مسیحیان با مسلمانان بسیار دشمنی می ورزند، در حالی که طبق باور مسیحیان، عیسی را یهودیان به صلیب کشیدند. اما به مرور زمان، دمشنی بین یهود و مسیحیان، به دشمنی هر دوی آنان با مسلمانان تبدیل شد.
هزاران سؤال
#حقوق_کودکان_در_یهودیت_و_مسیحیت????
??حمایت از کودکان و حقوق کودکان واژه هایی هستند که در کتب تحریفی یهودیت و مسیحیت یافت نمیشوند برای مثال تنبیه بدنی کودکان جهت تأدیب امری است که کتاب مقدس به آن امر میکند و ضربههای چوبی که بر فرزندان زده میشود را باعث طهارت کودکان میداند:
1?از طفل خود تأدیب را باز مدار که اگر او را با چوب بزنی نخواهد مرد. پس او را با چوب بزن و جان او را از هاویه نجات خواهی داد.
??امثالسلیمان_باب23_آیه13و14
2?کسی که چوب را باز دارد، از پسر خویش نفرت میکند اما کسی که او را دوست میدارد او را به سعی تمام تأدیب مینماید.
??امثالسلیمان_باب13_آیه24
3?ضربه ای سخت از بدی طاهر میکند و تازیانهها به عمق دل فرو میرود.
??امثالسلیمان_باب20_آیه30
??????????????
??در حالی که اسلام بیش از مکتب های دیگر برای کودکان(فرزندان)حقوق قائل شده است.در اسلام وظیفه والدین حفظ حقوق کودکان است همچنین در آموزه های اسلامی تجاوز به حقوق کودکان مساوی است با خشمگین کردن خداوند برای مثال:
1?امام کاظم(ع) :
خداوند برای هیچ چیز به اندازه? تجاوز به حقوق زنان و کودکان خشمگین نمیگردد.
??مرآةالعقول_جلد21_صفحه87????
https://goo.gl/NKXNMk
2?امام صادق(ع):
فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا برای شما در هر بوسیدن درجهای در بهشت است.
??بحارالأنوار_جلد104_صفحه92????
بسم الله الرحمن الرحیم
هم? انبیاء به آمدن یک منجی که نجات دهند? مردم است بشارت داده اند. این بشارت ها در تورات و اناجیل دیده می شود. اغلب مسلمانان گمان دارند که منجی ادیان، همان امام زمان عج است. آنها توجه نمی کنند که آن منجی در واقع، یک نبی است. و چون امام زمان، پیامبر و نبی نیست پس ایشان شخص وعده شده در عهدین نخواهند بود.
ما در این بحث باید به دو موضوع بپردازیم:
1. اوصاف ماشیح (در تورات و اناجیل) بر حضرت رسول اکرم ص تطبیق می شود.
2. چرا حضرت رسول اکرم ص خودش به یکی از فرزندانش به نام مهدی وعده کرده است.
میشه خودکلمه ی ماشیح راتوضیح بفرمایید؟
اصل این کلمه، ماشیاه است؛ به معنی منجی.
متأسفانه با تغییر (هِی) به (حت) این کلمه را به ماشیح تبدیل کرده و معنای جدیدی به آن بخشیده اند و مدعی شده اند که ماشیح باید مسح شود.
در حالیکه ماشیاه رئیس جهان است و هیچ کس بالاتر از او وجود ندارد که بتواند او را مسح کند. اگر به موارد مسح در تورات نگاه کنید می بینید که مسح کردن همچون معارفه های امروی بوده که یک مقام بالاتر یک فرد جدید المقام را مسح و منصوب می کرده است.
بایست در وصف نخستین مخلوق خدا سخن بگوییم.
خداوند در ابتدای آفرینش، روح یک انسان را آفرید و او را رئیس جهان کرد. اقوام و امتهای جهان به واسط? انبیاء قومشان، مخلوق نخست را میشناختند. او در نزد یونانیان با نام لوگوس Logos (عقل کل) معروف بوده است. اقوام سامینژاد او را صوفیا (Sophia) مینامیدند که صوفیا نیز به معنای «عقل کل» آمده است. قوم یهود او را با نامها و القاب مختلفی میشناختند مانند: ماشیح (= منجی)(Messiah) ، روح خدا، بندة خدا، مخلوق اول، نور خدا، پادشاه یا رئیس جهان، رسول خدا و برگزیدة او، پیامبر وعدهشده از ذریة ابراهیم، نور چهرة خدا (وجه الله)، و خصوصیات عظیم دیگ
در سنت اسلامی هم می توان دید که حضرت رسول الله، همان است که در بقره/ 30 به عنوان «خلیفة الله» از او یاد شده است. و اذ قال ربَّک للملائکة إنی جاعل فی الارض خلیفةً ...
مطابق سور? آل عمران، خداوند از پیامبرانش پیمان می گیرد که دربار? رسول خدا ص در میان قوم خود سخن بگویند و مردم را به او مؤمن کنند:
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّنَ لَمَا ءَاتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ قَالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلىَ ذَالِکُمْ إِصْرِى قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشهَْدُواْ وَ أَنَا مَعَکُم مِّنَ الشَّهِدِینَ(81)
فَمَن تَوَلىَ بَعْدَ ذَالِکَ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْفَسِقُونَ(82)
أَ فَغَیرَْ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ(83)
سلام .اینکه فرمودید منظور از خلیفه در آیه 30 بقره ، پیامبر گرامی ما بودند ، صحیح است ؟
منظور جنس کلی انسان نبوده ؟ چون مورد اعتراض فرشتگان قرار گرفته .
در یک جمله بگویم که طبق برخی احادیث اعتراض فرشتگان به سبب تعلیمی بود که از معلم خود به نام عزازیل گرفته بودند. اما بعد که عزازیل به آدم ع سجده نکرد همه فهمیدند که او کافر بوده و لذا ابلیس و شیطان نام گرفت.
دو تفسیر رایج این است که خلیف? خدا، حضرت آدم ع بوده یا جنس بشری.
اما هر دو اشتباه است. زیرا حضرت آدم ع که عمر ابدی ندارد و لذا نمی تواند خلیفه باشد. ثانیاً جنس بشری هم نیست. چون پس مستخلفٌ عنه کیست؟ حیوان که مکلف نیستند!
خلیفه خدا در زمین، حضرت رسول الله است که به کمک دوازده فرزند خود که در حکم خود اویند، از ابتدا تا انتهای تاریخ بر هم? انسان ها حکومت دارند و شاهدان اعمال بشر هستند و در روز قیامت هم قسیم الجنة و النار خواهند بود.
ادام? بحث
هم? اقوام جهان دوست داشتند که پیامبر آخر از میان قوم خودشان باشد. لذا زرتشتی ها معتقد بودند که سوشیانت یک ایرانی است که از دریاچ? ساوه ظهور خواهد کرد. دریاچ? ساوه در شب میلاد نبی مکرم اسلام خشک شد.
