیلی چنین شیوه ای را تمرین کردیم و موفق شدیم.اما مبارزه فرهنگی مثل مبارزه نظامی ملموس نیست.شفاف نیست.لطیف و پنهان است.جنگ پارتیزانی فرهنگی چگونه ممکن خواهد بود؟
روش جنگهای پارتیزانی این است که فضای آزاد و خلاء برای دشمن ایجاد بکنند. دشمن روز حمله می‌کند اما وقتی به مقصد می‌رسد می‌بیند هیچ‌کس آنجا نیست! برعکس هم هست. پارتیزانها شب به‌طور ناگهان در دل دشمن ظاهر می‌شوند. دشمن نمی‌داند او از کجا آمدو پدرش را درآورد.
ما باید در مبارزه فرهنگی هم محیطهای آزاد درست کنیم. مردم در کفرستان از کفر خسته شده‌اند اما نمی‌دانند وقتی از کفر فرار کردند کجا بروند. ایران برای خیلی از مسلمانهای دنیا این‌جوری بود که بعد از انقلاب آن الگوی آزاد و رها از کفر را به تصویر می‌کشید. خیلی هم دوست داشتند بیایند در ایران زندگی کنند. اما نتوانستند. چون ایران هنوز ناسیونالیسم هست. خیلی از مسلمانها سعی می‌کردند پدیده انقلاب اسلامی را در کشور خود به وجود بیاورند.
ما باید اول اسلام را خوب تبلیغ کنیم. بعد شهرکهایی درست کنیم که امنیت و پیشرفت در آن باشد تا کافر به ایران می‌آید در این شهرک بماند و با اسلام آشنا شود بدون اینکه کفر آنها برای کسی مشکل ایجاد کند.
الان غرب اشباع شده است. از کفر خود پر شده است. دیگر ظرفیت کفر را ندارد؛ اگر تبلیغ خوبی از اسلام بشود مردم مسلمان می‌شوند. چرا که برای پیدا کردن راه بهتر آماده هستند. اگر آرزوی خود را در اسلام ببینند زود مسلمان می‌شوند. اینترنت هم نمی‌تواند مزاحم مسلمان شدن آنها باشد.
اینترنت یک ارتباطات کانالیزه شده و فقط از صفحه کامپیوتر به مخاطب خود می‌دهد. او خیلی دوست دارد که از کانال دیگری هم اطلاعات را بگیرد. ما باید کانال دیگری پیدا کنیم؛ تا اطلاعاتی غیر از اینترنت به او بدهیم.
من نمی گویم از اینترنت و تکنولوژی استفاده نکنیم؛ نه. ولی نباید بر اینترنت و تکنولوژی تمرکز کنیم.
ما باید در برابر تکنولوژی الکترونیکی تکنولوژی انسانی و ذهنی را جدی بگیریم. باید بر قلبها و با مفاهیم عالیسخن بگوییم. الان مردم از کفر و تکنیکهای شیطانی خسته شده‌اند. خیلی راحت زبان انسانی و عالی را می‌پذیرند. بشریت تشنه مفاهیم عالی است. اگر ما بتوانیم این مفاهیم را به آنها منتقل کنیم.


مستبصر , • نظر

 

یک زن مسیحی از کشور ارمنستان در مراسمی در شهرستان ساری، دین اسلام را پذیرفت و مسلمان شد.

 

به گزارش خراسان خانم «آیمسایمینز آرسمینگز» از کشور ارمنستان در حضور آیت ا... طبرسی

 

نماینده مقام معظم رهبری در استان مازندران و دیگر مسئولان دفتر نمایندگی ولی فقیه، به دین مبین اسلام گروید

 

و به طور رسمی دین مقدس و مذهب شیعه دوازده امامی را پذیرفت.

 

وی که مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد پرستاری دارد و در یکی از بیمارستان های کشور سوئد مشغول فعالیت است،

 

 

به خراسان گفت: من پس از تحقیقات و بررسی های زیاد درباره دین مبین اسلام آن را کامل ترین و محکم ترین دین برای هدایت خود یافتم.


مستبصر , • نظر

دکتر "میلر" بزرگترین مبلغ دین مسیحیت در کانادا بود. وی به تازگی مسلمان شده است. او در مورد خود می‌گوید: عاشق ریاضی هستم برای همین منطق را نیز دوست دارم. چون منطق را دوست دارم به مسائلی چون علت و معلوم اهمیت زیادی می دهم.

وی در ادامه می افزاید: در یکی از روزها قرآن را برداشتم و شروع کردم به خواندن آن. اول فکر می کردم که موضوعات آن فقط در مورد بیابان است چون تصور می کردم با توجه به اینکه بر اعراب بیابان نشین نازل شده، پس باید درباره صحرا سخن بگوید. اما بعد فهمیدم چنین نیست. هدفم به پیدا کردن اشتباه در این کتاب تغییر کرد. پیش بینی می‌کردم که با توجه به اینکه بیش از 14 قرن از نزول آن گذشته است، بتوانم به راحتی اشتباهات زیادی در آن پیدا کنم و آن را به رخ مسلمانان بکشم.

دکتر "میلر" می‌افزاید: همچنین فکر می‌کردم مطالبی در مورد زندگی اعراب بادیه نشین در این کتاب نوشته شده باشد اما در نهایت پس از ساعت‌ها مطالعه قرآن کریم، نه تنها اشتباهی در آن پیدا نکردم، بلکه چیزهای بسیار زیادی نیز در آن یافتم. آیه ای که مرا خیلی به فکر فرو برد آیه 82 سوره نساء بود: "أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا" ترجمه: آیا به قرآن فکر نمی کنند، اگر از خداوند نبود در آن اشتباهات زیادی می یافتند.

این مسیحی مسلمان شده همچنین می گوید: نکته قابل تعجبی که بسیار مرا حیرت زده کرده این بود که یک سوره کامل به نام حضرت "مریم" در قرآن وجود دارد و در آن ایشان مورد تمجید و احترام قرار گرفته است به طوریکه این گونه تعریفی از ایشان حتی در کتب انجیل هم نیامده بود. در 25 نقطه مختلف در قرآن کریم نیز نام حضرت مسیح آمده در حالیکه نام حضرت محمد(ص) که پیامبر دین اسلام بوده تنها پنج بار در قرآن آمده است. این مسأله خیلی تعجب مرا برانگیخت و بر من و مسلمان شدنم تأثیر بسیار زیاد گذاشت.