سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزاران سؤال

93717

تحریف مسیحیت

 


یکى از منابع اصیل هر دینى، کتاب مقدس آن دین است که نشان از اعتبار و عدم انحراف و تحریف هر دینی می باشد. در این کتابها آموزه‏هاى اساسى و محورى نظام اعتقادى، ارزشى و احکام عبادى مطرح شده است و به وسیله آن، مى‏توان ممیزات هر دینى را از دین و آیین دیگر، تشخیص داد. بر اساس منابع مذهبى ما، تعدادى از پیامبران الهى (آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، موسى، عیسى(ع) و پیامبراکرم(ص) ) داراى کتاب آسمانى بوده‏اند. بحارالانوار، ج 51، ص 27، ح 27 . تمامى این کتاب‏ها از ناحیه خداوند وحى شده است و پیامبران آنها را دریافت کرده و وظیفه ابلاغ آنرا برعهده داشته‏اند. غیر از قرآن مجید تمامى آن کتابها و یا بخش اصلى آن کتابها، مفقود شده و یا متن آنها دچار تحریف گشته است.
هنگامى که پیروان مسیح(علیه السلام)از نعمت حضور این پیامبر الهى در میان خود محروم شدند و حضرتش به سوى آسمان ها صعود کرد، رسولان و حواریون آن حضرت به تبلیغ آیین مسیح(علیه السلام) پرداختند و رنج هاى زیادى را متحمل شدند. ولى پس از مدت کوتاهى «پولُس» که باید وى را معمار مسیحیت کنونى دانست، رهبرى مسیحیت را به دست گرفت. وى نخست یهودى بود که مسیحیان را آزار فراوان مى داده است، اما پس از چندى مسیحى شد و توانست در میان مردم نفوذ پیدا کند. او به عنوان رسول عیسوى در شهرها گردش مى کرد و عقیده مسیحیت را در ضمن دگرگون کردن آن، گسترش مى داد. او الوهیت عیسى(علیه السلام)، فدا شدن او در راه گناهان، و ابطال شریعت را از عقاید مشرکان اقتباس کرده و به باورهای مسیحیت اضافه نمود. با این وصف، عیسى(علیه السلام) که پیامبر خدا بود، خدا شد. خدایى که آمده بود تا مصلوب شود و با مصلوب شدن خویش گناهان پیروان خود را پاک کند. از اینرو، مصلوب شدن عیسى(علیه السلام) به عنوان یک مفهوم کلیدى در مسیحیت مطرح شد که اگر یک مسیحى آن را انکار کند و نظر قرآن که عیسى قبل از مرگ به آسمان صعود کرده است، را بپذیرد دیگر نمى تواند مسیحی باشد و چاره اى جز پذیرش اسلام نخواهد داشت.
از سوى دیگر، حرکت عیسى که براى اصلاح عقاید باطل گسترش یافته در بین یهودیان آغاز شده بود، با انکار شریعت که پیکره اصلى دین در حوزه عمل را تشکیل مى دهد، به انحرافى دو چندان گرفتار گردید. در فرهنگ مسیحى واجب، حرام، و حلال مفهوم خود را از دست داد و الزام به شکل خاصى از عمل در امور مختلف از میان رفت. به همین دلیل، در حالى که ما شاهد آیین و شرایط خاص ذبح در بین یهودیان هستیم، در مسیحیت هیچ آئینى در این جهت وجود ندارد. این مجموعه امور باعث شد، مسیحیت در گذر ایام با مفاهیم اصلى ادیان توحید فاصله جدى بگیرد.
انجیل های کتاب مقدس مدت ها بعد از صعود عیسى(علیه السلام) و در جریان فعالیت ها، درگیرى ها و نفوذ افکار«پولس» و حتى پس از آن هنگامى که عقاید انحرافى وى بر جامعه مسیحى تسلط پیدا کرده بود، نوشته شده اند. از سوى دیگر، محتوا و بافت این اناجیل با کتب آسمانى و وحى الهى سازگارى ندارد و در قالب کتاب سیره به بیان داستان زندگى عیسى(علیه السلام) مى پردازد. و هر چند فرازهایى از کلمات عیسى را مى توان در آن یافت ولى ساخت کلى کتاب بیان تاریخ حیات عیسى(علیه السلام) است. از اینرو، هر چند به اذعان قرآن کریم عیسى(علیه السلام) پیامبرى الهى و داراى کتابى به نام انجیل است، ولى نه آموزه هاى او چندان در مسیحیت معاصر باقى مانده و نه نشان چندانى از کتاب واقعى او مى توان یافت.
در قرون وسطى اندیشمندان مسیحى تلاش کردند عقاید انحرافى موجود در مسیحیت کنونى را به گونه اى توجیه و چهره اى معقول از آن ترسیم کنند. ولى با این همه، پاره اى از مفاهیم انجیل قابل توجیه عقلى نبود و با همه ى تلاشى که فیلسوفان قرون وسطى، همچون «آکویناس»، کردند، نتوانستند همه ى آنچه را که در ظواهر کتاب مقدس بود، به صورت معقول در آورند.
توماس آکویناس که در سده سیزدهم میلادى زندگى مى کرد، قهرمان صحنه الهیات مسیحى است. او تلاش کرد به کمک فلسفه ارسطویى که از طریق کتاب هاى ابن سینا و فرهنگ اسلامى با آن آشنا شده بود، اندیشه ى مسیحى را بازسازى و میان آن فلسفه و الهیات مسیحى سازگارى ایجاد کند. ولى با این همه، پاره اى از مفاهیم انجیل قابل توجیه عقلى نبود و با همه تلاشى که فیلسوفان قرون وسطى، همچون «آکویناس»، کردند، نتوانستند همه آنچه را که در ظواهر کتاب مقدس بود، به صورت معقول در آورند. به طور مثال، اعتقاد مسیحیان این است که عیسى پسر خدا است و ظاهر تثلیث در انجیل این است که عیسى خود خدا مى باشد. در توجیه آن به گونه اى که هم با توحید و هم با انجیل و اعتقاد آنان سازگار باشد، گفتند: خدا سه شخصیت، اما یک طبیعت دارد. پدر، پسر و روح القدس، سه شخصیت و سه اقنوم هستند. بدیهى است که این عقیده و نظایر آن قابل تصحیح و توجیه عقلى نیست، زیرا اگر یک طبیعت سه شخصیت داشته باشد، باید پذیرفت که داراى سه فرد است که در آن طبیعت با هم اشتراک دارند. این امر از یک سو، وجود ماهیت را براى خداوند در پى دارد و از سوى دیگر، با توحید ذات او ناسازگار است.
در این میان، متکلمان و متألهان مسیحى در مقابل این بحران تلاش کردند مباحث جدیدى را براى دفاع از مسیحیت و پاسدارى از ایمان مردم مطرح نمایند و از آن پس فیلسوفان دین نیز هر کدام به گونه اى در باره ى این موضوع به بحث و بررسى پرداختند که مجموعه این گونه مباحث، هویت اندیشه مسیحى در سده معاصر را تشکیل مى دهد.
پس از قرون وسطى و با پیدایش علوم جدید و مواجهه آن با تصویرى که کلیسا و انجیل به تفسیر کلیسایى، از مفاهیم علمى ارایه مى داد، مسئله تعارض علم و دین مطرح شد، و به جهت رونق علوم جدید و شکوفایى آن، چراغ دین مسیحى به خاموشى گرایید. در این میان، متکلمان و متألهان مسیحى در مقابل این بحران تلاش کردند مباحث جدیدى را براى دفاع از مسیحیت و پاسدارى از ایمان مردم مطرح نمایند و از آن پس فیلسوفان دین نیز هر کدام به گونه اى در باره ى این موضوع به بحث و بررسى پرداختند که مجموعه ى این گونه مباحث، هویت اندیشه مسیحى در سده معاصر را تشکیل مى دهد.
تحریف هایی که در مسیحیت انجام شده است با سه رویکرد تاریخى، نگرش محتوایى به مضامین این کتاب‏ها و قضاوت قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانى اثبات مى‏گردد و با اثبات آن، تحریف دین روشن مى‏شود. البته رویکرد سوم تنها براى کسانى قابل قبول است که آسمانى بودن قرآن را قبول دارند؛ اما رویکردهاى پیشین همگانى است؛ از این رو فقط به بیان آن دو مى‏پردازیم.