یهودیان با تغییر ذبیح از اسماعیل به اسحاق مدعی شدند که پیامبر آخر از نسل اسحاق خواهد بود که جد ایشان است.
مسیحیان ادعا کردند که ماشیح یعنی پیامبر خاتم، حضرت عیسی است.
اما خداوند تقدیر فرموده بود که پیامبر خاتم از نسل پسر ارشد حضرت ابراهیم ع به دنیا بیاید. و خداوند برای اینکه اسماعیل پسر ارشد حضرت ابراهیم شود، همسر اولش ساره را نازا کرد.
آنطور که بنده احصاء کرده ام، حدود 70 خصلت در خصوص ماشیح در تورات و انجیلها موجود است. اغلب آنها بر حضرت عیسی تطبیق نمی شوند. یهودیان هم معتقدند که منجی مورد نظر آنها هنوز ظهور نکرده و حتی معنقدند که حدود 15 قرن تأخیر کرده است. زمانی را که آنها در تلمود برای ظهور ماشیح معین کرده اند حدود 530 میلادی است و این تاریخ دقیقاً چهل سال قبل از میلاد نبی مکرم اسلام ص است.
برخی بشارت های عهدین در خصوص ماشیح موعود/ حضرت رسول الله ص
1. مخلوق اول است (پیدایش 1/ 3 ـ امثال 8/ 22 ـ اشعیاء 40/ 22 ـ کولسیان 1/ 15)
2. نور خداوند (پیدایش 1/ 3 ـ اشعیاء 2/ 5 ـ حبقوق 3/ 4)
3. شاخ? خداوند (اشعیاء 4/ 2 ـ 53/ 2)
4. حکمت و عقل کامل (امثال 8/ 1 و 14 ـ اشعیاء 11/ 2 ـ لوقا 11/ 49)
5. واسط? خلقت موجودات (امثال 8/ 30 ـ یوحنا 1/ 3 و 10 ـ 1تیموتائوس 2/ 5 ـ کولسیان 1/ 16)
6. نبی است (تثنیه 18/ 18 ـ اعمال 3/ 22)
7. پادشاه جهان خواهد بود (مزمور 18/ 50 ـ 45/ 1 و 11)
8. رئیس جهان است (یوحنا 14/ 30 ـ 16/ 12)
9. سلطنت و حکومت ماشیح، پایدار خواهد بود (2سموئیل 7/ 12 ـ اشعیاء 9/ 6 و 7 ـ دانیال 7/ 14 ـ یوحنا 12/ 34)
10. نام او، عجیب است* (اشعیاء 9/ 6)
* باید توجه کرد که نام عیسی(ع) در یهود سابقه داشته است. نام عیسی(ع) که در عبری «یشوع» خوانده میشود با نام جانشین موسی(ع) ـ یوشع بن نون ـ معادل است.
بحث ماشیح تمام شدنی نیست. ولی دوستان می توانند بررسی کنند که این خصلت ها بر چه کسی تطبیق می شود:
28. به وسیلة او شالوم (= اسلام) و کلام خدا به ما میرسد (مزمور 147/ 14 و 15 - 29/ 11 - 56/ 4 و 5 ـ اشعیاء 11/ 10 ـ 26/ 3 و 12 ـ 52/ 7 ـ 72/ 3 تا 7 ـ ارمیاء 8/ 15)
29. به زبان غریب با یهود تکلم خواهد کرد (اشعیاء 28/ 10)
30. او وحی خدا را با گوش میشنود و با دهان تکلم میکند (تثنیه 18/ 18 ـ اشعیاء 59/ 21 ـ اعمال 3/ 22)
31. وحی او مقداری در اینجا و مقداری در آنجا نازل میشود [مکه و مدینه] (اشعیاء 28/ 10 و 13)
32. خداوند امورات خلایق را به او سپرده (یوحنا 3/ 35)
33. دارای مُهر نبوت است (دانیال 12/ ـ یوحنا 6/ 27 ـ 3/ 33)
34. از جنوب میآید (حبقوق 3/ 3) [«تیمان» کلم? عبری و به معنای جنوب است]
35. محبوب خدا است (اشعیاء 42/ 1 ـ یوحنا 3/ 35)
36. وجه الله (خروج 33/ 14 و 15 ـ اعداد 6/ 25 ـ مزمور 27/ 8 ـ 31/ 16 ـ 34/ 16 80/ 3 و 7 و 16 و 19 ـ اشعیاء 8/ 17 ـ 2قرنتیان 4/ 4 ـ فیلیپیان 2/ 6 ـ کولسیان 1/ 15)
50. حکومت او، جهانی است (مزمور 72/ 8)
51. اُمی (= درس ناخوانده) است (اشعیاء 40/ 13)
52. از نسل قیدار (پسر اسماعیل) است (اشعیاء 42/ 11)
53. در هر دو حضور روحانی و جسمانیاش، عادلان و صالحان را تقویت میکند (اشعیاء 11/ 4 ـ 66/ 15 و 16)
54. و شریران را عقوبت مینماید (مزمور 72/ 9 ـ اشعیاء 11/ 4 ـ 40/ 23 ـ 66/ 15 ـ زکریا 13/ 7 تا 9 ـ ملاکی 3/ 2 ـ یوحنا 16/ 8)
55. ناگهان به معبد اورشلیم، وارد خواهد شد (ملاکی 3/ 1) [سفر معراج]
66. آیین او تا پایان جهان باقی است (مزمور 110/ 4 ـ اشعیاء 9/ 6 ـ حبقوق 3/ 6 ـ یوحنا 14/ 16)
67. بعد از ماشیح، پسرش و سپس پسرِ پسرش جانشین وی خواهند شد (مزمور 72/ 1 ـ اشعیاء 59/ 21 ـ حزقیال 37/ 25)
68. ماشیح نخستین انسانی است که رستاخیز میکند (اعمال 26/ 23 ـ مکاشفه 1/ 5)
69. در قیامت بر مسند داوری مینشیند (متی 25/ 31 ـ رومیان 14/ 10 ـ 2قرنتیان 5/ 10)
70. ماشیح بر تمام انسانها داوری کرده، آنها را به بهشت و جهنم میفرستد (متی 25/ 31 تا 46 ـ 2تیموتاؤس 4/ 1)
اوصاف مختلف ماشیح نشان می دهد که او همانند حضرت موسی ع، با دشمنان خدا می جنگد و مؤسس شریعت جدیدی است. نسل و خانواده دارد و بعد از او فرزندانش حکومت خواهند کرد. و اینها بر حضرت عیسی که اصلاً ازدواج نکرد تطبیق نمی شوند. بلکه بر حضرت رسول الله مطابق می آیند.
