سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزاران سؤال

93717
طنز , • نظر

نصایح امروزی لقمان حکیم

نصایح امروزی لقمان حکیم به پسرش:

پسرم! گروهی، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بی محلیشان کنی از گزندشان بی امانی. پس در احترام، اندازه نگهدار
پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت
پسرم! سخت ترین کار عالم ، محکوم کردن یک احمق است.
پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن
پسرم! با کسی که از روزنامه فقط نیازمندیهایش را میخواند دوستی نکن. آدم بیکار و بی اراده ای است. 
پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن.
پسرم! با رئیس ات زیاد گرم نگیر برایت حرف درمی آورند.
پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟
پسرم! قرض نگیر. قرض هم نده.
پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.
پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند.
پسرم ! کسی را به خاطر دین اش مسخره نکن. چون او هم حق ندارد بخاطر دین ات تو را مسخره کند.
پسرم! شهر ما خانه ما! …نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار.
پسرم! دوستانت را با یک لیوان آب خوردن امتحان کن! آب را به دستشان بده تا بنوشند! بعد بگو تا دروغ بگویند! اگر عین آب خوردن دروغ گفتند از آنان بپرهیز…
پسرم! قواعد رانندگی را بیخیال. فقط مواظب باش بهت نزنند.
پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن
هان ای پسر! اهل هنر را احترام کن. اما مواضع سیاسی ات را با کسی مسنج وکسی را به خاطر مواضعش مرنجان.
پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری 
فرزندم!هیچ کس تنها نیست.
پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در… ولش کن پسرم
پسرم! پیامک های عید نوروزت را همین الان بفرست هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو. اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت.
پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است!
و در آخر: پسرم اوج نگیر


 

ashura karbala hussain

He was not an ordinary human being.


او یک انسان معمولی نبود .

His name was Hussein.

 

 نامش حسین بود .

Hussein was the grandson of Muslims" holy prophet Muhammad.

 حسین نوه پیامبر ما مسلمانان محمد ص بود . 

He stood up against oppressors and he is a role model for Muslims in sacrifice, freedom, liberty and resistance

او کسی بود که در برابر ستمگران ایستاد و در بین ما مسلمانان الگو فداکاری ، آزادی ، آزادگی و ایستادگی در برابر ظلم است.

We call him imam, imam means leader and rector.

ما او را امام میخوانیم . امام به معنی راهنما و پیشواست .

In year 61 AH (a way of calculating year based on the position of the moon), Imam Hussein along with his wife, children and siblings went to Iraq from Arabia, in order to respond to Iraqi"s request;

امام حسین در سال 61 قمری به همراه همسر و فرزندان و خواهرانش از کشور عربستان  به سمت کشور عراق حرکت کرد تا به درخواست مردم عراق پاسخ دهد.

More than 4000 Iraqi wrote a letter to Imam Hussein and asked him to come to Iraq and rescue them from cruelness and injustice of their king "yazid" and bring justice, goodness and beauty.

 4000 نفر از مردم عراق برای امام حسین نامه نوشتند و از او درخواست کردند که به  کشور عراق بیاید و آن ها را از ظلم و ستم آن حاکم که یزید نام داشت نجات دهد و عدل و خوبی و زیبایی را در جهان به پا کند.

Yazid was a cruel leader and he took peoples" property by force and represented Islam in an unrealistic and cruel way.

یزید حاکم ستمگری بود که   بر مردم ستم میکرد و آموال آنان را به زور میگرفت و چهره ای خشن و غیر واقعی از اسلام نشان میداد. 

Actually he does not know anything of real Islam and do whatever he like to do and whatever benefits him.

در واقع او چیزی از اسلان حقیقی نمی دانست و هرچه دوست داشت و برایش منفعت داشت را انجام می داد.

He had broken a lot of absolute law in Islam himself!! So Iraqis asked for help, and Imam Hussein answered them by coming to Iraq.

او مهمترین قوانین اسلام را خودش زیر پا می گذاشت!! بنابراین مردم عراق تقاضای کمک کردند و امام حسین با آمدن به عراق به درخواست آنها پاسخ داد.

Yazid prevented Iraqis to join Imam Hussein by force and threat.

 یزید با استفاده از زور و تهدید و ترس جلو مردم را از پیوستن به امام حسین گرفت.

On the other hand he prevented Imam Hussein to inter in capital city of Iraq so imam had to stay in a midway land called "Karbala".

 از طرفی هم به امام حسین اجازه نداد وارد پایتخت عراق شود واو  ناچار شد در سرزمینی به نام کربلا بماند .

In Karbala, cruel yazid along with ten thousands soldier and military man stood against him and ordered his army to start a war with Imam Hussein.

 در آنجا، یزید ستمگر و زورگو با ده ها هزار سرباز و جنگنده در برابرش ایستاد و دستور به جنگ با امام حسین داد .

Imam and his wife and his children and siblings with his companions were only 72 people!!

ولی امام حسین  به همراه همسر، فرزندان، خواهران، برادران و یارانش تنها 72 نفر بودند.




منبع و ادامه مظلب

http://ashura10muharram.parsiblog.com/