مسیحیت , اجبار , • نظر

دین اجباری = مسیحیت

کشیش دستش را بر سر محمد قرار داد و پرسید: آیا با شیطان و اعمال شرورانه‌اش قطع رابطه می‌کنی؟ محمد پاسخ داد: بله. کشیش گفت: به نام پدر، پسر و روح القدس تو را مسیحی اعلام می‌کنم. پس از این سخنان، محمد پناهنده مسلمان، مسیحی شد و نامش را به «مارتین» تغییر داد و همسرش نیز آیین مسیح را در پیش گرفت و نام سابقش را عوض کرد.
چرا به مسیحی تبدیل می‌شوند؟
آیا این تلاشی برای کسب فرصت پناهندگی سیاسی است یا اینکه تصمیم به گرویدن به مسیحیت اقدامی نشات گرفته از اعتقاد پناهندگان مسلمان است؟ گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس» حاوی دو دیدگاه در این زمینه است. برخی پناهندگان می‌گویند: تصمیمشان به خاطر این اعتقاد است که از ابتدا وقتی در کشورشان بودند می‌خواستند مسیحی شوند، اما آسوشیتدپرس به نقل از یک دختر ایرانی گزارش داد که عمده پناهندگان به مسیحیت گرویدند تا شانس خود را برای باقی ماندن و پذیرش درخواست پناهندگی سیاسی شان در آلمان افزایش دهند. کلیساهای آلمان ارقام مشخصی درباره تعداد پناهندگان مسلمان که مسیحی شده‌اند ارائه نداده‌اند، اما مارتینز گفت که تعداد چنین اشخاصی که توسط وی در دو سال گذشته مسیحی شده‌اند 150 تا 600 نفر عمدتا از ایران و افغانستان هستند. مارتینز این تعداد را معجزه خواند و گفت که دهها نفر منتظر آن هستند که برای غسل تعمید مسیحی نوبتشان برسد. کلیساهای آلمان گفتند: تعداد افراد مسیحی شده در دو سال گذشته همزمان با افزایش مهاجرت پناه جویان به این کشور اروپایی افزایش یافته است.
آلمان در روزهای گذشته تعداد زیادی از پناهندگان سوری را پذیرفت که پیش بینی می‌شود تا آخر سال 2015 میلادی به 800 هزار نفر برسد. مارتینز سرپرست دوره‌های فشرده 3 ماهه مسیحیت برای پناهندگان مسلمان قبل از دادن غسل تعمید آنان است که پس از آن به طور رسمی مسیحی می‌شوند.
فقط پناهندگان مسیحی را می‌پذیریم!
آلمان و فرانسه گرویدن به یک دین خاص را به عنوان شرط پذیرفتن پناهندگان اعلام نکرده‌اند؛ اما کشورهای دیگر اروپایی دین را عاملی مهم در زمینه پذیرش درخواست پناهندگی می‌دانند. اسلوونی با صراحت اعلام کرده که دو هزار پناهنده سوری را خواهد پذیرفت، اما به شرط اینکه مسیحی باشند. اسلواکی نیز پیشتر گفته بود 200 پناهنده سوری را فقط در صورتی خواهد پذیرفت که مسیحی باشند. سخنگوی وزارت کشور اسلواکی گفت: فقط می‌خواهیم مسیحیان را انتخاب کنیم. «ایف نیکولن» معاون شهردار «روان» فرانسه گفت، این شهرداری فط پناهندگان مسیحی را می‌پذیرد.
روزنامه «لوموند» فرانسه به نقل از وی نوشت، پناهندگان را به این شرط می‌پذیریم که مسیحی بوده و تحت تعقیب داعش باشند. کشورهای دیگر اروپایی مانند قبرس، چک، اسلواکی و لهستان گفتند که ترجیح می‌دهند پناهندگانی را در خاک خود بپذیرند که مسیحی باشند.
منبع: العالم، چهار شنبه 18 شهریور 1394.


افراط


آیت الله حسینی بوشهری: 
افراط گرایی چهره مسیحیت و اسلام را مخدوش کرده است/ آماده گفتگو و تعامل با سایر ادیان الهی و مذاهب هستیم 
حوزه/ مدیر حوزه های علمیه گفت: امروز آسیبی که جهان می بیند از افراط گرایی است که هم اسلام و هم مسیحیت هر دو با هم از آن آسیب می بینند؛ لذا باید هرچه زود تر شاهد اقدام عملی در جهت مبارزه با این تفکرات باشیم.

 

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، آیت الله حسینی بوشهری، امروز در دیدار لئو بوکاردی سفیر واتیکان در ایران که در دفتر مدیر حوزه های علمیه  در قم  برگزار شد، به تبیین اهمیت گفتگو و تعامل رهبران ادیان و ضرورت اتحاد و همدلی آنان در مقابله با استکبار پرداخت.

وی در ابتدا با اشاره به وضعیت حوزه علمیه قم به عنوان بزرگترین مرکز دینی جهان اسلام گفت: امروز در کشور ما هزاران نفر مرد و زن مشغول تحصیل علوم دینی هستند و این سابقه هزار ساله دارد؛ و درس هایی که طلاب

می آموزند در راستای انجام رسالت الهی خود می باشد تا بتوانند هم خود بیاموزند و هم جوابگوی مشکلات جامعه باشند.

امام جمعه قم با تاکید بر آمادگی همه جانبه حوزه های علمیه در جهت گفتگوی بین ادیان خاطر نشان ساخت: حوزه های علمیه دارای ظرفیت علمی فراوانی است و همواره در طول تاریخ این آمادگی وجود داشته است که با روسای مکاتب ، ادیان و مذاهب گوناگون به گفتگو و تعامل بنشیند.

آیت الله حسینی بوشهری افزود: ما نیز با شما هم عقیده ایم که اگر بخواهیم در دنیا کاری کنیم و در جهت صلح ، امنیت و معنویت در سراسر جهان قدم برداریم، باید مسئولین ادیان و مذاهب با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند و با هم

مشکلات فراروی بشریت را چاره اندیشی کنند؛ چرا که امروز با دوجبهه خطرناک رو برو هستیم که این دوجبهه صلح و آرامش بشریت را نشانه گرفته است، نخست الحاد و دوم جبهه افراط گرایی که هم اسلام و هم چهره مسیحیت را مخدوش می کند.

عضو خبرگان رهبری ادامه داد: امروز آسیبی که جهان می بیند از افراط گرایی است که هم اسلام و هم مسیحیت هر دو با هم از آن آسیب می بینند؛ لذا باید هرچه زود تر شاهد اقدام عملی در جهت مبارزه با این تفکرات باشیم.

*صلح و عدالت دو شعار اسلام و مسیحیت

مدیر حوزه های علمیه صلح و عدالت را دو شعار اسلام و مسیحیت دانست و تاکید کرد: خوشبختانه هم اسلام و هم مسیحیت به دنبال صلح و عدالت هستند و مردم دنیا امروز به دنبال تحقق این دو شعار هستند؛ هم پیامبر اسلام دعوت به صلح ، عدالت و آرامش می کنند و هم حضرت مسیح(ع) چرا که اساسا پیامبران الهی مکمل یکدیگرند نه مقابل یکدیگر و ما به خاطر این ضرورت است که سالیان سال است بعد از پیروزی انقلاب اسلامی  در سطح دولت و در سطح حوزه های علمیه شاهد گفتگوهای بین ادیانی هستیم  و تاکنون5گفتگوی بین شیعه و کاتولیک وجود داشته که توسط علمای حوزه در 5جلد کتاب به صورت انگلیسی چاپ شده است.

امام جمعه قم با اشاره به آموزه های قرآن مجید در دعوت اهل کتاب به کلمه توحید ابراز داشت:قرآن کریم حدود1400سال پیش فرموده،«ای اهل کتاب همه به گرد یک کلمه که توحید می باشد جمع شوید» و ما امروز نیز همان ندای قرآنی را مجددا تکرار می کنیم و امیدوارم دیدار امروز با شما مقدمه ای باشد جهت انجام دیدار های بعدی با بزرگان مسیحیت.

*نسل جوان از ما مطالبه جواب می کند

آیت الله حسینی بوشهری پاسخگویی به نسل جوان را مهم دانست و گفت: امروزه نسل جوان در جوامع  گوناگون هم از ما مطالبه جواب می کنند و هم از شما؛ لذا باید به گونه ای در جهت ترویج ایمان و اخلاق عمل کنیم که آنچه در کشور ایرلند و تجویز همجنسگرایی اتفاق افتاد در جای دیگر نیفتد و ما معتقدیم که باید تجدید نظر کلی در تبلیغ معارف دینی انجام دهیم؛ چرا که آنگونه که شایسته است در جهت ترویج و تبلیغ معارف الهی و دینی در جوامع توجه نشده است.

پاپ در قبال جنایات جنگی و کشتار مردم بی دفاع سکوت نکند

 معاون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عملکرد بد دولت های غربی در دوری مردم دنیا از معارف دینی و ایمانی را یک نقش مهم و برجسته عنوان کرد و افزود: عملکرد دولت های غربی باعث شده است که مردم گرایش کمتری به مسیحیت و معارف دینی داشته باشند و وظیفه پاپ به عنوان یک رهبر دینی در مقابله با دولت های زورگو و سکولار بسیار مهم و اثر گذار است؛ چرا که اگر پاپ و سایر رهبران دینی به سکوت خود در قبال جنایات جنگی و کشتار مردم بی دفاع ادامه دهند شاهد سقوط ایمان و معنویت در جامعه خواهیم بود.

وی  تاکید کرد:پاپ به عنوان رهبر دینی مسیحیت باید نهیب بزند و مانع سکولاریزه کردن ملت ها توسط دولت های استکباری شود؛ چرا دولت ها منافع خود را در سکولار بودن جامعه و دوری آنان از معنویت و دین می دانند.


دنیا اسلام مسیحیت

 

*تفاوت توجه به دنیا در اسلام و مسیحیت

استاد هادوی تهرانی با اشاره به جمله «الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا»، ابراز داشت: آیا منظور از این جمله این است که مسلمانان و کسانی که در راه حق هستند، نباید به دنیا اعتنا کنند؟ آیا باید همانند مسیحیت فکر کرد؟ چون در مسیحیت مفهومی به نام رهبانیت(بریدن از دنیا) وجود دارد؛ در حالی که اسلام رهبانیت را نفی کرده است.