ادام? سخن این است که حالا چرا خود حضرت رسول الله این وعده را به یکی از فرزندانش داده است. بنده در این خصوص مقاله ای نوشته ام که عزیزان را به مطالع? آن دعوت میکنم
دیدگاههای رایج در مورد جهنم را بررسی کنیم.
1- جهنم به مثابه عذاب جاودانی
(Literal view)
این نظریه، قدیمیترین نگرش پیرامون جهنم است و مهمترین مروجِ آن شخصی است به اسم والورد (J. F. Waloord). آقای والورد معتقد است آنچه کتابمقدس در مورد جهنم میگوید را باید بهطور تحتالفظی معنا کرد. جهنم مکان عذاب ابدی گناهکاران است. گناه انسان تأثیری جاودانه دارد، از این رو مجازات آن نیز بیپایان است. بنا بر نظر آقای والورد، تمام کسانی که به خدا پشت نموده، مکاشف? محبت او در عیسی مسیح را سرسختانه رد میکنند، در آتش ابدی جهنم عذاب خواهند کشید. والورد و پیروانش در توجیه این دیدگاه به این دلایل استناد میکنند:
1- شواهد غیر قابل انکار کتابمقدس. ظاهراً خود انجیل چنین میگوید. نمونههایی از این دیدگاه را میتوان در آیات زیر یافت: متی 5:22، 29 و 30؛ 10:28؛ 18:19؛ 13:18-23؛ 23:15 و 33؛ 25:14-30؛ مرقس 9:43، 45 و 47؛ لوقا 12:5؛ یعقوب 3:6؛ دوم پطرس 2:4؛ اول تسالونیکیان 5:9؛ دوم تسالونیکیان 1:9؛ عبرانیان 6:3؛ 10:27؛ یهودا 7؛ مکاشفه 14:13-14؛ 14:10-11.
2- عبارت عذاب ابدی را نمیتوان به شکل دیگری تفسیر کرد. واژ? "ابدی" براستی بهمعنای "بیپایان" است.
3- هر دیدگاهی غیر از این، در واقع به آخرتشناسی اصیل مسیحی ضربه میزند.
4- چنین نگرشی به ما انگیزه میدهد تا در امر بشارت با تمام وجود کوشا باشیم.
5- این نگرش مورد تأیید برخی از بزرگان مسیحی همچون آگوستین و جاناتان ادوارد است.
2- درک استعارهای از جهنم
(Metaphorical View)
از مروجان این نظریه میتوان به مارتین لوتر، جان کالون، جی پکر (J. Packer) و آقای کراکت (W. Crackett) اشاره کرد. طرفداران نگرش استعارهای جهنم بر این باورند که زبان تصویرگونه و عمیقاً سمبلیک کلام خدا در مورد جهنم را نباید به شکل تحتالفظی تفسیر کرد. برخی از سبکهای ادبی نیز که در آنها به موضوع جهنم اشاره شده، از نوع ادبیاتی است که پر از تشبیه و استعاره است (ادبیات آپوکالپتیک). جهنم را باید دوری از حضور خدا تعبیر کرد، مانند وضعیتِ پر رنج و عذابِ آدم و حوا پس از اخراج از باغ عدن. کسی که از خدا دور شود، طبعاً خود را در چنان منجلابی خواهد یافت که نامی جز جهنم نمیتوان برای آن متصور شد. این نگرش، تمام آیاتِ کتابمقدسیای را که در نظریه اول مطرح شد بهصورتِ استعاری تعبیر میکند. رنج و عذاب دوری از خدا در واقع حالتی روحی و دردی فکری و هویتی است. درست مثلِ نِیای که از نیستان بریده میشود و دیگر به جایگاه اصلی خود باز نمیگردد. انسان نیز بهدلیل سماجت و پافشاری در گناهان خود، از سرمنشاء اصلیِ خود یعنی خدا جدا میشود و تا به نزد او بازنگردد، هیچگاه روی آسایش و خوشی نخواهد دید. پیروان این نظریه میگویند که عذاب فیزیکی که در آیات کلام خدا از آن صحبت شده برای این است که خواننده متوجه جدی بودنِ تصمیمی که باید در حضور خدا بگیرد بشود، نه آن که این عذاب واقعاً و در مفهومی تحتالفظی اتفاق بیفتد.
3- نگرش کلیسای کاتولیک روم
(Purgatorial View)
از نظر کلیسای کاتولیک روم، دو مفهومِ جهنم و برزخ در هم تنیده شده است. اگر چه امکان ورود به جهنم همواره وجود دارد، اما قائل شدن به مقوله برزخ بُعد تازهای به این موضوع میدهد. از این رو لازم است نخست نگاهی اجمالی داشته باشیم به مفهوم برزخ از نگاه کلیسای کاتولیک روم.
اگر بشر حیات خود را از خدا دارد، لاجرم سرنوشت او نیز در دست خدایی است که او را آفریده. شکاف اخلاقی بین انسان گناهکار و خدای خالق چنان وسیع است که اکثر انسانها پس از مرگ، هنوز آمادگی رویارویی با خدای قدوس را ندارند. به همین جهت به زمانی احتیاج دارند تا در آن پاک شوند. اگر باز پس از این دوره به عصیان نسبت به خدا دامن زنند، بهواقع جهنم را برای خود برگزیدهاند. بهنظر میآید که این نگرش کلیسا در خصوص جهنم، بیشتر با درک استعارهای همخوانی داشته باشد تا با تعبیرِ تحتالفظیِ جهنم. گفتنی است که مسیحیان غیرکاتولیک نیز به وجود مرحلهای پس از مرگ و پیش از داوری نهایی معتقد هستند که میتوان آن را وضعیت بینابین(Interim Stage) نامید. منتهی کلیسای کاتولیک این وضعیت را مرحل? پاک شدن و بهعبارتی تقدیسِ فرد پیش از روبرو شدن با خدا میداند. بنابراین از نظر کلیسای کاتولیک، فرایند پاک شدن فرد مسیحی حتی پس از مرگ نیز ادامه دارد و بازماندگان فرد متوفی میتوانند با دعا و خیرات او را در این امر یاری رسانند.
4- جهنم به مثابه نابودی یکباره و نه عذاب ابدی
(Annihilation View)
شخصی بهنام کارل پیناک معتقد است که آتش در کلام خدا اغلب کاربردی نابودکننده دارد، نه عذابدهنده. انسانی که شخصاً تصمیم میگیرد با خدا بیگانه باشد، در واقع حکم نابودی خود را امضا میکند. از نظر پیناک، اِشکال نگرش سنتی (عذاب ابدی در نظریه اول) این است که چون تحت تأثیرِ تفکر افلاطون روحِ انسان را جاودانه میداند، عذاب او را نیز جاودانه میبیند. در حالی که کلام خدا نمیگوید که بشر از ابتدا بهطور طبیعی جاودانه خلق شده است، بلکه حیات جاودان در واقع هدیه خدا است به شخص ایماندار، و نباید آن را بهعنوان آنچه جزو داراییهای انسان است تعریف کرد. فقط و فقط خدا جاودانه است (اول تیموتائوس 6:16). بنابراین نمیتوان با استناد به جاودانه بودنِ روح انسان، نتیجه گرفت که عذاب او امری ابدی و جاودانه است. گذشته از این، وجود جهنم و بهشت در کنار یکدیگر، علامت سؤالی را پیش روی خدایی میگذارد که میخواهد کل در کل باشد (اول قرنتیان 15:28). بهقول متفکر بزرگ مسیحی جان استات، این گفته که «همه چیز را نو میسازم» (مکاشفه 21:5) در فضایی که هنوز عصیان وجود دارد، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
پیناک بر اساس شواهد بالا معتقد است که جهنم به معنای هلاکت و نابودی یکباره است. در توجیه این نظریه معمولاً به آیات زیر استناد میشود:
مزمور 37:2 و 9-10؛ متی 10:28؛ مرقس 14:1-2؛ اول قرنتیان 3:17؛ فیلیپیان 1:28؛ غلاطیان 6:8؛ دوم تسالونیکیان 1:9 و دوم پطرس 3:7.
نتیجهگیری
همانطور که در مقدمه مقاله ذکر شد، هر یک از چهار نظری? فوق خود نقدی بر دیگریاند. آنچه واضح است این است که مسیحیان همگی واقعیت جهنم را قبول دارند، اما در چگونگی ماهیت آن با یکدیگر اختلافنظر دارند. با توجه به دستاوردهایی که پیرامون علم تفسیر کتابمقدس برای مسیحیان انجیلی حاصل شده است، میتوان به دو نگرش "استعارهای" و همچنین "نابودی یکباره" با تأمل بیشتری اندیشید.
آیا از نظر کتاب مقدس چیزی بنام جهنم، با آتش و سوز وحشتناک، وجود دارد؟
یکی از ترفند های برخی از مبلغین مسیحی برای ایجاد شبهه در ایمان مسلمانان ایراد گیری از هشدارهای خداوند در قرآن کریم نسبت به عاقبت هولناک گناهکاران است. آنها میگویند که خدای اسلام خدایی خشمگین است! اینهمه آی? ترسناک از آتش جهنم در قرآن است! خدای مسیحیت خدای مهر است، خدای محبت و عشق! و بقول آنها "خدا محبت است"!
حتی اخیرا واتیکان نیز وجود آتش جهنم را رد کرده است.
البته مبحث جهنم در کتاب مقدس اندکی مفصل است و نیاز به بررسی و تجزیه و تحلیل دارد. برخی جهنم (شئول در عبری) را به نیستی تعبیر میکنند (مثل شاهدان یهوه) و خود را از شر عذاب ابدی نجات میدهند! اما کتاب مقدس چنین تعبیری را رد کرده است.
در زیر چند نمونه از آیات جهنمی در کتاب مقدس را مشاهده میکنید.
Bible Verses about Hell آیات کتاب مقدس در بار? جهنم
Revelation 20:10
And the devil who deceived them was thrown into the lake of fire and brimstone, where the beast and the false prophet are also; and they will be tormented day and night forever and ever.
مکاشفه 20 : 10
و ابلیس که ایشان را گمراه میکند، به دریاچه آتش و کبریت انداخته شد، جایی که وحش و نبی کاذب هستند؛ و ایشان تا ابدالآباد شبانه روز عذاب خواهند کشید.
Revelatin 19:20
And the beast was seized, and with him the false prophet who performed the signs in his presence, by which he deceived those who had received the mark of the beast and those who worshiped his image; these two were thrown alive into the lake of fire which burns with brimstone.
مکاشفه 19 : 20
و وحش گرفتار شد و نبی کاذب با وی که پیش او معجزات ظاهر میکرد تا به آنها آنانی را که نشان وحش را دارند و صورت او را میپرستند، گمراه کند. این هر دو، زنده به دریاچه آتش افروخته شده به کبریت انداخته شدند.
Matthew 25:41
"Then He will also say to those on His left, "Depart from Me, accursed ones, into the eternal fire which has been prepared for the devil and his angels;
متی 25 : 41
« پس اصحاب طرف چپ را گوید: "ای ملعونان، از من دور شوید در آتش جاودانی که برای ابلیس و فرشتگان او مهیا شده است.
Matthew 5:29
"If your right eye makes you stumble, tear it out and throw it from you; for it is better for you to lose one of the parts of your body, than for your whole body to be thrown into hell.
متی 5 : 29
پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آنکه تمام بدنت در جهنّم افکنده شود.
Matthew 10:28
"Do not fear those who kill the body but are unable to kill the soul; but rather fear Him who is able to destroy both soul and body in hell.
متی 10 : 28
و از قاتلان جسم که قادر بر کشتن روح نیاند، بیم مکنید بلکه از او بترسید که قادر است بر هلاک کردن روح و جسم را نیز در جهنم.
Matthew 13:40-42
"So just as the tares are gathered up and burned with fire, so shall it be at the end of the age. "The Son of Man will send forth His angels, and they will gather out of His kingdom all stumbling blocks, and those who commit lawlessness, and will throw them into the furnace of fire; in that place there will be weeping and gnashing of teeth.
متی 13 : 40 – 40
40 پس همچنان که کرکاسها را جمع کرده، در آتش میسوزانند، همانطور در عاقبت این عالم خواهد شد، 41 که پسر انسان ملائکه خود را فرستاده، همه لغزش دهندگان و بدکاران را جمع خواهند کرد، 42 و ایشان را به تنور آتش خواهند انداخت، جایی که گریه و فشار دندان بود.
2 Peter 2:4
For if God did not spare angels when they sinned, but cast them into hell and committed them to pits of darkness, reserved for judgment;
دوم پطروس 2 : 4
زیرا هرگاه خدا بر فرشتگانی که گناه کردند، شفقت ننمود بلکه ایشان را به جهنم انداخته، به زنجیرهای ظلمت سپرد تا برای داوری نگاه داشته شوند؛
Isaiah 33:14
Sinners in Zion are terrified; Trembling has seized the godless "Who among us can live with the consuming fire? Who among us can live with continual burning?"
اشعیا 33 : 14
گناه کارانی که در صهیوناند میترسند و لرزه منافقان را فرو گرفته است، (و میگویند): کیست از ما که در آتش سوزنده ساکن خواهد شد و کیست از ما که در نارهای جاودانی ساکن خواهد گردید؟
Psalm 9:17
The wicked will return to Sheol, Even all the nations who forget God.