وی خاطرنشان ساخت: اسلام مُروّج ازدواج، حضور در جامعه، حضور در نماز جماعت و ... است که مخالف با رهبانیت و دوری از دنیا است.

حجت الاسلام والمسلمین هادوی تهرانی ادامه داد: اسلام، ما را به دنیا دعوت می کند؛ اما دنیایی که مزرعه آخرت بوده و باید در آن برای رسیدن به کمال تلاش کرد.

این استاد حوزه افزود: اسلام دستور به خوردن، آشامیدن، لذت جنسی و ... می دهد که می تواند رنگ خدایی و الهی پیدا کرده و مفهوم ذکر و ثواب پیدا کند.

استاد هادوی تهرانی یادآور شد: آنچه که در این آیه ناروا ذکر شده، این است که شخص، دنیا را بر آخرت ترجیح داده و از آخرت غفلت کند؛ اما اگر انسان به دنیا با یاد آخرت بپردازند، هیچ اشکالی ندارد.


 

هنوز مقامات دولتی و امنیتی افغانستان دراین زمینه واکنش نشان نداده‌اند. پیش از این ده‌ها نفر از اتباع کره جنوبی بدلیل ترویج مسیحیت از افغانستان اخراج شده اند.

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از واحد مرکزی خبر، شماری از واحد های مس ی درغرب شهرکابل به مراکزی برای ترویج مسیحیت تبدیل شده است.

یک تبعه تاجیکستان در منطقه "کارته چهار" درغرب شهرکابل در خانه ای که از آن به عنوان کلیسا استفاده می شود، به دانشجویان افغان درس مسیحیت می دهد.

"احمد شاه رجا" یک محقق افغان گفت: این تبعه تاجیکستان که نام وی "رستم خان" است، کتاب انجیل را برای دانشجویان افغان قرائت و محتوای آن را تفسیر می‌کند.

وی در ادامه افزود: من با این مرد تاجیک رابطه برقرار کردم وازطریق وی به وجود هفت منزل در غرب شهرکابل که از آن به عنوان کلیسا استفاده می‌شود، پی بردم.

رجا خاطرنشان کرد: یک زن خارجی که در بیمارستان "کیور" در غرب شهرکابل انجام وظیفه می‌کند، مشغول جذب افراد است.

این محقق افغان گفت: ممکن است صدها جوان افغان که بیشتر آنان دانشجویان هستند، در این مراکز آموزش می‌بینند.

هنوز مقامات دولتی و امنیتی افغانستان دراین زمینه واکنش نشان نداده‌اند. پیش از این ده‌ها نفر از اتباع کره جنوبی بدلیل ترویج مسیحیت از افغانستان اخراج شده اند.


گزارش اختصاصی فارس
سرمایه گذاری گسترده غرب برای جذب جوانان مسلمان افغان

خبرگزاری فارس: غربی‌ها سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای را برای دور کردن جوانان افغان از هویت اسلامی خود آغاز کرده و بدین منظور ده‌ها کلیسا در ولایت‌های مختلف افغانستان دایر کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری فارس، دموکراسی به سبک غربی که ارمغان حضور کشورهای غربی در افغانستان است، تبعات ناگواری را بر پیکره این کشور که 99 درصد از جمعیت آن مسلمان هستند، وارد کرده است. خیزش آرام مربیان مسیحی در میان اقشار مختلف مردم مسلمان افغانستان به ویژه دانشجویان این کشور، تحت نام دموکراسی از جمله عوارض ناگوار این دموکراسی غربی است. تجربه این رویداد در کشورهای منطقه و مسلمان مانند تاجیکستان و پاکستان نشان می‌دهد که این سرمایه گذاری کلان می‌تواند طیف وسیعی از قشر هدف گرفته را بدون نیاز به هیاهو و جنجال جذب کند. هدف قرار گرفتن دانشجویان برای گسترش مسیحیت از سوی نهادهای وابسته به غرب و سهل انگاری مسئولان افغانی در برابر این اقدام هدفمند، عواقب خطرناکی را برای این کشور مسلمان در پی خواهد داشت. "احمدشاه رجا" محقق افغان است که به منظور تحقیق درباره شبکه‌های گسترش مسیحیت، وارد یکی از کلیساهای مخفی شهر کابل شده بود تا تحقیقات خود را در این زمینه تکمیل کند. وی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل گسترش و فعالیت مسیحیت را در افغانستان وحشتناک توصیف کرد و اظهار داشت: عده ای در افغانستان به شدت در تلاش هستند تا با گسترش مسیحت، این دین را جایگزین دین اسلام کنند. احمد شاه با بیان جزئیات بیشتر خاطرات خود را چینین بیان می‌کند: شخص رابط من را به منزلی در منطقه "کارته 4" شهر کابل برد و در آنجا وارد اتاق بزرگی شدیم که مردی 35 ساله در آن منتظر من نشسته بود، نام این شخص "رستم خان" بود و او شهروند تاجیکستان و مربی این مرکز بود، پس از چند لحظه، شش جوان دیگر نیز به ما پیوستند و دریافتم که آنها متعلق به ملیت های مختلف و از دانشجویان دانشگاه کابل هستند، هنوز چند لحظه از آشنایی ما نگذشته بود که دو جوان دیگر هم از دانشگاه پلی تکنیک کابل به ما پیوستند. این محقق افغان افزود: فضای اتاق دلهره آور و دلتنگ کننده بود، به خوبی می شد حس کرد که همه احساس گناه می کنند و از همدیگر خجالت می‌کشند. این شهروند افغان گفت: در این حال سوالی در ذهنم ایجاد شد که چرا بخش عظیمی از جوانان مسلمان کشور افغانستان که در دامن پدر و مادری مسلمان پرورش یافته‌اند در کام مسیحیت فرو می روند. رجا ادامه داد: تنها کسی که در این اتاق خوشحال و پیروز به نظر می رسید رستم خان بود که توانسته بود عده ای جوان مسلمان را به باورهای مذهبی خود بی اعتقاد سازد. وی افزود: پس از صرف چای رستم خان ما را به شکرگزاری وا داشت و با هم مراسم شکرگزاری را به جا آوردیم، سپس به هر نفر یک جلد انجیل داد و تدریس شروع کرد. این شهروند افغان خاطرنشان کرد: حدود یک ساعت به سخنان او گوش دادیم و او در این مدت از انجیل برای ما می خواند و سپس تفسیر و تحلیل می کرد. به گفته وی، این معلم مسحیت حرف‌های بی محتوای زیادی را ارائه کرد و تعریف او از خداوند 3 گانه که عبارت از پدر، پسر و روح القدس بود بسیار غیرعقلی و غیرمنطقی بود و این سخنان برای شخص مسلمانی که در تمام طول عمر خود به خدای واحد ایمان و اعتقاد داشته و عیسی را فقط پیامبر می دانسته است، بسیار غیر منطقی جلوه می کند. وی گفت: درس آن روز به پایان رسید و باید از اتاق خارج می شدیم زیرا گروه دیگری در راه بودند که باید جای خود را به آنها می دادیم. احمدشاه تاکید کرد: گرچه ما با انگیزه تکمیل اطلاعات در راستای روند مسیحی شدن جوان ها و دست های پشت پرده این روند وارد این منزل شدیم اما پس از خارج شدن از آن منزل، نفرت و انزجار سراسر وجود ما را فرا گرفته بود و به شدت احساس گناه می کردیم. وی افزود: در این هنگام از خود پرسیدم کجایند کسانی که یک عمر سنگ حراست از مرزهای ایدئولوژی اسلامی را به سینه می زنند، کجایند آنهایی که یک عمر از سفره اسلام تغذیه کردند و به نام حامیان عقاید اسلامی شعار می دهند؟ این محقق افغان ادامه داد: امروز یک نسل در حال تباه شدن و سوختن است، نسلی که امید آینده افغانستان است در حال نابودی است و دودش از دودکش های کلیساهای مخفی ولایت‌های کابل، "مزار"، "جلال آباد"، "قندوز" و "بامیان" به آسمان بلند است. رجا ادامه داد: این یکی از چندین پدیده شومی است که به دنبال دموکراسی دورغین غربی به افغانستان آمده است و لانه‌های فساد اخلاقی، میخانه های متعدد در "شهرنو" کابل، مهمانخانه های محل اقامت خارجی ها و کلوپ های شبانه همه فرایند این دموکراسی منحط است که در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ می باشد. رجا گفت: به مدت 3 هفته هر چهارشنبه به این مرکز رفتیم و در کلاس های آنها شرکت کردیم، در این چهار جلسه با تمام همکلاسی ها آشنا شدیم و در جمع این دوستان کسی بود بنام "ذکی" که تازه از کلیسای بزرگ "دهلی نو" برگشته بود، وی بیشتر دانشجویان را تشویق می کرد تا به این گونه مراکز روی آروند و در گفت وگو با او پی بردم که کلیسای دهلی نو از او خواسته بود تا افراد بیشتری را جذب کند و برای این هدف وی را به یک زن تایلندی در کابل معرفی کرده بودند. وی افزود: نام مستعار این خانم "بیجن" بود که جزء مقامات عالی رتبه بیمارستان خارجی "کیور" مستقر در کابل بود و در آن بیمارستان مسئول جذب پرسنل بود. رجا اظهار داشت: به کمک ذکی توانستیم هفت کلیسای خانگی دیگر را کشف کنیم که 3 باب از این کلیساها در "کارته 4" شهر کابل، 2 باب در "کارته 3"، 1 کلیسای بزرگ در "سرک 4 سیلو" و 1 باب کلیسای دیگر در منطقه "پل خشک" در غرب کابل بود و جالب است که تمام این کلیساها در یک سمت شهر کابل واقع شده اند. رجا در ادامه اظهار داشت: جشن کریسمس سال 2008 که خودم نیز در آن شرکت داشتم در کلیسایی که در منطقه سیلو قرار دارد برگزار شد که تعداد شرکت کنندگان در این جشن به 150 نفر می رسیدند. این شهروند افغان گفت: چهار ماه بعد از جشن کریسمس، به ما اطلاع دادند که هئیت بلند پایه ای از کلیسای مرکزی اوکراین برای بررسی از کلیساهای کابل، قندوز و بغلان به افغانستان سفر می کند و بعد از 10 روز در اردیبهشت 1387 هئیت متذکره شامل 2 مرد یکی آمریکایی به نام "برد" و دیگری اوکراینی بنام "گریگوری" و همسر و دختر گریگوری وارد کابل شدند و میهمانی را به افتخار کسانی که تازه مسیحی شده بودند در رستوران "نگین آسیا" به راه انداختند. رجا در ادامه گفت: این هیئت پس از گفت‌وگوی مفصل پیشنهاد داد تا 12 نفر باید به اوکراین اعزام شوند و مدت 2 سال در کلیسای اوکراین آموزش ببینند و پس از اخذ مدرک برای آموزش به افغانستان بازگردند. به گفته وی، برخی از تازه مسیحی شدگان از گریگوری خواستند تا آنها را غسل تعمید بدهند که این درخواست با استقبال او مواجه شد و در منزلی در کارته 3 کابل که متعلق به یک تبعه کره‌ای بود، مراسم غسل تعمید آغاز شد. به گفته احمد شاه رجا، هیئت وارد شده از اوکراین در حین غسل تعمید به تازه مسیحی شدگان می گفتند که با غسل تعمید، انسان مانند کودکی می شود که تازه از مادر متولد شده است و تمامی گناهان قبلی او هر چند بزرگ باشد بخشیده می شود. وی تصریح کرد: این هیئت تمامی متقاضیان را به نام عیسی مسیح خدا عسل تعمید دادند و بدین ترتیب عده ای به دین جدید عیسی مسیح پیوستند. به گفته رجا، در نقاط مختلف کابل ده ها کلیسا وجود دارد که آنها فقط موفق به دیدن هفت کلیسا شدند و صدها جوان در این کلیساها مشغول آموزش آئین مسیحیت هستند، شاید این کلیساها به این دلیل در غرب کابل واقع شده اند که تمامی دانشگاه های کابل در همین منطقه متمرکز هستند. این محقق افغان افزود: پس از تحقیق تکمیلات در این زمینه، گزارشی را به چندین موسسه اسلامی در کابل ارائه کردیم اما جز اظهار تاسف از آنها عکس العمل دیگری بروز نکرد و یا هم توان بروز عکس العملی را نداشتند. احمد شاه رجا معتقد است که فقر فرهنگی و دینی ناشی از کم آگاهی جوانان، فقر مادی که یکی از حربه های جذب جوانان است و کم کاری علمای افغانستان از عوامل عمده گرفتاری جوانان در دام مسیحیت است.