مزمور 9 : 17
شریران به هاویه خواهند برگشت و جمیع امّتهایی که خدا را فراموش میکنند،
Ezekiel 32:27
"Nor do they lie besid
ESM HEM, [01.12.17 11:30]
e the fallen heroes of the uncircumcised, who went down to Sheol with their weapons of war and whose swords were laid under their heads; but the punishment for their iniquity rested on their bones, though the terror of these heroes was once in the land of the living.
حزقیال 32 : 27
پس ایشان با جبّاران و نامختونانی که افتادهاند که با اسلحه جنگ خویش به هاویه فرود رفتهاند، نخواهند خوابید. و ایشان شمشیرهای خود را زیر سرهای خود نهادند. و گناه ایشان بر استخوانهای ایشان خواهد بود. زیرا که در زمین زندگان باعث هیبت جبّاران بودند.
Proverbs 15:24
The path of life leads upward for the wise That he may keep away from Sheol below.
امثال 15 : 24
طریق حیات برای عاقلان به سوی بالا است، تا از هاویه اسفل دور شود.
Proverbs 23:14
You shall strike him with the rod And rescue his soul from Sheol.
امثال 23 : 14
پس او را با چوب بزن، و جان او را از هاویه نجات خواهی داد.
Proverbs 5:5
Her feet go down to death, Her steps take hold of Sheol.
امثال 5 : 5
پایهایش به موت فرو میرود، و قدمهایش به هاویه متمّسک میباشد.
Proverbs 9:18
But he does not know that the dead are there, That her guests are in the depths of Sheol.
امثال 9 : 18
و او نمیداند که مردگان در آنجا هستند، و دعوت شدگانش در عمقهای هاویه میباشند.
Deuteronomy 32:22
For a fire is kindled in My anger, And burns to the lowest part of Sheol, And consumes the earth with its yield, And sets on fire the foundations of the mountains.
تثنیه 32 : 22
زیرا آتشی در غضب من افروخته شده و تا هاویة پایینترین شعلهور شده است و زمین را با حاصلش میسوزاند و اساس کوهها را آتش خواهد زد.
Mark 9:42-48
"Whoever causes one of these little ones who believe to stumble, it would be better for him if, with a heavy millstone hung around his neck, he had been cast into the sea. "If your hand causes you to stumble, cut it off; it is better for you to enter life crippled, than, having your two hands, to go into hell, into the unquenchable fire, [where THEIR WORM DOES NOT DIE, AND THE FIRE IS NOT QUENCHED.] read more.
مرقس 9 : 42 – 48
42 و هر که یکی از این کودکان را که به من ایمان آورند، لغزش دهد، او را بهتر است که سنگ آسیایی بر گردنش آویخته، در دریا افکنده شود
43 پس هرگاه دستت تو را بلغزاند، آن را بِبر زیرا تو را بهتر است که شل داخل حیات شوی، از اینکه با دو دست وارد جهنم گردی، در آتشی که خاموشی نپذیرد؛ 44 جایی که کِرم ایشان نمیرد و آتش، خاموشی نپذیرد. 45 و هرگاه پایت تو را بلغزاند، قطعش کن زیرا تو را مفیدتر است که لنگ داخل حیات شوی از آنکه با دو پا به جهنم افکنده شوی، در آتشی که خاموشی نپذیرد؛ 46 آنجایی که کِرمِ ایشان نمیرد و آتش، خاموش نشود. 47 و هر گاه چشم تو تو را لغزش دهد، قلعش کن زیرا تو را بهتر است که با یک چشم داخل ملکوت خدا شوی، از آنکه با دو چشم در آتش جهنم انداخته شوی، 48 جایی که کِرم ایشان نمیرد و آتش خاموشی نیابد.
Revelation 20:15
And if anyone"s name was not found written in the book of life, he was thrown into the lake of fire.
مکاشفه 20 : 15
و هر که در دفتر حیات مکتوب یافت نشد، به دریاچه آتش افکنده گردید.
Hebrews 1:7
In speaking of the angels he says, "He makes his angels spirits, and his servants flames of fire."
عبرانیان 1 : 7
و در حق فرشتگان میگوید که «فرشتگان خود را بادها میگرداند و خادمان خود را شعله آتش.»
پرسش: براساس آموزههای وحیانی، تثلیث از چه جایگاهی در میان مسلمانان برخوردار است؟
پاسخ: تحقیقات تاریخی مؤید این است که بسیاری از آموزههای مسیحیت، از جمله تثلیث، تجسم، فدا، رستاخیز، مصلوب شدن، تاریکی جهان هنگام مرگ نجات دهنده، پسر خدا بودن، نازل شدن پسر خدا برای رهانیدن زندگان و مردگان و موارد بسیار دیگر، در آیین بتپرستان سابق، خصوصاً هندوها و بوداییان وجود داشته، و از طریق آنان به کلیسا راه یافته است؛ مثلاً هندوها «برهم» را خدای اکبر میدانند که در سه «اقنوم» یعنی «برهما»، «ویشنو» و «شیوا» متجلی شده است. (1)
در آیات بسیاری از قرآن مجید بر وحدانیت خداوند متعال تکیه شده، چنان که در آیاتی از حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) نفی الوهیت شده است(2). اما درمورد تثلیث، در دو آیه به صراحت از بیان آن نهی شده و یا معادل کفر دانسته شده است که ذیلاً ذکر میگردند:
1- در آیه 171 سوره نساء آمده است:
ای اهل کتاب! در دین خود غلو و زیادهروی نکنید و درباره خدا غیر از حق نگویید: مسیح، عیسیبن مریم فقط فرستاده خدا و کلمه اوست که او را به مریم القا نمود و روحی از طرف او بود؛ بنابراین به خدا و پیامبران او ایمان بیاورید و نگویید: «(خداوند) سه گانه است.» (از این سخن) خودداری کنید که برای شما بهتر است. خدا تنها معبود یگانه است. او منزه است از این که فرزندی داشته باشد. از آن اوست آن چه در آسمانها و زمین است؛ و برای تدبیر و سرپرستی آنها خداوند کافی است.
2- آیات 73 تا 75 سوره مائده میفرماید: آنها که گفتند: «خداوند یکی از سه خداست»، به یقین کافر شدند. معبودی جز معبود یگانه نیست و اگر از آن چه میگویند دست برندارند، عذاب دردناکی به کافران آنها خواهد رسید. آیا به سوی خدا بازنمیگردند و از او طلب آمرزش نمیکنند؟ خداوند آمرزنده و مهربان است. مسیح فرزند مریم، فقط یک فرستاده بود، پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند؛ مادرش زن راستگویی بود.
برخی از نویسندگان مسیحی معتقدند که آیات فوق، تثلیث را رد نمیکند، بلکه سه خدایی را رد میکند، که ازنظر مسیحیان راست اندیش نیز اعتقاد درستی نیست. «توماس میشل» مینویسد: قرآن سه خدایی را رد میکند، نه تثلیث را، که عقیده برخی از مشرکان حجاز بوده است. آنان بخشی از مسیحیت را پذیرفته و تحریف کردهاند. (3)
لکن در آیات فوق شواهدی است که ثابت میکند مقصود قرآن همان تثلیث رایج مسیحی است. در آیه اول (نساء: 171) ابتدا خداوند اهل کتاب را از غلو باز میدارد، سپس به صورت حصر میفرماید: «مسیح فقط پیامبر خدا و کلمه(4) اوست.» و پس از عبارت «نگویید سه تا» میافزاید: «خدا منزه است از این که پسری داشته باشد.» این درحالی است که شخصیت دوم تثلیث، «پسر» است. پس اسلام و قرآن این اندیشه رسمی مسیحی رایج را رد میکند.
آیه دوم نیز (مائده: 73-75) الوهیت مسیح را نفی میکند و میفرماید: «مسیح جز پیامبری نبود که قبل از او هم پیامبرانی آمده بودند.»
پس، ازنظر قرآن، مسیح انسانی صرف است و این با تثلیث رایج مسیحی سازگاری ندارد.(5)
از نگاه قرآن حضرت عیسی(ع) شخصیتی است که دو امتیاز مهم دارد: یکی مقام رسالت، و دیگری تولد معجزهآسای او با کلمه تکوینی خداوند.(6)
با دقت در آیات قرآن واضح میگردد که مسیحشناسی قرآن با مسیحشناسی تثلیثی مسیحی سازگار نیست و براساس آن حتی به صورت تشریفی نیز نباید حضرت عیسی(ع) را پسر خدا نامید(7)
پینوشتها:
1- دایرهالمعارف بستانی، ج5 ص321
2- مائده: 17 و 116، توبه:30
3- کلام مسیحی، توماس میشل ص79
4- ترکیب اضافی «کلمهالله» و «روحالله» از نوع «اضافه تشریفی» است. چنین اضافهای در تمامی زبانها یافت میشود و مراد از آن بیان عظمت و احترام است.
5- ر.ک: درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص136-137.
6- «کلمه الله» بودن عیسی(ع) به این معناست که با اراده خاص خداوند، و از راهی غیرطبیعی ایجاد شده است. محمدرضا زیبایینژاد، مسیحیتشناسی مقایسهای، ص361.
7- درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص137.
در پی قتل سه دانشجوی مسلمان در شمال شرق ایالاتمتحده، کاخ سفید و رسانهها ترجیح دادند که مقابل این اقدام وحشیانه سکوت کنند.
موج اسلام هراسی که طی هفتههای اخیر به دنبال ماجرای مشکوک حمله به مجله فکاهی هتاک به ساحت مقدس نبی مکرم اسلام در پاریس شدت گرفته بود. در «چپل هیل» آمریکا بار دیگر خود را نشان داد.
شامگاه روز سهشنبه، سه دانشجوی آمریکایی مسلمان، 23 ساله، 21 ساله و 19 ساله (زن، شوهر و خواهر) در نزدیکی دانشگاه «کارولینای شمالی» در «چپل هیل» مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.کشتهشدگان، دو خواهر فلسطینی به نامهای «رزان» و «یسر» همراه با یک پسر اهل سوریه به نام «ضیآء برکات» بودند.
قاتل فردی به نام «کریگ استفن هیکس» 46 ساله است که مدام در صفحه فیسبوک خود مطالب ضد اسلام و مسلمانان به اشتراک میگذاشته و عقاید ضد اسلام و نژادپرستانه داشته و پس از ارتکاب جرم نیز با خونسردی تمام خود را به پلیس معرفی کرده و از اقدام خود بسیار خرسند بوده است. این فرد پیش از این در مطلبی در صفحه شخصی خود در فیسبوک علیه مسلمانان و حتی مسیحیان مطالبی منتشر کرده و تنها راه حل مشکل خاورمیانه را «الحاد» دانسته بود.
اما این جنایت هولناک با سکوت گسترده از سوی دولت آمریکا و رسانههای خبری این کشور مواجه شد. این جنایت و بالتبع سکوت رسانهها و مقامات غربی در مورد آن، واکنش بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و افکار عمومی را در پی داشته است.
در فیسبوک و توئیتر نیز صفحاتی برای اعتراض به این جنایت ایجاد شده است و بسیاری از کاربران در مورد این سه جوان مسلمان نوشتهاند: «عزیزان ما، برکات، یسر و رزان به سوی پروردگارشان رفتند» یا «آنها در زندگی و مرگشان نمونه بودند».
از شخصیتهای برجستهای که در صفحه توئیتر خود به این نوع رفتار رسانههایی چون «بی.بی.سی» «سی.ان.ان» و «فاکس نیوز» اعتراض کرده، دکتر «مدس گیلبرت» پزشک معروف نروژی که در جنگ غزه بسیار شهرت یافت، است. وی نوشت: 3 جوان در آمریکا مردند، نه تظاهراتی شد نه اعتراضی، البته هیچ اهمیتی ندارد، چرا که آنان مسلمان بودند.
مقامات انجمنهای مسلمان در آمریکا نیز بر این باورند اگر قربانیان جنایت «چپل هیل» مسلمان نبودند و برعکس قاتل آنها یک مسلمان بود، اخبار این حادثه به گونه دیگری توسط رسانههای آمریکایی پوشش داده میشد.
روزنامه ایندیپندنت نیز با اشاره به قتل سه مسلمان آمریکایی نوشت: تنها به دلیل مسلمان بودن مقتولان، رسانههای جهان به خوبی این خبر را پوشش ندادند.
به نوشته ایندیپندنت، از آنجایی که مقتولان مسلمان بودند، پوشش خبری این اتفاق تنها توسط تعداد معدودی از رسانهها انجام گرفت. نویسنده ایندیپندنت در ادامه میپرسد آیا زندگی مسلمانان بیاهمیت و خون مسلمانان ارزان است و چرا توجه رسانهای به مسلمانان قربانی جنایت، اینقدر کم است.
پایگاه تحلیلی «آبزرور» نیز در یادداشتی درباره این جنایت نوشت: اگرچه بدون شک آقای هیکس- قاتل- مسئول این قتلهای فجیع است ولی تنها مقصر این فاجعه نیست. بخشی از تقصیر این ماجرا و دیگر جرمهای بر مبنای نفرت که به طور عمده علیه مسلمانان رخ میدهد، بر دوش مصون از مجازات بودن گفتمانی است که مسلمانان را در نظر عموم، شرور و اهریمنی معرفی میکند.
آبزرور مثالهای بسیاری از مقامات آمریکایی میآورد که در آن افراد بدون دغدغه، تخم نفرت علیه اسلام و مسلمانان را در جامعه آمریکا کاشتهاند و یادآور میشود که در این جنایت فجیع، تمام این افراد میبایست سرزش شوند.