 


ا
انصاریان
ستاد انصاریان در دیدار جانشین اسقف ارامنه:
نگاه مشترک اسلام و مسیحیت به انسان باید جهانی شود

استاد شیخ حسین انصاریان در ادامه سفر خود به ارمنستان در دیدار جانشین اسقف اعظم ارامنه گفت: نگاه مشترک اسلام و مسیحیت به انسان باید جهانی شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، استاد شیخ حسین انصاریان در ادامه سفر خود به ارمنستان با جانشین اسقف اعظم ارامنه دیدار و گفت‌وگو کرد.

در این دیدار که توسط حجت‌الاسلام مجید مشکی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان در کلیسای اچمیادزین این کشور برگزار شد، اسقف ناتان هوانیسیان ریاست روابط بین‌الملل و جانشین اسقف اعظم ارامنه گفت: برای ما سفر نمایندگان دین اسلام بسیار مهم است تا به دنیا نشان دهیم که مسلمانان و مسیحیان به راحتی می‌توانند در کنار هم زندگی کنند چرا که دنیای امروز نیازمند وحدت ادیان است.

وی گفت: برای ما بسیار سخت است که فجایع دنیا به اسم دین صورت گیرد و عالمان ادیان باید با این تفکر مبارزه کنند، و تحولات سوریه و عراق از نمونه‌های بارز آن است.

جانشین اسقف اعظم ارامنه همچنین بیان داشت: فرهنگ، مرز‌ها را بر می‌دارد و پیوند دهنده ملت‌هاست و ما نمایندگان دو دین اسلام و مسیحیت این موضوع را باید به پیش ببریم که طرفدار صلح و آرامش هستیم نه چیز دیگر. ما از شما می‌خواهیم که در دعا‌هایتان ما و ملت ارمنستان را فراموش نکنید که دعای به یکدیگر نشانه عشق و علاقه و محبت است.

انصاریان نیز گفت: دعا از وظایف ماست چراکه ما پیرو آیینی هستیم که دختر پیامبرمان بر این مطلب تأکید فرموده‌اند که ابتدا به دیگران دعا کنید و سپس به خود.

وی افزود: اما نگاه ما به پیروان ادیان الهی خارج از اعمال خشونت‌آمیز و خلاف انسانیت کسانی است که خود را متدین به دین خدا معرفی می‌کنند اما بویی از دیانت نبرده‌اند. نگاه اسلام به پیروان ادیان الهی نگاه محبت و علاقه و مهرورزی است، پیامبر ما مسیحیان را در مسجد می‌پذیرفت و با آنان گفتگو می‌کرد و احدی را مجبور به مسلمان شدن ننمودند و مشکلات آنان را بر طرف می‌کردند.

این استاد اخلاق ادامه داد: امام ما امیر مؤمنان(ع) بار افتاده مسیحی را بر دوش کشید و به او کمک داد و نیز به فرماندار خود مالک اشتر فرمود که در مصر همه مسلمان نیستند، مردم را برادران دینی خود بدان که اگر هم کیش تو نیستند اما در خلقت با تو مساوی‌اند.

انصاریان با اشاره به این موضوع که اسلام حقیقی در هیچ زمانی جنگ ابتدایی نداشته است و جنگ‌ها دفاعی بوده است، اظهار داشت: در فقه ما بابی برای رعایت حق غیرمسلمانان است که دستورات عجیبی برای مسلمانان جهت رعایت حق غیر مسلمانان آمده است.

وی با اشاره به این حقیقت که اسلام دین رحمت و پیامبر آن رحمه للعالمین است فرمودند: ما هر دولت و ملتی را که خلاف این تعلیمات عمل نمایند گرچه خود را مسلمان معرفی کنند مسلمان نمی‌دانیم و نیز پیروان ادیان دیگر که از مفاهیم دینی جدا افتاده باشند را یهودی و مسیحی نمی‌دانیم.

این خطیب توانمند کشورمان بیان داشت: این نگاه مشترک اسلام و مسیحیت به انسان است که باید جهانی شود و اهل ظلم هر دو آیین باید توسط همکیشان خود دفع شوند تا پاکی دین در دنیا چهره خود را نشان دهد.

 

در پایان این گفتگو و دیدار صمیمی که حدود دو ساعت به طول انجامید، جانشین اسقف اعظم ارامنه ضمن ابراز خشنودی از این دیدار خواستار تکرار چنین دیدارهایی شد و گفت: شما بسیار زیبا پیام قرآن را به من منتقل کردید و من با مطالب عالمانه و بیان شیوای شما شیرینی کتاب آسمانی قرآن را چشیدم.

 

وی در جمع خبرنگاران محلی گفت: ما در مقابل شما دست یکدیگر را به نشانه محبت می‌فشاریم تا جهانیان به محبت و علاقه ما به یکدیگر پی ببرند و دشمنان با دیدن این ارتباطات صمیمانه از غصه جان دهند.


 

امام زمان + ذوالفقار

حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا حسن‌زاده طباطبایی (پژوهشگر ارشد ادیان ابراهیمی): در کتاب مقدس و به ویژه عهد عتیق بشارت‌های متعددی به موعود جهانی، امام زمان(عج) وجود دارد. یکی از این بشارت‌ها که به بیان نشانه‌های موعود، از جمله کمک به مستضعفین، منتقم بودن، همراه داشتن ذوالفقار و ... اشاره شده است، بشارت مزامیر 149: 6 است، مقاله حاضر به تحلیل مفهوم ذوالفقار در این بشارت، از دیدگاه منابع مسیحی و نیز منابع شیعی می‌پردازد.