نویسنده یادداشت این طور ادامه میدهد که «از قتل «چپل هیل» شگفتزده نمیشوم. با توجه به «اسلامهراسی» در داخل کشور و همگام با آن افزایش «تندروی خشونتآمیز» در خارج از کشور، آماده حملات اینچنینی بودم.»
روزنامه القدس العربی چاپ لندن نیز در واکنش به این جنایت از قول خالد بیضون استاد دانشکده حقوق دانشگاه کالیفرنیا نوشت: «مسلمانان در صدر اخبار قرار دارند آن هم زمانی که کافی است ماشه را فشار دهند اما وقتی قربانی میشوند خبری از آنها نیست».
مقامات آمریکایی برای برخورد با واقعه قتل این سه دانشجوی مسلمان و رهایی از اتهام اسلامستیزی خود، دو ادعای بیاساس را مطرح کردهاند، یکی اینکه قاتل اساسا بیدین بوده و اسلام و مسیحیت را قبول نداشته، دوم اینکه نزاع بر سر پارک خودرو بوده است!! و این در حالی است که پدر قربانیان جنایت «چپل هیل» در یک کنفرانس خبری با رد این ادعاها گفت: هیچ بحثی در مورد پارک وجود نداشته است. جنایت رخ داده، بر سر نفرت نژادی بوده است و چون فرزندان من مسلمان بودند، کشته شدهاند.
اعتراضات
همزمان با سکوت خبرگزاریهای غربی درباره قتل این سه جوان مسلمان صدها تن از ساکنان واشنگتن برای ابراز همدردی با خانواده سه دانشجوی مسلمان کشتهشده در ایالت کارولینای شمالی و اعتراض به بیعدالتی صورتگرفته تجمع برگزار کردند.
در واشنگتن، پنجشنبهشب صدها نفر از ساکنان واشنگتن با در دست داشتن شمع برای سه مسلمان کشتهشده در ایالت کارولینای شمالی مراسم یادبود برگزار و در آن قتلعام این سه نفر را محکوم و به صورت خاموش اعتراض کردند.
به گزارش تسنیم، در این تجمع اعتراضی خاموش مردم دستنوشتههایی به همراه داشتند که روی آن نوشته شده بود: «اسلام دشمن نیست»، «علیه توهین به اسلام بایستید»، «قلب ما برای شما شکست، روح شما شاد باشد» و «من تقاضا دارم که تمام سفیدپوستان این عمل تروریستی را محکوم کنند».
عصر پنجشنبه مردم انگلیس نیز در اعتراض به نحوه پوشش خبر کشتار این سه دانشجو توسط بیبیسی در مقابل دفتر این شبکه در لندن به تظاهرات پرداختند.
سازماندهندگان این تظاهرات به نحوه پوشش خبر کشتار چپل هیل در کارولینای شمالی معترض بوده و اعلام کردند که بیبیسی در مقایسه با پوشش حوادث شارلی ابدوی پاریس، سکوت پیشه کرده است.
صدها فلسطینی نیز صبح جمعه با تحصن در برابر دفتر سازمان ملل متحد در شهر غزه قتل وحشتناک سه دانشجوی مسلمان را محکوم کرده و خواستار محاکمه قاتل شدند.
نمایندگان اقلیتهای مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی، ششم بهمن ماه با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. متن کامل بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به شرح زیر است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
ما از اسلام آموختهایم که باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد؛ این حکم اسلام به ما است. آنچه امروز در دنیا مشاهده میشود، این است که قدرتها و دولتهای مدّعی انصاف و عدالت، هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایره سیاستهای تنگ و محدود و ظالمانه خودشان ملاحظه و مراعات نمیکنند. شما امروز میبینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام میگیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانها آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند! یعنی حقیقتاً اینجوری است. همین فیلم «تکتیرانداز»(1) که حالا سروصدایش بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق میکند یک جوانِ مثلاً فرض کنید مسیحی یا غیرمسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمیآید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را؛ آنطور که نقل کردند، ما که این فیلم را ندیدیم. این روش روشِ مورد پسند اسلام نیست؛ اسلام معتقد است به انصاف. امیرالمؤمنین (علیهالصّلاه والسّلام) در آن قضیه حمله به [شهر انبار(2)] میفرماید: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لَیدخُلُ المَرأَه المُسلِمَهًْ وَ الاُخرَی المُعاهِدَه؛ من شنیدهام این افرادی که حمله کردند به این شهر، وارد خانه زن مسلمان و زن غیرمسلمان - معاهده یعنی یهود و نصارایی که پیمان دارند و در زیر سایه حکومت اسلامی زندگی میکنند - میشوند و «یأخُذُ حِجلَها» و اذیت میکنند اینها را، آزار میکنند، ظلم میکنند. بعد حضرت میفرمایند که اگر مسلمان از این غم بمیرد، مورد ملامت نیست! ملاحظه میکنید، این امیرالمؤمنین [است]. اگر مسلمان از غصّه این بمیرد که سپاهیان دشمن و غارتگران، وارد خانه یک زن غیرمسلمان شدند و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند و دستبند او را و حِجِل(3) او را گرفتند، ملامت نباید بشود؛ ملامت نمیشود. نظر اسلام این است. ما امیدواریم انشاءالله بر همین روال حرکت کنیم و پیش برویم.
و خاطرات خوبی هم داریم. من غالباً به منازل شهدای ارامنه و آشوری که رفتهام - که امسال هم خوشبختانه موفّق شدم منزل چند شهید ارمنی رفتم - میبینم اینها نسبت به کشورشان احساس تعهّد میکنند؛ یعنی واقعاً متعهّدانه رفتار کردند. زمان جنگ هم من یادم است که عدّهای از همین مسیحیان ارمنی آمدند اهواز؛ من در فرودگاه دیدم یک جماعتی نشستهاند، گفتم اینها چهکسانی هستند؟ گفتند اینها ارامنهاند، دارند میآیند جبهه برای کارهای صنعتی - ارامنه در کارهای صنعتی و فنّی و ماشین و این چیزها مسلّطند - و برای کمک و خدمت. آمدند؛ مرحوم چمران اینها را به کار گرفت. مبالغی اینها زحمت کشیدند، خدمت کردند، کار کردند و کسانی هم شهید شدند.
یکی از [اعضای] این خانوادههای ارمنی که من همین هفته پیش رفتم منزلشان، پسرش سرباز بوده؛ گفت سربازیاش تمام شد و ناراحت بود که جنگ هنوز هست؛ [میگفت] من سربازیام تمام شده و چه کار کنم. بعد گفت اتّفاقاً اعلام کردند مثلاً آن کسانی که سربازی رفتند، چند ماه - سه ماه یا فلان قدر - بیایند مجدّداً جبهه. گفت این خوشحال شد؛ خوشحال شد که باز دوباره فراخوانی کردند؛ آمد و رفت جبهه و بعد هم شهید شد، جسدش را آوردند؛ یعنی اینجور احساساتی را انسان در بین هممیهنان غیرمسلمان ما در کشور مشاهده میکند. خب تلاش کردند. و امیدواریم که نظام اسلامی بتواند به وظایف خودش در این زمینهها عمل کند؛ آنها هم حقیقتاً نسبت به کشور با تعهّد به معنای واقعی کلمه رفتار کنند.
این رفتارهای جمهوری اسلامی را هم در خارج منعکس کنید؛ یعنی واقعاً بدانند، بفهمند در دنیا و دنیای مسیحیت بداند که در کشور اسلامی اینقدر رواداری نسبت به غیرمسلمانها هست؛ این رواداریای که آنجاها وجود ندارد. و چقدر شما شنیدهاید مثلاً در آلمان، جوانهای نئونازی - که حالا افتخار میکنند که نازیاند؛ اسمشان را گذاشتهاند «نئونازی» - حمله میکنند به یک مشت مسلمان، به مسجد مسلمانها؛ میزنند، میکشند، تعقیب درست و حسابیای هم نمیشوند؛ ما هم نشنفتهایم. یا آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه(4) داشته، بهخاطر حجابش میزنند میکشند و هیچکس اصلاً دنبال هم نمیکند؛ حالا گفتند یک مجازاتی [کردند]؛ آدم فکر نمیکند که خیلی جدّی اینها تعقیب میشود؛ واقعاً تعقیب هم نمیکنند. در جاهای دیگر هم همینجور؛ در آمریکا و جاهای دیگر و کشورهای دیگر هم متأسّفانه همینجور است؛ که خب، اینها مدّعی حقوق بشر هم هستند! اینها را مقایسه کنند با آنچه در ایران میگذرد. این چنین چیزی در ایران سابقه ندارد؛ یعنی در دوران اسلامی و جمهوری اسلامی، تعرّض به غیرمسلمان از سوی مسلمانها هیچ سابقهای ندارد. همان جوان حزباللّهی تند و داغ هم هرگز به خودش اجازه نمیدهد که به یک غیرمسلمانی تهاجم و حمله بکند و مانند اینها. امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شماها و به ما توفیق بدهد که بتوانیم وظایفمان را انجام بدهیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» از ژانویه سال 2015 اکران شده است. این فیلم براساس کتابی به همین نام نوشته «کریس کایل» ساخته شده و داستان زندگی واقعی نویسنده کتاب است که سرباز نیروی دریایی آمریکا بوده و به مرور تبدیل به ماشین آدمکشی ارتش آمریکا میشود و رکورد بیشترین کشتن در جنگ بهعنوان تکتیرانداز را از آن خود میکند! این فیلم در چند بخش، نامزد دریافت جایزه اسکار شده است.
2) نهجالبلاغه، خطبه 27 (با کمی تفاوت) 3) خلخال 4) روبنده
پاپ فرانسیس میگوید، اگر تولیدکنندگان اسلحه و تجهیزات نظامی در حالی که سلاح تولید میکنند، خودشان را مسیحی هم بنامند، انسانهایی «ریاکار و دورو» هستند. این شدیدترین اظهارنظر در محکومیت فعالیتهای تسلیحاتی در جهان از سوی بالاترین مقام کلیسای کاتولیک است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، پاپ فرانسیس که در جمع دهها هزار جوان در شهر تورین سخنرانی میکرد، متن کتبی سخنرانی خود را کنار گذاشت و در مورد جنگ، اعتماد و سیاست با جوانان به گفتوگو پرداخت.
او خطاب به جوانان با اشاره به اینکه «کسی که تنها به انسانها اعتماد میکند، باخته است»، گفت: این موضوع مرا به تفکر در مورد انسانها، مدیران و تاجرانی وا میدارد که خود را مسیحی میدانند و همزمان دست به تولید تسلیحات میزنند. این بیشتر منجر به بیاعتمادی میشود.
پاپ همچنین از کسانی که پیرو مسیحیت هستند و با وجود این در صنایع تسلیحاتی سرمایهگذاری میکنند، به شدت انتقاد کرد و آن را «ریاکاری» نامید و گفت: آنان چیزی میگویند و در عمل کار دیگری میکنند.
این نخستین بار نیست که پاپ فرانسیس زبان به انتقاد از صنایع تسلیحاتی و صاحبان این صنایع میگشاید. او سپتامبر سال گذشته از این افراد به عنوان «تاجران جنگ» نام برد که «با قلبی فاسد»، «پول زیادی به جیب میزنند.»
من دچار سرطان سینه شده بودم و پزشکان به من گفتند به محض رسیدن به فرانسه باید تن به عمل برداشتن سینه بدهم، آن روز من نذر کردم اگر از این بیماری شفا یابم با پای پیاده از نجف به کربلا به زیارت امام حسین(ع) بروم. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شیعیان به نقل از ابنا، در مسیر نجف به کربلا و از میان پرچمهای مختلف که توسط زائران پیاده حرم حسینی حمل میشد، پرچم فرانسه توجه همگان را به خود جلب میکرد، به سراغ آن پرچم که رفتند، دیدند زنی مسیحی از فرانسه این پرچم را حمل میکند، وقتی از او درباره رفتن به زیارت امام حسین(ع) پرسیدند، گفت: من در زمان اشغال عراق به صورت داوطلبانه به نیروهای ائتلاف ملحق شدم. در یکی از مراسم اربعین امام حسین(ع) از یکی از زائران که به صورت پیاده به کربلا میرفت پرسیدم: “آیا از اینکه از بصره به کربلا پیاده سفر میکنی خسته نمیشوی؟” گفت: “حاجتی از خدا دارم و میروم تا حاجتم را زیر گنبد حرم امام حسین(ع) از او بخواهم و یقین دارم که خداوند به برکت وجود امام حسین(ع) حاجتم را برآورده خواهد ساخت”. این زن میافزاید: من دچار سرطان سینه شده بودم و پزشکان به من گفتند به محض رسیدن به فرانسه باید تن به عمل برداشتن سینه بدهم، آن روز من نذر کردم اگر از این بیماری شفا یابم با پای پیاده از نجف به کربلا به زیارت امام حسین(ع) بروم. وقتی به فرانسه رفتم، پزشکان دوباره مرا تحت معاینات پزشکی و آزمایشهای جدید قرار دادند اما در کمال ناباوری اثری از بیماری در من ندیدند. اینک که شما مرا میان زائران پیاده میبینید در واقع آمدهام که نذرم را ادا کنم.
http://shiayan.ir برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی شیعیان