مقدمه

یکی از بشارت‌هایی که به امام زمان(عج) در کتاب مقدس وجود دارد، بشارت به ظهور آن حضرت در آخرالزمان،‌ با ذوالفقار یا همان شمشیر دو دمه است. در روایات اسلامی شیعی آمده‌ است که در آخرالزمان امام زمان(عج) با ذوالفقار امیرالمؤمنین امام علی(ع) که نشان ولایت است، ظهور می‌فرماید. در این مقاله به طور مختصر این بشارت را در کتاب مقدس بررسی می‌کنیم.

کتاب مقدس مسیحیان شامل 66 کتاب است که از دو بخش عهد عتیق (39 کتاب) و عهد جدید (27 کتاب) تشکیل شده است. یکی از کتاب‌های مشهور عهد عتیق مزامیر داود یا همان زبور در فرهنگ اسلامی است که شامل 150 فصل است و حاوی سروده‌ها و مناجات‌های حضرت داود نبی(ع) با خداوند متعال است. کل عهد عتیق و از جمله کتاب مزامیر، از کتاب‌هایی هستند که مورد قبول یهودیان و مسیحیان هر دو هستند. لذا اثبات بشاراتی که در این کتاب‌ها آمده است، هم برای مخاطبان یهودی و هم مسیحی،‌ هدایت آنان به سوی اسلام،‌ فایده خواهد بود.

تحلیل بشارت

در عهد عتیق، در کتاب مزامیر که به حضرت داود(ع) منسوب است و در فرهنگ اسلامی به زبور شناخته می‌شود، در فصل‌ 149، عبارات 1- 7 آمده است:

 1 هلّلویاه! خداوند را سرود تازه بسرایید و تسبیح او را در جماعت مقدّسان! ... 4 زیرا خداوند از قوم خویش رضامندی دارد. مسکینان را به نجاتْ جمیل می‌سازد. 5 مقدّسان از جلال فخر بنمایند. و بر بسترهای خود ترنّم بکنند.6 تسبیحات بلند خدا در دهان ایشان باشد. و شمشیر دو دمه در دست ایشان. 7 تا از امّت‌ها انتقام بکشند و تأدیب‌ها بر طوایف بنمایند... .

شاهد ما در آیات فوق، آیه ششم است که در آن می‌فرماید،‌ تسبیحات بلند خدا در دهان ایشان و شمشیر دو دمه در دست ایشان. پژوهشگران معتقدند منظور از تسبیحات بلند خدا در دهان ایشان، همان آوای دل‌نواز اذان است که افراد بسیاری به دلیل همین بانگ اذان مسلمان شده‌اند. امروزه در بسیاری از کشورهای غربی پخش اذان از مساجد اسلامی، به دلیل همین تاثیر شگرفش ممنوع شده است.

بدیهی است که در مسیحیت، ما تسبیح بلندی را نداریم که در دهان ایشان باشد. بانگ بلندی که از کلیساها شنیده می‌شود، نیز چیزی جز صدای ناقوس نیست که در آن تسبیحی از خداوند وجود ندارد.

اما بخش اصلی آیه که مد نظر ماست،‌‌ آنجاست که می‌فرماید، شمشیر دو دمه در دست ایشان. در این مقاله سعی می‌کنیم، این بخش از آیه را تحلیل کنیم.

متن عبری آیه از مزامیر 149: 6 به شرح زیر است: «????????? ??? ??????????? ??????? ???????????? ?????????»، در این آیه واژه عبری وِهِرِب،‌ معنای شمشیر ????????(w?·?e·re?)، و واژه عبری پی‌پی‌یوُوت، به معنای ذوالفقار یا دو دمه ????????????? (pî·p?î·y?·w?)، است(Strong, 2011).

ترجمه‌های انگلیسی

واژة پی‌پی‌یووُت (?????????????) در مفهوم ذوالفقار، آن قدر صریح است که اکثر قریب به اتفاق ترجمه‌های مشهور، آن را به همان ذوالفقار یا شمشیر دو دمه (double-edged،‌-edged و dual edged) ترجمه نموده‌اند. برای نمونه می‌توانید به ترجمه‌های NIV, ESV, NASB, KJB, ISV, NET, ASV, AKJV, WEB و ... مراجعه کنید.

ترجمه‌های فارسی

در ترجمه‌های فارسی کتاب مقدس نیز باز همان مفهوم ذوالفقار مشاهده می‌شود:

ترجمه قدیم: تسبیحات بلند خدا در دهان ایشان باشد و شمشیر دو دمه در دست ایشان (همدانی، گلن و مارتین، 2002).

ترجمه هزاره نو: ستایش خدا در دهانشان باشد، و شمشیر دو دم در دستانشان (سازمان ایلام،‌ هزاره نو، 2012).

ترجمه مژده برای عصر جدید: خدا را با صدای بلند ستایش کنند و شمشیرهای دو دَم را در دست بگیرند، تا اقوام و مردم خدانشناس را مجازات کنند. (انجمن‌های متحد کتاب مقدس،‌ مژده، 1976).

ترجمه دری: ستایش خدا به آواز بلند در دهانشان باشد و شمشیر دو دمه در دست ایشان.

ترجمه تفسیری: ای قوم خداوند، با صدای بلند او را ستایش کنید و شمشیرهای دودم را به دست گرفته. (انجمن بین المللی کتاب مقدس، 2002).

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، در ترجمه‌های فارسی نیز، ترکیب عبری وِهِرِب پی‌پی‌یوُوت (???????? ?????????????)، به شمشیر دو دم ترجمه شده،‌ و از این حیث در آن‌ها اتفاق نظر وجود دارد.  

شمشیر دو دمه در تفسیرهای مسیحی

از آنجایی که در یهودیت و مسیحیت هیچ پیامبر یا شخصیتی وجود ندارد که در گذشته، حال یا آینده،‌ عنوان شمشیر دو دمه شناخته شده باشد، در تفاسیر آیه مزبور نوعی سرگشتگی در معنا مشاهده می‌شود. به طوری که کمتر دو تفسیری را می‌توان یافت که در این زمینه برداشت واحدی داشته باشند.

متیو هنری (Matthew Henry 1662 - 1714) از مفسران مشهور پرزبیتری کتاب مقدس، در تفسیر خود، این آیه را به حضرت مسیح(ع) منطبق می‌کند؛ اما از آنجایی که نمی‌تواند شمشیر و جنگ را به ایشان نسبت دهد، در تاویلی دور، شمشیر دو لبه را،‌ کلام خدا می‌داند.

اگر آنچه متیو هنری گفته را بپذیریم،‌ اشکال پیش خواهد آمد که کتاب‌های پیامبران بنی اسرائیلی‌ای که بعد از حضرت داود(ع) آمده‌اند، نیز کلام خدا بوده است؛ مانند سلیمان، اشعیا، ارمیا، حزقیال، دانیال، هوشع، یوئیل، عاموس، و ... علیهم‌السلام که برخی مانند حضرت سلیمان(ع) چندین کتاب آسمانی به ایشان منسوب است. هر یک از این کتاب‌های آسمانی می‌توانند مصداق و تفسیر همان شمشیر دو دمه باشند. لذا اختصاص آن به انجیل وجهی ندارد. علاوه بر این ظاهر این آیه از شمشیر دو دمه برای یک شخص سخن می‌گوید که با آن انتقام می‌گیرد، نه یک کتاب آسمانی. لذا تفسیر متیو هنری با ظاهر آیه سازگار نیست.

با بررسی سایر تفاسیر و نظرات مفسران کتاب مقدس ملاحظه می‌کنیم که به طور کلی در تاریخ یهودیت و مسیحیت در کتاب مقدس،‌ هیچ شخصیتی وجود ندارد که در گذشته بوده باشد و به شمشیر دو دم شناخته شده باشد. لذا مفسرین مسیحی وقتی به تفسیر این عبارت می‌رسند متحیرانه، آن را به معانی مختلفی به تاویل‌هایی می‌برند که هیچ پشتوانه محکمی، نه در استدلال و نه در بیان قرائن و شواهد ندارند.

تحلیل بشارت با توجه به منابع اسلامی

بر اساس منابع اسلامی – شیعی ذوالفقار از نشانه‌های ولایت به حساب می‌آید که از دیرباز در بین اولیای الهی دست به دست تا زمان آخرین موعود، گردیده و حفظ شده است. بر اساس برخی از روایات، ذوالفقار حتی در زمان حضرت سلیمان(ع) در اختیار ایشان بوده است (علامه مجلسی، 1403، ج 42، ص 58).

در اینجا تنها به نقل دو نمونه از روایات فراوانی که در این زمینه آمده است، اکتفا می‌کنیم:

در کتاب مناقب ابن شهر آشوب ذیل تفسیر آیه 25 سوره حدید، «وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ» آمده است:

خداوند آدم را از بهشت فرود آورد در حالی که ذوالفقار همراه با او بود. ذوالفقار را از برگ درخت آس، در بهشت آفرید. سپس فرمود «فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ: در آن نیروی شدیدی است». آدم با ذوالفقار با دشمنانش از جن و شیاطین می‌جنگید. بر این شمشیر نوشته بود: پیوسته پیامبران من با این شمشیر نبرد می‌کنند،‌ پیامبری از پی پیامبر دیگر، صدیقی از پی صدیق دیگر، تا اینکه امیرالمؤمنین(ع) آن را به ارث برد و با ذوالفقار از نبی امی، دفاع می‌کرد.. .   (علامه مجلسی, 1403، أبواب ما یتعلق به و من ینتسب إلیه، 118، أسلحته و ملابسه.. صلوات الله علیه).

بنا بر آنچه من لایحضره الفقیه روایت نموده است، پس از امام علی(ع)، ذوالفقار به فرزندش امام حسن بن علی و سرانجام به حجت بن الحسن(عج) به ارث رسیده است.(ابن بابویه، 1413، ج 4، ص 418) در روایات اسلامی آمده است که حضرت مهدی(عج)، هنگام ظهور، ذوالفقار یا همان شمشیر دو دم را به همراه خواهد داشت.(طوسی، 1411).

نتیجه

یکی از بشارت‌های آشکار به امام زمان، مهدی موعود(عج) در مزامیر 149: 6، بخشی از کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان است که توسط حضرت داوود(ع)، از ایهام به ظهور رسیده است. در این آیه مزامیر از واژه شمشیر دو دم استفاده شده است. در کلیه ادیان ابراهیمی، شمشیر دو دم یا ذوالفقار برای هیچ شخصیتی همچون امام علی(ع) و فرزندش مهدی موعود(عج) به کار نرفته و هیچ شخصیتی بدین نشانه شهره نیست.


رهبر ایران

 

زمان جنگ یادم است که عدّه‌ای از همین مسیحیان ارمنی آمدند اهواز؛ من در فرودگاه دیدم یک جماعتی نشسته‌اند، گفتم اینها چه‌ کسانی هستند؟ گفتند ارامنه‌اند، دارند می‌آیند جبهه برای کارهای صنعتی، ارامنه در کارهای فنّی و ماشین و این چیزها مسلّطند.
نمایندگان اقلیت‌های مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی‌، روز ششم بهمن با رهبر معظم انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. ایشان در این دیدار تاکید کردند که مطابق حکم اسلام باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، متن سخنان ایشان در این دیدار بدین شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌

ما از اسلام آموخته‌ایم که باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد؛ این حکم اسلام به ما است. آنچه امروز در دنیا مشاهده میشود، این است که قدرتها و دولتهای مدّعی انصاف و عدالت، هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایره‌ی سیاستهای تنگ و محدود و ظالمانه‌ی خودشان ملاحظه و مراعات نمیکنند.

 شما امروز می‌بینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام می گیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانها آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند! یعنی حقیقتاً این‌جوری است. همین فیلم «تک‌تیرانداز»(1) که حالا سروصدایش بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق میکند یک جوانِ مثلاً فرض کنید مسیحی یا غیر مسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمی‌آید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را؛ آن‌طور که نقل کردند، ما که این فیلم را ندیدیم.

 این روش روشِ مورد پسند اسلام نیست؛ اسلام معتقد است به انصاف. امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در آن قضیه‌ی حمله‌ی به شهر انبار(2) میفرماید: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لَیدخُلُ المَرأَةَ المُسلِمَةَ وَ الاُخرَی المُعاهِدَة؛ من شنیده‌ام این افرادی که حمله کردند به این شهر، وارد خانه‌ی زن مسلمان و زن غیر مسلمان - معاهده یعنی یهود و نصارایی که پیمان دارند و در زیر سایه‌ی حکومت اسلامی زندگی میکنند - میشوند و «یأخُذُ حِجلَها» و اذیت میکنند اینها را، آزار میکنند، ظلم میکنند. بعد حضرت می فرمایند که اگر مسلمان از این غم بمیرد، مورد ملامت نیست! ملاحظه میکنید، این امیرالمؤمنین است‌. اگر مسلمان از غصّه‌ی این بمیرد که سپاهیان دشمن و غارتگران، وارد خانه‌ی یک زن غیر مسلمان شدند و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند و دستبند او را و حِجِل(3) او را گرفتند، ملامت نباید بشود؛ ملامت نمیشود. نظر اسلام این است. ما امیدواریم ان‌شاءالله بر همین روال حرکت کنیم و پیش برویم.

و خاطرات خوبی هم داریم. من غالباً به منازل شهدای ارامنه و آشوری که رفته‌ام - که امسال هم خوشبختانه موفّق شدم منزل چند شهید ارمنی رفتم - می بینم اینها نسبت به کشورشان احساس تعهّد می کنند؛ یعنی واقعاً متعهّدانه رفتار کردند. زمان جنگ هم من یادم است که عدّه‌ای از همین مسیحیان ارمنی آمدند اهواز؛ من در فرودگاه دیدم یک جماعتی نشسته‌اند، گفتم اینها چه‌کسانی هستند؟ گفتند این ها ارامنه‌اند، دارند می‌آیند جبهه برای کارهای صنعتی - ارامنه در کارهای صنعتی و فنّی و ماشین و این چیزها مسلّطند - و برای کمک و خدمت آمدند؛ مرحوم چمران اینها را به کار گرفت. مبالغی اینها زحمت کشیدند، خدمت کردند، کار کردند و کسانی هم شهید شدند.

یکی از اعضای‌ این خانواده‌های ارمنی که من همین هفته‌ی پیش رفتم منزلشان، پسرش سرباز بوده؛ گفت سربازی‌اش تمام شد و ناراحت بود که جنگ هنوز هست؛ میگفت‌ من سربازی‌ام تمام شده و چه کار کنم. بعد گفت اتّفاقاً اعلام کردند مثلاً آن کسانی که سربازی رفتند، چند ماه - سه ماه یا فلان قدر - بیایند مجدّداً جبهه. گفت این خوشحال شد؛ خوشحال شد که باز دوباره فراخوانی کردند؛ آمد و رفت جبهه و بعد هم شهید شد، جسدش را آوردند؛ یعنی این‌جور احساساتی را انسان در بین هم‌میهنان غیر مسلمان ما در کشور مشاهده میکند. خب تلاش کردند. و امیدواریم که نظام اسلامی بتواند به وظایف خودش در این زمینه‌ها عمل کند؛ آنها هم حقیقتاً نسبت به کشور با تعهّد به معنای واقعی کلمه رفتار کنند.

این رفتارهای جمهوری اسلامی را هم در خارج منعکس کنید؛ یعنی واقعاً بدانند، بفهمند در دنیا و دنیای مسیحیت بداند که در کشور اسلامی این‌قدر رواداری نسبت به غیر مسلمانها هست؛ این رواداری‌ای که آنجاها وجود ندارد. و چقدر شما شنیده‌اید مثلاً در آلمان، جوانهای نئونازی - که حالا افتخار میکنند که نازی‌اند؛ اسمشان را گذاشته‌اند «نئونازی» - حمله میکنند به یک مشت مسلمان، به مسجد مسلمانها؛ میزنند، میکشند، تعقیب درست و حسابی‌ای هم نمیشوند؛ ما هم نشنفته‌ایم. یا آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه(4) داشته، به‌خاطر حجابش میزنند میکشند و هیچ‌کس اصلاً دنبال هم نمیکند؛ حالا گفتند یک مجازاتی کردند؛ آدم فکر نمیکند که خیلی جدّی اینها تعقیب میشود؛ واقعاً تعقیب هم نمیکنند. در جاهای دیگر هم همین‌جور؛ در آمریکا و جاهای دیگر و کشورهای دیگر هم متأسّفانه همین‌جور است؛ که خب، اینها مدّعی حقوق بشر هم هستند! اینها را مقایسه کنند با آنچه در ایران میگذرد. این چنین چیزی در ایران سابقه ندارد؛ یعنی در دوران اسلامی و جمهوری اسلامی، تعرّض به غیر مسلمان از سوی مسلمانها هیچ سابقه‌ای ندارد. همان جوان حزب‌اللّهی تند و داغ هم هرگز به خودش اجازه نمیدهد که به یک غیر مسلمانی تهاجم و حمله بکند و مانند اینها. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال به شماها و به ما توفیق بدهد که بتوانیم وظایفمان را انجام بدهیم.


پی نوشت ها:
1) فیلم «تک‌تیرانداز آمریکایی» از ژانویه‌ی سال 2015 اکران شده است. این فیلم بر اساس کتابی به همین نام نوشته‌ی «کریس کایل» ساخته شده و داستان زندگی واقعی نویسنده‌ی کتاب است که سرباز نیروی دریایی آمریکا بوده و بمرور تبدیل به ماشین آدم‌کشی ارتش آمریکا میشود و رکورد بیشترین کشتن در جنگ به‌عنوان تک‌تیرانداز را از آن خود میکند! این فیلم در چند بخش، نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شده است.

2) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 27 (با کمی تفاوت)

3) خلخال‌

4) روبنده‌ 

مسیحیت , • نظر

 

 

مسیحیت تبشیری دیانت نیست، سیاست است

 

دبیر انجمن گفتگوی اسلام و مسیحیت:
مسیحیت تبشیری دیانت نیست، سیاست است خبر گزاری رساـ دبیر انجمن گفتگوی اسلام و مسیحیت، در نقد مسیحیت تبشیری اظهارداشت: مسیحیت تبشیری دیانت نیست، بلکه سیاست است و با روش‌های مختلف، سردمدار استعمار در نقاط مختلف جهان بوده است.


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمد کاشانی، دبیر انجمن گفتگوی اسلام و مسیحیت و استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، به نقد و بررسی مسیحیت تبشیری پرداختند. متن این گفت‌ و گو را در ادامه می خوانید:

رسا ـ تاریخچه تبشیر و مسیحیت تبشیری چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی عیسی مسیح به آسمان عروج می کند، به حواریونش می گوید بروید و همه امت‌ها را شاگرد سازید. این زمان شاید شروع تبشیر در تاریخچه مسیحیت باشد، چون تا قبل از این، حضرت عیسی فقط برای بنی اسرائیل تبلیغ می کردند و برای غیر بنی اسرائیل اجازه تبلیغ نمی دادند، حتی وقتی می خواستند حواریون خودشان را برای تبلیغ به شهرهای مختلف بفرستند، اکیدا به آنها توصیه می کردند که فقط به خاندان یهود وارد شوید و پیش سامریها و یونانیها نروید و به شهرهایشان وارد نشوید، یا در جای دیگری می فرمایند فرستاده نشدم مگر به جهت گوسفندان گمشده خاندان اسرائیل و وظیفه ام فقط هدایت خاندان اسرائیل است.

یک زن یونانی پس از شنیدن شفای مریض ها توسط عیسی مسیح به محضر ایشان رسیده و می گوید: دخترم را شفا بده، حضرت او را پس می زنند، اما وقتی ایشان می خواهند به آسمان عروج کنند، می فرمایند بروید و همه امتها را شاگرد سازید.

بعد از عیسی مسیح این سئوال بین حواریون وجود داشته که آیا ما می توانیم برویم غیرمسیحی‌ها را تبلیغ به مسیحیت کنیم یا نه؟ و این سئوال، سئوال جدی بوده است، اولین شخصی که این کار انجام می دهد "پطرس" بوده و "کرنیلیوس" رومی را تبلیغ می کند که از فرماندهان رومی بوده و او را مسیحی می کند و نشان می دهد که می شود غیر بنی‌اسرائیل را تبلیغ کرد.

رساـ تبشیر در غیر مسیحیت نیز جایگاهی دارد؟

آنچه که ما امروز می خواهیم به آن بپردازیم بحث مسیحیت تبشیری نیست، اصلا صحبت از تبشیر مسیحیت نیست، زیرا عموم ادیان تبشیر دارند، اسلام تبشیر دارد، مسیحیت تبشیر دارد و ادیان دیگر هم همینطور، غیر از برخی از ادیان مثل یهودیت که تبشیر ندارند.

اساسا مقصود از عبارت تبشیر، تبلیغ دین، تبلیغ آن آیین و فکر می باشد.

ولی آنچه که امروز به عنوان یکی از چالش های جهان بشریت مطرح است، رواج یک سری جریان‌های افراط گرایانه در میان همه ادیان است، مثلا در اسلام با یک جریان تند به اسم وهابیت روبرو هستید، از طرفی با شبکه های ماهواره ای با پول و امکاناتی که دارند می خواهند مردم را جمع کنند و به سوی وهابیت بکشانند، از طرفی همان مردم را می کشند، سر می برند، آتش می کشند، بمب منفجر می کنند، زن و بچه و کودک بی گناه رابه قتل می رسانند.

این جریان منحصر به اسلام نیست، در یهودیت نیز همین داستان افراط گرایی را با عنوان صهیونیسم می بینید، حتی در میان کسانی که به خداوند معتقد نیستند، این وضع را می بینید، مثل شیطان پرستان و همچنین در میان مسیحیت، یک جریان‌های تندی امروزه به وجود آمده، جریان‌های افراط گرا که به عنوان مسیحیان تبشیری، مسیحیان صهیونیسم شناخته می شوند. دارای شبکه‌های ماهواره‌ای هستند، تبلیغ می کنند و کلیساهای خانگی دارند، سایت های اینترنتی به راه انداخته‌اند و اینها با بقیه مسیحیها متفاوتند.

رسا - تعامل بین مدرنیته و مسیحیت چگونه است؟

البته اختلافی که بین اسلام و مدرنیته است، بین اسلام و مسیحیت تبشیری نیست.

وقتی که اسلام پیروز می شود و به وجود می آید و کشورهای زیادی مسلمان می شوند، یک اتفاق بزرگ در دنیای خارج رخ می دهد و آن رنسانس بزرگ اسلامی است که از قرن دوم و سوم تا هفتم هجری در کشورهای اسلامی رخ داد.

دانشمدان زیادی به دنیای علم، عرضه شدند مثل بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و رازی، کتابهای زیادی نوشته شد، اوج هنر و اکتشافات و اختراعات بود تا جایی که مسلمانها دلداده این شریعت و آیین بودند و این شکوفایی در همه جا متبلور بود، ولی ما در همین زمان بر می گردیم به کلیسا و غرب، مسیحیت در چه زمانی دارد زندگی می کند؟ دقیقا مسیحیت در زمانی زندگی می کند که دلباخته کلیسا است و دوران تاریک قرون وسطی خودش را سپری می کند.

پس نشان می دهد که هر وقت که مسلمانها دلداده و شیفته اسلام بوده اند از تمدن و ترقی بالاتری برخوردار بوده اند.

اما بعد از حمله مغول‌ها و بعد از اینکه مسلمانها دچار یک سستی و کاستی شدند، از تمدن اسلامی خود عقب ماندند و وقتی غرب از کلیسا جدا شد به آن نوزایی خودش رسید، این نکته قابل بررسی است اسلام چه ویژگی دارد که هر وقت به آن نزدیک می شوی موجب ترقی می شود و هر وقت دور و جدا می شوی موجب رکود می شود.

رسا ـ مسیحیت تبشیری در دنیا در پی چه هدفی است؟

در حقیقت اینها یک دین نیستند، بلکه یک سیاست هستند، یک استعمار به شمار می روند، رییس جمهور کنیا یک حرف خوبی دارد، می گوید وقتی کشیشها به سرزمین ما آمدند، ما زمین‌هایمان را در اختیار داشتیم و آنها در دستشان کتاب مقدس داشتند، ولی امروز بعد از پنجاه سال آنها در دستشان زمین‌های ما را دارند و ما در دستمان کتاب مقدس و حرف بسیار دقیقی را بیان کرده است.

می گوید هر جا که شما می بینید ناقوس کلیسا به صدا در می آید، بدانید که بلافاصله بعد از آن، ناقوس جنگ به صدا در می آید، ناقوس استعمار به صدا درخواهد آمد و خودتان را آماده آن روز کنید، آنچه که امروز دارد به اسم مسیحیت ترویج می شود، مسیحیت سنتی نیست، بلکه مسیحیت تبشیری و استعماری است، اینها همیشه سردمداران یک استعمار و جلودار این داستان با روش‌های مختلف بوده اند.

نکته ای نسبت به این جریان مسیحیت وجود درد که در قالب مثال توضیح می دهم، در انجیل آیات بسیار محکمی درباره حجاب داریم مانند اینکه می گوید: اگر زنی سر خودش را نمی پوشاند، پس باید بتراشد، یا اجازت ندهم زن سرناپوشیده دعا کند، یا اینکه زن‌ها در کلیسا حق ندارند سخن بگویند، اگر سئوالی برایشان پیش آمد در خانه های خود از همسرانشان بپرسند و اینقدر درجه عفاف را تنگ گرفته است که حتی حرف هم نباید بزنند، چون زنان را حرف زدن در کلیسا قبیح است، در آیه دیگری دارد که می گوید من به زن اجازه نمی دهم معلم شود و تعلیم بدهد، بلکه باید در سکوت بماند.

این نگرش که انجیل به حجاب دارد یک نگرش کاملا محتاط و شدیدی است و اگر در تاریخ مسیحیت نگاه کنید، این نگرش کاملا مراعات می شود، شما یک مجسمه سنتی و قدیمی از مریم مقدس نمی توانید پیدا کنید که بدون حجاب باشد یا راهبه‌ها را ببینید که کاملا پوشیده هستند، ولی امروز در کلیسای تبشیری نه تنها حجاب وجود ندارد، بلکه رقص مختلط دیده می شود، حتی آوازه خوانی وجود دارد، در حالی که کتاب مقدس می گوید زن‌ها در کلیسا حتی نباید حرف بزنند و حتی سئوالشان را در خانه از همسر خود بپرسند، این متن کتاب مقدس است و نشان می دهد که این دیانت نیست بلکه سیاست همراه استعمار است، نشان می دهد که آنها نمی خواهند پیرو انجیل باشند، اینها می خواهند پیرو آن سیاست خود باشند و ابزارشان مسیحیت است.

پس در مسیحیت تبشیری، ابزار دیانت است، اما واقعیتشان سیاست می باشد و لذا بقیه مسیحیها مثل ارامنه‌ای که در ایران هستند، به شدت با اینها مخالفند و با این افکار می جنگند و در مقابلشان موضع گیری می کنند، اما با این وجود صدای بلندی ندارند.

رسا - مسائلی که در جامعه مسیحیت رواج دارد و امام راحل (ره) از آن به فساد غرب یاد کرده اند، مثل شراب خواری و بی بندوباری جنسی و پارتی و ... در مسیحیت ناب هم وجود داشته؟

بخشی از این سئوال را در مساله مربوط به حجاب از کتاب مقدس عرض کردم که چقدر بسته نگاه کرده است که آن سختگیری‌ها را اسلام هم به آن شکل نمی پذیرد، با این سختگیری‌ها که در کتاب مقدس درارتباط با زنان دیده می شود، امروز در کلیسا زن و مرد مختلط هستند، پارتی و آوازه خوانی دارند و مسائل دیگری هم وجود دارد.

همینطور است در رابطه با شراب، کتاب مقدس در رابطه با شراب می گوید که هر که به آن فریفته شود، حکیم نیست یا می گوید یحیی در طول عمرش لب به شراب نزد، یا بزرگان اینگونه نبوده اند که خود را به شراب آلوده کنند، ولی با این وجود در کلیسا شراب خواری می شود و تشویق و ترویج هم می شود، آیا عیسی مسیح آمده بود عقل ها را خواب کند یا اینکه بیدار کند؟

رسا - در رابطه با بشارت‌هایی که در کتاب مقدس نسبت به پیامبر اسلام (ص) آمده است، چه پاسخی دارند؟

بله، این بشارت‌ها در انجیل و تورات وجود دارد. یکی از بشارت‌های مهم، زمانی است که حضرت عیسی برای اولین بار از مردم می خواهند که به او ایمان بیاورند و هر کس به او ایمان بیاورد، از بطن او نهرها جاری می شود، یهودیها اختلاف می کنند می گویند که این کیست که دارد این حرف‌ها را می زند، عده ای می گویند این همان مسیح است که در عهد عتیق بارها گفته شده است که شخصی به نام مسیح باید بیاید و شما باید از او تبعیت کنید، اما جمعیت دوم مخالفت می کنند و می گویند نه، این مسیح نیست، بلکه همان نبی وعده داده شده است و همان پیامبری است که باید بیاید پس دو نفر باید بیایند یکی مسیح و یکی آن نبی.

مسیح وعده داده شده آمد، پس آن نبی وعده داده شده کجاست؟ انجیل می گوید باید بیاید، خداوند می گوید باید بیاید، اما کلیسا می گویند نباید بیاید و مسیح ختم داستان است و بعد از مسیح دیگر کسی بنا نیست بیاید، اما انجیل یوحنا به صراحت می گوید غیر از مسیح، یک نبی وعده داده شده دیگر هم مانده است، خداوند یک ذخیره دیگر هم در خلقت خود دارد که آن هم باید بیاید و آن کسی نیست جز پیامبر گرامی اسلام (ص).

رسا ـ بخش عمده ای از جامعه مسیحی تابع مسیحیت واتیکان است، ارتباط مسیحیت واتیکان با مسیحیت تبشیری چیست؟

مسیحیان تبشیری عمدتا پروتستان هستند، اما مسیحیت واتیکان کاتولیک هستند، گرچه واتیکان هم سیستم تبشیری را برای خودش طراحی کرده است، ولی کامیابی مسیحیت پروتستان را به چند دلیل ندارد، ثروت، قدرت، هنر و هالیوود، امکانات نظامی مثل آنچه در عراق و افغانستان روی داد، امکانات اقتصادی و چون این امکانات را با هم دارند برد بیشتری در جهان دارند. و لذا تمام مسیحیتی که امروزه در کشورهای اسلامی در حال رواج است همه بوی دلار می دهند، نه بوی عیسی مسیح.

رسا ـ روش تعاملی که اسلام با جهان مسیحیت معرفی کرده چگونه است؟

روش تعاملی که اسلام با جهان مسیحیت معرفی کرده،اینگونه است که از مسیحیت تمجید می کند و می گوید (اشد الناس حبا للذین آمنوا الذین قالو انا نصاری) به خاطر اینکه آنها(قسییین و رهبانا) خداوند در کسانی که از عیسی تبعیت می کنند رافت و رحمت قرار داده است ولی اینها مربوط به جامعه سنتی مسیحیت است، اما آنچه که امروز به اسم مسیحیت تبشیری عرضه می شود، جامعه سنتی کلیسا هم با آن مخالف است و می جنگد.

هم چنان که جوامع سنتی در اسلام با داستان وهابیت می جنگند و مبارزه و نفی می کنند. این جریان مسیحیت تبشیری است که امروزه دارد در ایران و در کشورهای مختلف دنیا کار می کند و بیشتر سبک‌های تبلیغی آمریکایی دارد.


رسا - علت حضور و سرمایه‌گذاری مسیحیت تبشیری در آسیا و آمریکای لاتین و افریقا چیست؟

مسیحیت را باید تقسیم کرد، قرن گذشته را به عنوان قرن آفریقا معرفی کردند، به همین خاطر تا ابتدای قرن گذشته در آفریقا فقط پنج میلیون مسیحی وجود داشت، اما در انتهای قرن، دویست میلیون مسیحی وجود داشت و این مطلب را هم واتیکان اعلام کرد و هم جریان مسیحیت تبشیری و حتی شما می بینید که مرزهای اسلامی تنگ تر شد، آمدند قسمتی از سودان را جدا کردند، برخی از کشورهای مرکز آفریقا، امروز چالش بزرگی را بین اسلام و مسیحیت دارند، ولی قرن جدید را به عنوان قرن آسیا معرفی کردند، شاید پیشتاز کشورهای آسیایی هم کشور کره جنوبی باشد، و بعد ویتنام، مالزی و اندونزی.

امروز در کشور اندونزی چهارده هزار مبشر مسیحیت تبشیری وجود دارد، کشور کره یک کشور بودایی نشین بوده، اما امروز در حال تبدیل شدن به یک کشور مسیحی نشین است. آنها این قرن را قرن آسیا اعلام کردند و برای آن سرمایه گذاری می کنند و کشورهای اسلامی هم یکی از اهداف مهم آنها است.

رسا - آمار دقیقی از مبشرین مسیحیت تبشیری نسبت به مسیحیان دیگر داریم؟

در این زمینه آمارهایی منتشر شده، اما چندان دقیق نیست، اما خودشان سعی دارند این آمار را زیاد نشان دهند. واقعیتش این است که به نظر نمی آید در مقایسه با مسیحیان دیگر، آمار زیادی داشته باشند، چون سیستم آمار گیری دقیقی برایش وجود ندارد و مسیحیت تبشیری بیشتر به صورت یک فکر، نه یک فرقه در حال عمل کردن است و لذا آمار دقیقی از آن در دست نیست.

رسا - امروز در کشور ما هم مسیحیت تبشیری وجود دارد و در حال تبلیغ و فعالیت می باشند؟

با تاسف باید بگویم بله، آنها امروز در کشورمان شبکه‌های ماهوا‌ره‌ای و سایت های اینترنتی و کلیساهای خانگی دارند، رادیو دارند، کتاب چاپ کردند و به روش های مختلف، تبلیغ مسیحیت می کنند که روش های کاملا شناخته شده و مشخصی است.

رسا - با وضعیت کنونی در حوزه، آیا کتابی بر تحلیل و نقد مسیحیت تبشیری نوشته شده است؟

کتاب هست اما نه آنقدر که باید باشد و در مقابل این هجمه کم است، سمینار نیز کمتر دیده می‌شود، به نظر می رسد باید همتی باشد تا چنین تشکلاتی راه اندازی شود.

رسا- با توجه به اینکه فرمودید مسیحیت تبشیری در ایران نیز در حال فعالیت است، حضرتعالی چه توصیه ای به اندیشمندان و نخبگان حوزوی و دانشگاهی دارید؟

پاسخ روشن است. به قول شاعر:

اندر این ره می تراش و می خراش     تو پای برهنه و هیچ مگوی        ره به تو گوید که چون باید رفت

ما به هر حال باید بکوشیم و بخروشیم، من فقط یک داستانی را نقل می کنم از چند ده سال پیش، زمانی که یک کشیش به اسم "هنری مارتین" به ایران می آید و می رود در نواحی شیراز یک روستایی هست به نام "قلات" و در خود شیراز در کلیسایی ساکن می شود و یک کتاب علیه اسلام می نویسد، برای ما سئوال شد که علمای اسلام در صد و اندی سال پیش چقدر غیرت و همیت و اقتدار دینی داشتند و چه کردند در مقابل این اجنبی، یکی از دوستان ما رفت و تحقیق و پژوهشی کرد، در کتابخانه‌ها و نسخه‌های خطی و چاپ سنگی، وقتی آمار را برای ما آورد دیدیم که برای یک کتاب، یک جمله، یک هجمه، علما هفتاد جواب در همان عرصه نوشته اند.

امروز چند کانال ماهواره‌ای تبشیر مسیحیت، چندین سایت اینترنتی و چند کلیسای خانگی فعالیت می کنند، بنده نمی گویم روش های حذفی یا نظامی و امنیتی استفاده شود و معتقدم کار فرهنگی را باید با جنس فرهنگ جواب داد، برای این کار چقدر کار فرهنگی می شود و چند تا کتاب در حوزه نوشته شده است؟ چند تا سایت زده شده و یا چند فیلم تا کنون ساخته شده است؟ این یکی از دغدغه‌هایی است که باید به آن پاسخ داده شود و اگر ما مرزبان این حریم جغرافیای فرهنگی هستیم، باید به مرزبانی خودمان عمل کنیم.

به نظر من مسیحیت تبشیری می تواند یکی از چالش‌های فکری جامعه ما در آینده باشد و همان چالشی که وهابیت در دنیای اسلام ایجاد کرده، ممکن است مسیحیت تبشیری به مراتب بیشتر ایجاد کند. پس علما باید خود را مسلح کنند و حوزه ها از هر جهت خود را آماده کنند.